دیگر در این قبله کسی نماز نمی گذارد

بیژن صف سری
بیژن صف سری

چه دل مطمئن  هستند  عمله ظلم  که هر زمان  اراده کنند می توانند بر خوش باوری ملت سرمایه  گذارند.

امروز  انتخابات با دو گزینه ساخته و پرداخته حاکمیت در جامعه مطرح است، اولین گزینه  جدال بر سر پیشنهاد برگذاری  «انتخابات ازاد» است که  رهبری نظام و اصحابش  آن را مترادف با فتنه انگیزی می دانند و دیگری  تبری جستن از اطلاق  «سران فتنه»به  دو کاندیدای ریاست جمهوری دوره قبل مهندس موسوی و کروبی، دو تنی که تا همین چند روز پیش در حصر خانگی بسر می بردند اما بنا بر  نقل قول منتشر شده  ازسوی هاشمی رفسنجانی گویا این حصر به گونه ای برداشته شده و زندگی محصورین  با محدودیت  کمتر از گذشته ادامه دارد .

گزینه اول که  با جنگ زرگری  بر سر طرح برگذاری  انتخابات ازاد از سوی  حاکمیت  در حال پیگیری است ، با تشکیل دو جبهه مخالف و موافق این طرح  برای جلب نظر مردم و نهایتان برای  داغ کردن تنور انتخابات است  که بی شک گروهی از مردم   دراین شعبده حضور خواهند یافت اما آنچه در این ماجرا قابل تعمق است بی باوری به اصل وجود حاکمیتی است که در سامان دادن به وضعیت رو به زوال خود به  استیصال رسیده است.  به دیگر سخن  انتخابات پیش رو  چه ازاد و آنگونه که  پیشنهاد  کنندگان  این طرح با در نظر داشتن حفظ نظام  توصییه کرده اند  و چه بنا بر میل رهبری  طبق روال سال های گذشته برگذار گردد در هر دو حالت آنچه تغیر ناپذیر است، وضعیت  کنونی سیستم و حکومتی است که به شهادت 34 حاکمیت بی سوال، نه تنها قادر به  حفظ و یک پارچگی در بین  حامیان  خود نیز نبوده بلکه  امروزاز شخص رهبری تا رئیس جمهور منتخب او که  هر دو زمانی نه چندان دور تحریم ها را بی اثر و کاغذ پاره ای بیش نمی دیدند از تاثیر گذاری تحریم ها و فشار جامعه بین الملل برای سر کشیدن  جام زهر، لب به اعتراف گشودند نگاه کنید اظهارات رهبر را که همواره تحریم ها را باعث استحکام نظام می خواند در اخرین دیدار خود با گروهی از مسئولان و کارکنان حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح، صراحتا  از تاثیر گذاری تحریم ها می گوید اما با این همه دغدغه او حضور مردم درپای صندوق های انتخابات پیش رو است و گمان می برد با  شعبده ای بنام انتخابات راه گریزی ازاین  بن بست می  یابند؛ غافل که این بار صندوق های  رای حکم  همان طلسم بی اثر شاه مرتضی را خواهد داشت که پس از سال ها مداوا کردن مردم مفلوک و بیمار، یک شب طلسمش از کار می افتد و دیگر هیچ بیماری را شفا نمی دهد، در حالیکه شاه مرتضی همان شاه مرتضی بود، و طلسم هم همان طلسم، منتهی چیزی که بود در یک خواب غفلت همچون خواب اصحاب کهف، زمین به دور خورشید چرخیده بود و علم طبابت و حکیم حاذق جانشین سحر جادو شده بود. درست مثل امروز که موضوعیت انتخابات نه تنها در نزد مردم که در نظر جامعه بین الملل هم ، در حال و روز حاکمیت  رو به زوال  اثری ندارد.

لطیفه ای  هم در فرهنگ عامیانه  ما ایرانیان وجود دارد که می گویند از آخوندی پرسیدند که آیا از خودت دروغگوتر و وقیح تر دیده ای؟ پاسخ داد بلی، کسی است که مرا خوب می شناسد اما وقتی مرا می بیند با حالت معصومانه ای میگوید: “حاج آقا التماس دعا”

اما سوزه دوم که این روز ها موضوع داغ مخافل سیاسی و  رسانه های داخل و خارج از کشور است  تبری جستن از اطلاق سران فتنه به دو ازاد مردی که اگر چه هر دو معتقد به حفظ نظام بوده و با  باورمندی به  قانون  اساسی پر ابهام قصد اصلاح نظام را دارند اما مردانه بر سر اعتقاد خود ایستاده و به حصر کشیده می شوند .

این سوژه دوم که از قضا باعث جدال  غیر منتظره در بین سران حاکمیت شده  از ابتدا به قصد این بود که شاید با برداشتن حصر اقایان موسوی و کروبی  ملت را نسبت به اینده نظام امیدوار سازند. از همین باور ناگهان زمزمه برداشتن حصر این دو رهبر جنبش سبز در افواه رواج یافت. این پروژه ابتدا با اظهارات  هاشمی رفسنجانی  اغاز شد و پس از ان چند نماینده و یک امام جمعه پی گرفتند و عاقبت به  حبیب الله عسگر اولادی  ختم می شود.  طرفه آنکه  بر خلاف  تصور موافقان سخن امروز این سرکرده جناح راست، که او را همواره  مخالف حصر موسوی و کروبی می خوانند، عسگراولادی  بار ها مهندس موسوی و کروبی را سران فتنه خوانده بود و صدایش هنوز در گوش ها هست. جالب  اینکه  خود او  دراخرین  مصاحبه  حود  در پاسخ به این پرسش که چرا چنین نظری را در باره حصر شدگان اعلام می کند صراحتا پاسخ می دهد  اظهاراتش براساس یک “وظیفه الهی مطرح شده و خواسته که قبل از مرگ به وظیفه‌اش عمل کند و ناگفته‌های باقیمانده را بگوید.” به عبارتی ایشان به وقت پیری بفکر عاقبت اندیشی افتاده . مصداق این بیت:
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است  / ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزگار.

حال با انچه گفته امد آن جمله در اغاز  نوشتار قابل تعمق است  که براستی چه دل مطمئن  هستند  عمله ظلم  که هر زمان  اراده کنند می توانند بر خوش باوری ملت سرمایه  گذارند غافل که دیگر در این قبله کسی نماز نمی گذارد .