این قضیه دارد بیخ پیدا می کند. فرهنگستان ادب فارسی به نظرم رابطه اش را بکلی با دولت قطع کرده. احمدی نژاد که آمریکا را “ احمق” و “ عقب مانده” خواند. لاریجانی هم که افتخارش این بود که یک عمر طرفدار سیاهان آمریکا بود و آنان را تحت ظلم سفیدپوستان می خواند به اوبا گفت “ سیاه برزنگی” امروز هم نقدی گفت “ آمریکا تبدیل به موجودی مفلوک شده است.” از فردا انواع فحش های “ کشدار” به آمریکا رایج می شود و احتمالا مامان اوباما را قهوه ای و شغل وی را شغلی کشدار خواهند خواند. البته من هنوز نمی فهمم چرا آمریکا مفلوک و احمق است، آن هم حالا. اگر آمریکا دو خطای بزرگ کرده باشد، یکی اش حمله به افغانستان بود و یکی اش حمله به عراق. در هر دو تا هم که حکومت ایران به آمریکا کمک کرد. وقتی هم که بوش آمد، دولت ایران داشت از خوشحالی بال بال می زد. به نظرم دولت ایران دوست دارد یکی بیاید مثل بوش و بشود داستان همشهری آقای کروبی و بزند و پاره کند و جر بدهد. به فکر خودت نیستی به فکر محل مذکور باش.
زلزله هوشمند می آید
دولت اعلام کرده که “ دانشجویان دانشگاههای تهران برای مقابله با زلزله از تهران منتقل می شوند.” مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران هم اعلام کرد که زلزله ای که احتمالا خواهد آمد، یک زلزله هوشمند است و فقط در مناطقی خواهد آمد که سبزها زندگی می کنند. این زلزله زرتی به سراغ دانشجویان( عمدتا دانشجویان تحکیمی، چپ و دانشجویان طرفدار حقوق بشر) خواهد رفت. همین زلزله بشدت دفتر حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، کلیه اصلاح طلبان، هر کسی که لباس سبز در خانه اش باشد و هر کسی که در طول سال گذشته روی پشت بام رفته باشد خواهد لرزاند. براساس گزارش زلزله سنجی مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زلزله نسبت به خبرنگاران و نویسندگان و بخصوص فیلمسازان( بطور ویژه جعفرپناهی) بسیار حساس است و احتمالا اگر دولت آنها را دستگیر نکند، زمین دهان باز می کند و همه را هورت می کشد به داخل. در همین راستا دولت اعلام کرده که دانشجویان دانشگاه تهران و هر کسی دیگر که باعث هر نوع تکان و لرزش در هر جایی بشود از تهران به شهرهای دیگر منتقل خواهد کرد. فروزنده در همین رابطه و شاید هم یک رابطه دیگر، گفت: “ حقوق کارمندانی که از تهران مهاجرت کنند 25 تا 50 درصد افزایش می یابد.” همین کارمندان اعلام کردند “ ما حاضریم نصف حقوق مان را یکجا به دولت بدهیم بشرط اینکه دولت از تهران برود.” آگاهان پرسیدند: “ کجا” کارمندان گفتند: “ هر چه دورتر بهتر”
قاقاخاتون دوم
سبزهای ایرانی و حامیان جنبش سبز، میرحسین موسوی را به رده اول نظرسنجی تایم رساندند. میرحسین موسوی که چهار روز قبل در رده نهم اثرگذارترین چهره سال گذشته تایم بود، در چهار روز گذشته به رده اول صعود کرد. این نظرسنجی تا دو هفته دیگر ادامه دارد. دیروز روزنامه کیهان و شرکای برون مرزی آن، حمایت تلویحی خود را از خواهر گاگا( معروف به قاقاخاتون( لیدی گاگای سابق) اعلام کرد و به همه توصیه کرد بروند و به خواهر مذکور رای بدهند. در همین حال ماموران نیروی انتظامی، ماشینی که حسین شریعتمداری و قاقاخاتون را به بالای جدول نظرسنجی می برد متوقف کرده و به وی گفت “ این خواهرته؟ اوضاع اش خرابه، خیلی چیزه” به گفته آگاهان منظور پلیس مذکور از چیز معلوم نیست، ولی ظاهرا چیز ایشان با چیز میرحسین موسوی بسیار متفاوت می باشد.
من خطرناک نیستم، من گوگولم!
الفنون دوباره دچار احساس “ خودنرگس بینی مفرط” شده و در گفتگو با خبرنگار یک جایی که دقت نکردیم کجاست، پرسید “ چه کسانی فکر می کنند من خطرناک هستم؟” در همان حال تعدادی گاز اشک آور شلیک شده و تعدادی از معترضان خیابانی در اثر ضربات باتوم و قمه و شلیک گلوله مجروح شدند. وی پرسید: “ واقعا فکر می کنید من خطرناک هستم؟” ولی خبرنگار که وی را بسیار خطرناک تشخیص داده و از وی می ترسید، از هر نوع پاسخ خودداری کرد. اما یکی دیگر از خبرنگاران همراه با هفتاد خبرنگار دیگر بازداشت شده و به زندان رفتند. یکی از کارشناسان ادبیات فارسی کسانی را که فکر می کنند احمدی نژاد خطرناک است شامل شش نفر دانست، “ من”، “ تو”، “ او”، “ ما”، “ شما” و “ ایشان”.
پدر بیشتر، زندگی بهتر
هر دو حالت ممکن است مفید باشد، مثلا “ فرزند بیشتر زندگی بهتر” یا “ پدر بیشتر زندگی بهتر” در همین راستا، رئیس دولت کودتا که چهار سال قبل “ طرح ایران را سراسر زایشگاه می کنیم” را در نظر داشت و گفته بود “ ایران برای 300 میلیون جمعیت استعداد دارد” ولی یک هفته بعد از این سخنان دچار آلزایمر نسبی شده و چهار سال بخش دموگرافیک مغزش چت کرده بود، مجددا تصمیم به افزایش جمعیت کشور گرفت. وی که دیروز در صدا و سیما نطق اش شکوفا کرده و همین جوری قلپ قلپ به زمین می ریخت، گفت “ این غربی ها هستند که می خواهند تعداد بچه ها کم باشد.” اما یکی از نمایندگان مجلس که قیافه اش نشان می داد که با غربی ها تفاوت دارد، گفت “ رئیس جمهور با زندگی مدرن آشنا نیست” نماینده اصفهان( اون یکی رهبر) نیز گفت “ شعار افزایش جمعیت باعث فساد می شود.” کارشناسان اطلاع دادند که تقاضای دکتر الفنون برای افزایش جمعیت، تنها سه روز پس از آن صورت گرفت که وی اعلام کرده بود “ پنج میلیون از مردم تهران باید از این شهر بروند.” یکی از مسوولان مرتبط با دفتر رئیس جمهور مذکور چند راه حل را که از طریق آن هم می توان جمعیت را چند برابر کرد و همزمان مردم را از تهران بیرون کرد، ارائه داد.
راه حل اول: کلیه عروس ها و داماد ها با هزینه دولت می توانند ماه عسل شان را در شمال، یا کیش یا شلمچه( در حین انفجار) بگذرانند، ولی هنگام بازگشت به تهران ممنوع الورود می شوند.
راه حل دوم: دولت در حال انجام مجموعه ای از تحقیقات مهندسی ژنتیک است و امیدوار است بزودی نوعی بسیجی را تولید کند که توانایی تخم ریزی دارد. این افراد به دریاچه ارومیه، بندرعباس، دریای مازندران و سد سفیدرود منتقل شده و پروژه ایران 300 میلیونی را اجرا می کنند.
راه حل سوم: دولت با جدیت تمام، کلیه شبکه های تلویزیونی و اینترنت را در تهران تعطیل کرده و شبکه سیمای تهران را با روزانه صد و بیست ساعت پخش تلویزیونی آغاز می کند، در تمام این ساعات سخنرانی های رهبری و احمدی نژاد پخش می شود و مردم تهران موظفند که هر روز حداقل سه ساعت تلویزیون نگاه کنند. در این حالت بطور طبیعی جمعیت تهران از این شهر خارج می شوند.
آوینی شولوخوف نبود
آقا جان! بیخودی خودتان را دچار پارگی نکنید. آن مرحوم را هم خراب نکنید. من هم کلی حرف برای گفتن دارم. اینکه آقای فراستی عزیز بگوید “ آوینی از روشنفکری عبور کرده بود” و اینکه آقای محمد حسین بدری بگوید “ کم کم باید ثابت کنیم آوینی مسلمان بود” که نشد حرف. من می توانم قبول کنم مثلا آقای “ میم” بیل خورده توی سرش و شده طرفدار احمدی نژاد یا مثلا آقای “ کاف” قبض روح نسبی شده و یک دفعه ولایت در او اشراق کرده است. بالاخره زمان بر آدم زنده می گذرد و درست یا غلط ممکن است فکرش تغییر کند، یا بخاطر منافع اش تغییر نظر بدهد، یا در کمال صداقت و راستی به یک اندیشه احمقانه اعتقاد پیدا کند، هیچ کدام بعید نیست. ولی بالا بروید، پائین بیایید، بمیرید، بکشید، هر کاری بکنید، من نمی توانم بپذیرم آن “ مرتضی آوینی” که در دفتر سوره در سال آخر داشت می نوشت و کار می کرد بعد از مرگش دچار تحول شده و نظرش تغییر کرده باشد. آدمی که مرحوم شده که تغییر نمی کند. ده شماره آخر سوره را ورق بزنید، بخصوص ویژه نامه ها را، ببینید چه کسانی چه نوشته هایی منتشر کردند، لطفا درب مذکور را گل بگیرید.
من نمی توانم قبول کنم یکی مثل قیصر امین پور و سید حسن حسینی را دق مرگ کنید، یکی مثل نوری زاد را زندانی کنید، ده تا دیگر را بدنام کنید و از “ آقا مرتضی” یی که پوراحمد فیلمش را ساخت، غلامحسین الهام درست کنید. بروید یک قبری پیدا کنید که مرده توی آن نباشد و امامزاده اش کنید. جهت اطلاع عرض شود که کاملا درست است که “ مرتضی آوینی یک مسلمان معتقد بود” ولی مگر نصف آنهایی که در سال گذشته زندان رفتند مسلمانان معتقد نبودند؟ آوینی که قطعا مسلمان بود، ولی چرا اکثر آنهایی که قسم می خورند که آوینی مسلمان بود، یا مائوئیست بودند یا لنینیست؟ حداقل یکی قسم بخورد که خودش به قسم اش ایمان داشته باشد.
حالش خوب است
خدا را شکر. دیدید بیخودی نمی گفتم غصه نخورید ایشان حالش خوب است و هیچ مشکلی ندارد. همه تان داشتید خودتان را می کشتید و می گفتید نه، سرما خورده، سرش درد می کند، افتاده زمین و زانوش زخمی شده. دیدی هیچ خبری نبود؟ خودش هم تکذیب کرد. داوود احمدی نژاد، برادر سابق رئیس جمهور( نمی دانم هنوز هم برادر اوست یا نه)، قاچاقچی ویدئو در انتخابات اول احمدی نژاد و بازرس دفتر ریاست جمهوری پس از تغییر شغل، اعلام کرد “ من حالم خوب است.”
صادر می کنیم، وارد می کنیم
دولت چین اعلام کرد “ به ایران بنزین صادر می کند.” به دنبال اعلام این خبر مهم، وزارت بازرگانی خبرهای دیگری را هم اعلام کرد. دولت روسیه اعلام کرد بزودی گاز ایران را تامین خواهد کرد. این دولت گفت خاویار هم روش. همچنین دولت پاکستان اعلام کرد از تابستان سال آینده صادرات انواع قالی کاشان، نائین، قم، کرمان و تبریز را به ایران آغاز خواهد کرد. همچنین دولت ایالات متحده آمریکا اعلام کرد از هفته آینده صادرات انواع پسته کله قوچی، خندان، اکبری ، احمد آقائی ، اوحدی ، بادامی زرند، ممتاز خنجری دامغان ، شاهپسند سفید و پسته نوق و قزوینی را به ایران شروع می کند. دولت لبنان نیز اعلام کرد از سال آینده آماده است که انواع مرجع تقلید، روحانی ( حجه الاسلام، آیت الله، ثقه الاسلام، علامه) را با بسته بندی مناسب تهیه و به ایران صادر کند. وزارت بازرگانی همچنین اعلام کرد واردات این وزارتخانه از سال آینده بشرح زیر خواهد بود “ موشک شهاب سه، موشک بالستیک، تانک چیفتن و فرمانده سپاه پاسداران، ناو هواپیمابر ابراهیم لینکلن و اورانیوم 96 درصد خوراکی( با سه برابر آب مصرف شود.)”
جایزه روزنامه نگاری
برادران و خواهران ایمانی! اینجانب سید ابراهیم نبوی، فرزند سید عزیز، به شماره شناسنامه 244 متولد آستارا، روز 22 آبان 1337، با همه دوستان و دشمنان خداحافظی کرده و از همه طلب مغفرت می نمایم. کلیه کسانی که از اینجانب طلبکار می باشند، در مجلس ختم حقیر آبروریزی راه نیانداخته، چک های خود را زیر مبلغ واگذار نمایند. از همه کسانی که حق آنها را خورده، یا عوضی به آنها حق داده ام، طلب غفران می نمایم. اینجانب را با کلیه تشریفات دفن نموده، سی نفر را( فهرست آنان به پیوست وصیت نامه است) سیر بکنند. از آنجا که برنده یک فقره جایزه توسط ولایت “ ویارجو” ایتالیا می باشم و این جایزه در سالهای گذشته اکثرا به روزنامه نگارانی داده شده که به شهادت رسیده یا منفجر شده اند، رفتنم با خودم است و رسیدنم با خدا. اگر بار گران بودیم و تشریف بردیم، اگر نامهربان بودیم و تشریف بردیم.