آقایان خنده می فرمایند

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

تمام مدت آقایان محترم خنده می فرمودند و بشریت این هفته با خبر شد. رئیس جمهور خدائی که خبر داد امام زمان ‏بخاطر او به دانشگاه کلمبیا رفته است، در بیرجند به بچه های فقیر “واکمن” هدیه کرد، همه مخالفین را خائن خواند، ‏بزغاله و شتر راهم به فرهنگ سیاسی دولت مهر ورزی افزود؛ و گفت: “خیلی‌ها می‌خواستند القاء کنند که میان ‏رئیس‌جمهور و رهبری در موضوع هسته‌ای اختلاف نظر است و در این زمینه خیلی طرح‌ها را اجرا کردند اما وقتی ما ‏در کنار ایشان می‌نشستیم و به طرح‌های آنها نگاه می‌کردیم فقط به نادانی‌شان می‌خندیدیم.” و معلوم شد که نام رئیس ‏جمهور زودتر از “آقا” می آید و اوخودش را “ما” خطاب می کند و رهبر را ایشان. به این می گویند حکومت علوی.‏

‏ بر اساس خبر داغ رئیس جمهور که بی اختیار خواننده را به یاد حکایات معروف “ملیجک” و “سلطان بن السطان” می ‏اندازد، آقایان هر چه مساله مهمتر باشد، بیشتر خنده می فرمایند. واین هفته حسابی سوژه برای خنده داشته اند.‏

اول از همه هم همین مساله اتمی. همین حالا که غروب روزچهارشنبه باشد خبرگزاری ها گوش بزنگ گزارش ‏محمدالبرادعی هستند که در آخرین لحظات طرحی را که آژانس از سه سال پیش منتظرش بوده از ایران در حالی ‏دریافت کرده است. و احمدی نژاد گفته است: “غنی سازی صنعتی در ایران از ابتدای سال جاری کلید خورده است.” ‏

تقاضای ملاقات خاویر سولانا با لاریجانی ـ جلیلی هم رد شده است تا برای ادامه بازی وقت خریده شود. آخر اگر این دو ‏گزارش کمی هم بو بدهد، هفته آینده شورای امنیت قطعنامه سوم را تصویب خواهد کرد که سبب روده بر شدن آقایان از ‏خنده خواهد شد.‏

خبرهای هفته حکایت از آشی است که روی دیگ جهانی بار گذاشته شده است. میهمانی خصوصی شام سران سیا با ‏جک استراو برای تغییر رژیم ایران، گردش بوش با مسیو سرکوزی و مادام مرکل “در مزرعه با پرونده هسته ای ‏ایران” ـ به تعبیر روزنامه اعتمادملی ـ روی آش را حسابی پر روغن کرد:‏

خبر گزاری ها: “آنگلا مرکل، نیکلا سارکوزی و گوردون براون سران آلمان، فرانسه و انگلیس اگرچه دیداری سه ‏جانبه نداشتند اما به طور همزمان به تهران هشدار دادند که به منظور متقاعد کردن ایران به توقف فعالیت های هسته یی ‏اش به تحریم های بیشتر فکر می کنند. کاهش روابط تجاری با ایران به خصوص در زمینه صنعت نفت و گاز، مهمترین ‏بخش از محدودیت هایی است که سران تروئیکای اروپا در لندن و برلین بر آن تاکید کردند.“‏

ملکه انگلستان در پارلمان این کشور بر تعهد کشور خود مبنی بر محدودکردن فعالیت اتمی جمهوری اسلامی تاکید کرد.‏

نخست وزیر انگلیس اعلام کرد: “اگر نتایج گزارشات محمد البرادعی و خاویر سولانا‏‎ ‎درباره‌ی برنامه هسته‌ای ایران ‏مثبت نباشد، انگلیس به سوی تحریم‌های سخت‌تر در‎ ‎چارچوب سازمان ملل و خارج از آن در اتحادیه اروپایی از جمله ‏تحریم سرمایه‌گذاری در‏‎ ‎بخش‌های نفت و گاز علیه ایران حرکت خواهد کرد.“‏

هرمیداس باوند، فعال سیاسی که ممنوع الخرج است، گفت: “ایالات متحده با یک استراتژی پلکانی و به تدریج جامعه ‏بین‌المللی را به سمت اقدام احتمالی علیه جمهوری اسلامی بسیج می‌کند. وقوع این امر محتمل اما بستگی به آن دارد که ‏جمهوری اسلامی در فاصله کوتاه در پیش، آیادر سیاست‌های خود تجدیدنظر خواهد کرد یا خیر؟ گزارش نهایی البرادعی ‏و سولانا در آستانه انتشار است و اگر آنها در گزارش خود چیزی شبیه به تخطی ایران از مفاد قطعنامه شورای امنیت ‏درباره عدم تعلیق غنی‌سازی را درج کنند احتمال اینکه قطعنامه سوم که قبلا متن آن را آمریکا و انگلیس تهیه کرده‌اند و ‏منتظر حمایت گروه 1+5 هستند، به تصویب برسد، بعید نیست”.‏

همزمان آمریکا مانور جدیدی را در خلیج فارس آغاز کرد. این مانور، با هدف جلوگیری از بسته شدن تنگه هرمز انجام ‏شد. سایت دبکا در گزارشی پیرامون این مانور نوشت: “تنش نظامی میان آمریکا و ایران در‎ ‎خلیج فارس در حال تشدید ‏است. ناو هواپیمابر هسته‌ای اینترپرایز و دو ناو‎ ‎هواپیمابر کوچک‌تر واسپ‎ wasp ‎و کرسارگ‎ kearsarge ‎و کشتی‌های ‏جنگی و‎ ‎نیروهای دریایی و هوایی همراه آن‌ها سلسله تمریناتی را آغاز کردند که 5‏‎ ‎روز به طول خواهد کشید.“‏‎

‏”جی‌چمبرز”‏‎ ‎فرمانده نیروی‎ ‎مشترک 59 آمریکا گفت: “این مانور ما را برای‎ ‎سناریوی واقعی آماده می‌کند.“‏

مجلس ملی جمهوری آذربایجان اتحاد این جمهوری با امریکا و ناتو راتصویب کرد. این جمهوری در ماه گذشته با ‏دریافت بیشترین سهم از بستر دریای خزر پذیرفته بود که خاک خود را برای حمله به ایران در اختیار کشور ثالثی قرار ‏ندهد.‏

دولتمردان لبنانی حملات سختی را متوجه جمهوری اسلامی کردند. به نوشته سایت فارسی بی بی سی: “دولتمردان ‏لبنانی براین باورند که ایران به دلیل افزایش فشارهای بین‌المللی در مورد‏‎ ‎پرونده هسته‌ای، فشار خود بر امریکا و به ‏خصوص فرانسه را از جبهه لبنان و از طریق‎ ‎حسن نصرالله نشان داده است.“‏

البته و حتما آقایان محترم خنده فرمودند، اما شواهد نشان داد که بقول عبداله رمضان زاده: “همه احساس خطرمی کنند.” ‏

آنچه راقم این سطور در یک سال گذشته دراین ستون می نوشت حالا ورد زبان همه کسانی است که به ایران عشق می ‏ورزند و خانه پدری را ویران نمی خواهند. چند نمونه باید کافی باشد:‏

محمد خاتمی گفت: “کشور ما در معرض تهدیدهای بزرگی است و متاسفانه نگرانی جدی وجود دارد که با مشکلات ‏بسیار بیشتری روبرو شود.“‏

محسن آرمین: “نظام و تمامیت ا رضی ایران باهم در خطر قرار گرفته است.“‏

‏ عبداله رمضان‌زاده: “همه احساس خطر می کنند. واقعیت این است که اخبار جهان و نوع رفتار نیروهای نظامی کشور ‏در پاسخگویی‌ها نشان می‌دهد که کشور در شرایط خطر قرار دارد.“‏

هاشمی رفسنجانی که شانه به شانه حسن روحانی و حسین موسویان ـ متهم به جاسوسی برای انگلستان ـ در همایش ‏‏”اتحاد ملی” حضور یافته بود، گفت: “شرایط کشور ویژه است. ایران از هر سو درمعرض فتنه قرار گرفته است.“‏

و روزنامه اعتماد ملی نوشت: “البته ظاهراً تنها هاشمی رفسنجانی نیست که شرایط کشور را ویژه می بیند بلکه در ‏سوی دیگر اصلاح طلبان هم چنین برداشتی را از اوضاع کشور دارند.” ‏

مصطفی تاج زاده یکی از این اصلاح طلبان بود: “من نه تنها خطر را جدی و گسترده می‌بینم بلکه آن را فوری نیز ‏ارزیابی می‌کنم. من معتقدم در عرصه بین‌الملل نیز کشتی دولت نهم قطب‌نما ندارد و غول‌های زیادی را علیه ایران ‏اسلامی بیدار و بسیج کرده است که اگر هر چه سریع‌تر برای آ‌نها فکری نشود تبعات سنگینی را ایرانیان خواهند ‏پرداخت.“‏

تاج زاده استراتژی جریان حاکم را هم به دقت توضیح داد: “اصل چالش را با نظام سلطه جهانی اجتناب‌ناپذیر می دانندو ‏در فکر این هستند که با تهدیدات نظامی متقابل و با شعار اینکه «ایران را ویتنام اسلامی خواهیم کرد» به مقابله با ‏ماجراجویی جنگ‌طلبانه آمریکایی بروند.” ‏


جناب آقای دکتر الهام بجای اینکه همراه باعیال مکرمه بروند و همراه روسا قاه قاه بخندند، به نوشته روزنامه اعتماد، ‏فرمودند: “اگر منظور از شرایط ویژه این باشد که نشاط و تحرک و امید در کشور در حال گسترش است و مردم با نشاط ‏و امید کار می‌کنند درست است. ما می‌بینیم تحرک در کشور بیشتر شده، اعتماد ملی مردم بیشتر شده است و ما شاهد ‏تحقق اهداف مردم به‌خصوص در مساله هسته‌ای هستیم.” ‏

‏ سخنانی که باعث شد نه تنها مردم بلکه مرغ پخته هم به خنده بیفتد. و نویسنده ای این جمله معروف برشت را بهانه مقاله ‏ای کرد: “آنکه می خندد هنوز خبر را نشنیده است.“‏

‏ صادق خرازی ـ سفیر سابق ایران در فرانسه- که از نظر سیاسی از “بیت” دور و از نظر خانوادگی به آن نزدیک ‏است، گوشه پنهان دیگری از حکومت ایران را در گفت وگو با نیویورک تایمز بر ملا کرد: “حکومت ایران تصمیم‌های ‏سیاست خارجی‌ای که رهبر اتخاذ کرده است را‎ ‎اجرا می‌کند. آمریکایی‌ها نباید تلا‌ش کنند تا بر رهبر پیش‌دستی و با سایر ‏افراد در‎ ‎حکومت صحبت کنند. صحبت با حکومت ایران یعنی صحبت با رهبر. وی از هر کلمه‌ای که در‎ ‎مذاکرات رد و ‏بدل می‌شود اطلا‌ع دارد. سیاست داخلی ایران ممکن است غیر‌متمرکز باشد، اما سیاست خارجی به شدت متمرکز است. ‏آمریکایی‌ها نباید گمان کنند که می‌توانند از‎ ‎دسته‌بندی‌های داخلی به سود خود استفاده کنند‎.‎‏”‏

او به صراحت تمام شرط اول مذاکره را هم اعلام کرد: “حکومت جمهوری اسلا‌می را حکومتی مشروع و برحق بدانند ‏و تمامی برنامه‌های خود را برای تغییر حکومت لغو کند.“‏

منظره کاملا روشن است. چه اهمیت دارد که یک خبرنگار کرد در آستانه اعدام باشد، یا بانک مرکزی اعلام کند که ‏نرخ تورم از مرز 16 درصد گذشت و یا روزنامه بورس و بازار تیتر اولش را چنین انتخاب کند: “مردم بر سر سفره ‏گرانی.” و یا شرکت زیمنس هم همه روابط تجاری خود را با ایران قطع کند. مهم این است که: “جریانهای بسیار تندرو ‏که در جهت به اصطلاح اسلامی آن جز خشونت و تخریب چیز دیگری را نمی شناسند”- به تعبیر محمد خاتمی- از ‏آمریکا تضمین امنیتی بگیرند و آنهم در مذاکره ای که یک طرفش “رهبر” باشد. و جنگ در راه، گرو این تضمین است. ‏جنگی که نتیجه اش را باید از زبان تاج زاده شنید: “نباید اجازه نداد ایران به ویتنام دیگری تبدیل شود که حتی اگر ‏بتواند آمریکا را شکست دهد و حتی شکستی سنگین‌تر از ویتنام بر آن وارد کند اما در پایان جز زمین سوخته برای ‏ایران و ایرانیان باقی نخواهد ماند.“‏

آقایان خنده می فرمایند، اما ایام هولناکی است این چهارمین هفته آبان ماه1386 که دماوند هم از خاموشی ده هزار ساله ‏اش سر بر می دارد و غرش آغاز می کند. برای فرار از کابوس ویرانی وطن به شعرمولانا پناه ببریم که در پایان ‏اعلامیه دفتر تحکیم وحدت آمده است:‏

باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم

‏ وین چرخ مردم خوار را چنگال و دندان بشکنم


گر پاسبان گوید که هی! بر وی بریزم جام می

‏ دربان اگر دستم کشد، من دست دربان بشکنم