امیدمعماریان
info
سعید لیلاز، تحلیلگرمسائل اقتصادی درگفت وگو با روز با شرح آمارهای جدید بانک مرکزی که از کاهش رفاه اجتماعی، افزایش شکاف درآمدی و تعمیق فساددرجامعه خبرمی دهد، به تاثیرات ناکامی های اقتصادی دولت بر زندگی روزمره مردم پرداخته است. به اعتقاد این اقتصاددان، سال های ۸۸ تا ۹۰ سالهایی طوفانی برای آقتصاد کشور خواهد بود وفقیرترین اقشار جامعه بیشترین صدمه را تحمل خواهند کرد این گفت وگو را می خوانید.
آقای احمدی نژاد اخیرا به دفاع از وضعیت اقتصادی کشور پرداخت. با وجود اینکه می دانیم عمده ترین دلیل انتخاب او شعارهای اقتصادی بود، وضعیت موجود چقدر با شعارهایی که او مطرح می کرد، فاصله دارد؟
اخیرا آقای احمدی نژاد از تکرار برخی شعارهای اولیه خود پرهیز می کند و دیگر ما آنها را درسخنانش نمی بینیم؛ برای اینکه نتایج بسیار بدی طی سالهای اخیر گرفته شده است. درخیلی از موارد آمارها و تحلیل هایی می دهند که متاسفانه بسیاری از آنها خلاف واقع است. شما اگر به گزارش نظارتی سالهای ۸۴ و۸۵ که بانک مرکزی اخیرا منتشر کرد توجه کرده باشید، می بینید که شعارهای رییس جمهور محقق نشده و در حوزه هایی که وی وعده هایی داده، وضع رو به بهبود نبوده است. تنها چیزی که وضع بهتری نسبت به گذشته دارد، قسمتی است که آقای احمدی نژاد هیچ شعاری درمورد آن نداده و آن همان افزایش صادرات ایران است. از نظر رفاه اجتماعی و کاهش شکاف درآمدی ویا مبارزه با فساد، نه تنها در وضعیت بهتری نسبت به گذشته قرارنداریم، بلکه شرایطمان بسیار بسیار بدتر شده است. گزارشی که هفته گذشته بانک مرکزی منتشر کرد می گوید بهبود شاخص رفاه اجتماعی در سال ۸۴ نسبت به ۸۳ حدود شش ونیم درصد بوده اما در سال ۸۵ تنها سه درصد رشد کرده است. این درحالی است که درسال ۸۵ شکاف طبقاتی و درآمدی هم افزایش پیداکرده که علت اصلی آن رشد تورم است. با اینکه آقای رییس جمهور می گوید شرایط اقتصادی خوب و بهتر از گذشته است، اما واقعیت ها این موضوع را تایید نمی کند. به علاوه دیده می شود که ایشان پرهیز دارند از اینکه مانند گذشته ادعا کنند که مثلا دولت نهم شق القمری کرده است. چرا که درهیچ یک ازشاخص های اقتصادی مانند رشد سرمایه گذاری، مبارزه بافساد، شکاف درآمدی، تورم ویا رفاه اجتماعی وضعیت ما درحال بهبود نیست. آن هم با توجه به اینکه درحال حاضر درآمد ارزی ایران در هر سه روز یک میلیارد دلار است. درآمدی که درتاریخ ایران بی سابقه است. با این حال میراث چنین درآمدی، تشدید فساد به بی سابقه ترین شکل ممکن در ایران بوده است. هفته گذشته بازهم گزارشی منتشر شد که خاطر نشان می کرد برای اولین بار، سپرده های مردم دربانک ها درحال کاهش است. همه این شاخص ها روندی منفی را دراقتصاد وساختار اجتماعی ایران به نمایش می گذارد.
با توجه به اینکه ۵۰ اقتصاددان درنامه ای به رییس جمهور در خصوص تبعات سیاست های نادرست اقتصادی هشدار دادند، چگونه باز هم آقای احمدی نژاد می تواند به ارائه چنین تحلیل هایی بپردازد واز سیاست های اقتصادی خود دفاع کند؟
چون تریبونی برای گفتن حرفهای مخالف ها وجود ندارد. کسی حرفی نمی تواند بزند. تیراژ روزنامه های اصلاح طلب به دلیل فشارهایی که به آنها می آید بسیار محدوداست. اگر رسانه های کشور را به ۱۰۰ قسمت تقسیم کنیم به جرات می توان گفت ۹۹ بخش آن صداوسیما است که دربست دراختیار رییس جمهوراست. همه اینها مبین این است که گفتن اعداد متفاوت در سطح ومقیاسی که آقای رییس جمهوری مطرح می کند، تقریبا غیرممکن است. اما واقعیت های اقتصادی ایران آنقدر تلخ است که بیشتر مردم باور نمی کنند. به همین جهت شما می بینید درحالی که درطی سی سال گذشته برنده شدن دردور دوم انتخابات ریاست جمهوری برای همه رییس جمهورها مسجل فرض می شد، اما درمورد آقای احمدی نژاد ابهاماتی وجود دارد. تا حدی که مقام رهبری ناچارشدند صریحا ذکر کنند که شما هم قضیه را هشت ساله ببینید. این نشان می دهد که یک ابهامی وجود داشته که به این تصریح نیاز بوده است. این ابهام ناشی از سوء عملکرد دولت نهم است. بدبختانه همه اطلاعات وآمارها هم همین را نشان می دهد. جز در بخش صادرات که عمدتا به خاطر افزایش شدیدقیمت جهانی نفت خام است، هیچ بهبود دیگری را درشاخص های اقتصادی نداریم. در برخی شاخص ها مانند فساد هم معتقدم در شرایط بسیار بی سابقه ای در تاریخ ایران قرار داریم. وقتی در شاخص فساد دقت کنید، ازجمله مطالبات معوقه شبکه بانکی، اتفاقاتی که در عوارض گمرکی می آفتد، رانت های حوزه های مختلف مثل سیمان و خودرو و وام بانکی می بینید که تا به حال چنین شدتی ازغارت اموال عمومی سابقه نداشته است و اتفاقا این وضعیت تحت عنوان مساوات جویانه ترین شعارهای اقتصادی ایران درحال رخ دادن است.
تاثیر این عوامل روی زندگی روزمره مردم چقدر محسوس است؟
آماری که بانک مرکزی منتشرکرده می گوید شکاف طبقاتی درایران افزایش پیدا کرده است. عمده ترین دلیلی که این شکاف افزایش پیدا کرده با وجود اینکه دولت سوبسید را زیاد کرده، تورم است. تورم هم بسیار محسوس است. می دانید که نرخ تورم چهار برابر ۲۷ ماه پیش است. من تصور نمی کنم در دنیا کشوری بوده باشد که نرخ تورمش در ۲۷ ماه گذشته ۴ برابر شده باشد. ما این تجربه را داشته ایم. افزایش نرخ تورم اثربسیار محسوسی روی زندگی روزمره مردم- بخصوص فقیرترین اقشار جامعه - داشته است. ولی درحوزه های دیگر هم اثرات خود را به تدریج نشان می دهد. برای مثال کاهش سرعت سرمایه گذاری درایران نسبت به تولید ناخالص ملی وضعیت نگران کننده ای پیدا کرده وبه پایین ترین میزان خود در ۱۰ سال گذشته رسیده است. شما اثراتش را در وضعیت برق کشور می توانید مشاهده کنید یا اینکه دربسیاری از مناطق کشور -از جمله شمال کشور- آب آشامیدنی قطع می شود. اثرات این را همچنین درحوزه هایی مثل واردات مواد غذایی می توانید ببینید. برای مثال ما امسال یکی از بزرگترین وارد کننده های گندم درجهان خواهیم بود. این درحالی است که همچنان بسیاری از این ناهنجاری ها را دولت موفق شده با استفاده بی حساب و به روش چک سفیدی که از مجلس گرفته از حساب ذخیره ارزی جبران کند. یعنی مازاد درآمد ارزی نفت، برای دولت نهم ضربه گیر بزرگی بوده است.
حتی مجلس هشتم هم در این زمینه کوچکترین استقلال عمل یا استقلال رای نتوانسته داشته باشد و نتوانسته جلوی این روند را بگیرد. به همین دلیل من پیش بینی می کنم مجموع واردات خدمات و کالا دراقتصاد ایران به هشتاد میلیارد دلار برسد و حتی از این عدد عبور کند. این عدد بسیار وحشتناکی است. یعنی به ازای هرایرانی ما تقریبا ۱۲۰۰ دلار واردات خواهیم داشت. با وجود اینکه تلاش کرده اند مقدار زیادی از این ضربه ناشی از سوء مدیریت در زندگی مردم را، با واردات عظیم وبه صورت موقت بگیرند، باز هم اثراتش روی زندگی مردم بسیار محسوس است. اما درآینده اثرات مخرب عمیق تری را مشاهده خواهیم کرد. معتقدم کاهش شتاب سرمایه گذاری درایران اثرات وخیم خودش را از سال ۸۸ به بعد خواهد گذاشت. یعنی ما بین سالهای ۸۸ تا ۹۰ به خاطر کاهش سرعت سرمایه گذاری درایران، سالهای بسیار طوفانی درپیش خواهیم داشت.
چنین تغییراتی چه نتایج سیاسی واجتماعی اقتصادی خواهد داشت؟
تورم منجر به تشدید فقر و تشدیدشکاف طبقاتی درکشور می شود. اما درمورد کاهش نرخ سرمایه گذاری، نرخ بیکاری افزایش پیدا می کند. با وجود اینکه دولت نهم صدها میلیارد تومان خرج کرده اما نرخ بیکاری خیلی تفاوت چندانی پیدا نکرده است. درسال ۸۵ آمار بانک مرکزی نشان می دهد که کمتر از سالی ۸۰۰ شغل ایجاد شده واین برخلاف ادعای دولت است که می گوید سالی یک میلیون ودویست هزارشغل ایجاد شده است. یعنی اینکه تعداد بیکاران درکشور درحال افزایش است. وزیر کار هم اخیرا هشدار داد که درآینده نرخ بیکاری ممکن است افزایش پیداکند. فقدان یا تضعیف شبکه زیربنایی کشور مانند آب وبرق وگاز از هم اکنون اثرات خود را آشکار کرده است. الان شما می بینید که بعد از سالها در همه این حوزه ها مشکل جدی داریم واین تازه اول کار است. در سالهای ۸۸ تا ۹۰ این مشکلات تشدید خواهد شد. در سال ۸۰ رشد سرمایه گذاری مان ۱۴ درصد بوده اما این عدد در ۸۵ به سه درصد رسیده و درسال ۸۶ حدود ۴-۵ درصد بوده است، یعنی کمتراز سرعت رشد تولید ملی ایران. چنین اعداد و ارقامی نشان می دهد ما همه منابع مان را می خوریم به جای اینکه سرمایه گذاری کنیم. وای به سال ۸۸ تا ۹۰ که آثار کاهش نرخ سرمایه گذاری خود را آشکار کند.
تاثیرچنین وضعیت اقتصادی روی انتخابات سال آینده چگونه خواهد بود؟
این یک پیش شرط دارد وآن اینکه انتخابات به صورت آزاد برگزار شود. اگر انتخابات آزاد برگزارشود، من خیلی مردد هستم درخصوص انتخاب دوباره احمدی نژاد. یعنی هیچ کدام ازجریانات اجتماعی وسیاسی کشورطرفداری جدی از ایشان ندارد. سفر اخیر ایشان به یاسوج -ازنظر نوع استقبالی که شد- خیلی ناامید کننده بود. اگر انتخابات آزاد برگزار شود، اثرش را به صورت ریزش آرای احمدی نژاد خواهید دید.
آیا مردم مشکلات کنونی اقتصادی را به گردن دولت می اندازند یا عوامل دیگری رادر شکل گیری چنین وضعیتی دخیل می دانند؟
مردم به درستی تشخیص داده اند که این دولت است که مسئولیت این مشکلات را دارد. هم در انتخابات شوراهای شهرداری وهم درانتخاب مجلس ما اثرات شکننده این وضعیترا روی آرای آقای احمدی نژاد دیده ایم. معتقدم اگر انتخابات آزاد برگزارشود خواهید دید مردم این ناکامی را ناشی از تقصیر چه کسانی می دانند.