هراسی ندارم

نویسنده
نوید احمدی

» اکران فیلم مستند زندگی احسان نراقی

ehsannaraghifmzb.jpg

“امام چه کسی را مورد عفو قرار داد؟ من یا شما را که 3 سال بی جهت من را در زندان نگاه داشته اید؟” این جملاتی بود که احسان نراقی در فیلم مستند زندگی خود از خاطراتش در مواجهه با قاضی دادگاهش بیان کرد.

احسان نراقی، که اکنون با بیش از 80 سال سن دارد، اخیرا شاهد پخش فیلم مستند زندگی خودش بود. در تالار اکران این فیلم حدودا یکصد دقیقه ای شخصیت های بسیاری حضور داشتند. تالار بتهون خانه ی هنرمندان ایران محل اکران این فیلم بود و هنرمندانی همچون عباس کیا رستمی و رضا کیانیان نیز در جلسه اکران فیلم حضور داشتند که توسط فیلم ساز جوانی به نام امیر حسین بهبهانی که با نراقی خویشاوندی نیز دارد ساخته شده بود. در جلسه، برخی از خبرنگاران رسانه نیز از جمله خبرنگارانی از روزنامه ی اعتماد ملی، کارگزاران، خبرگزاری ها و.. هم حضور داشتند. این فیلم، درواقع روایتی بود از زندگی نراقی بر اساس گفته های خودش و اسناد و عکس های برجای مانده.

او از جدش ملا احمد نراقی گفت و از مادرش که موسس مدرسه ای مدرن و به سبک جدید در کاشان بوده. احسان نراقی پس از طی مدارج تحصیلی ابتدایی و متوسطه در کاشان و دارالفنون تهران راهی سوئیس می شود و لیسانس جامعه شناسی را اخذ کرده و سپس به ایران باز می گردد تا به نوشتن تز خود بپردازد. در همین زمان با همکاری دکتر غلامحسین صدیقی موسسه ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی و برنامه ریزی علمی و آموزشی را در ایران بنیان گذاری می کند. او سپس به فرانسه رفته و دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن پاریس اخذ می کند و دوباره به ایران باز می گردد.

نراقی تئوری “فرار مغزها” را بر اساس تحقیقی که در سال 1965 برای سازمان ملل انجام می دهد اعلام کرده و هشدار می دهد که در اثر بی برنامگی و مسایلی دست و پا گیر در کشور های عقب افتاده پدیده ی فرار مغز ها اغاز شده و با شدت افزایش در حال افزایش است. در اثر همین تحقیق، با کمک او و امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت ایران، قانون استخدام هیات علمی و اداره ی دانشگاهها تغییر می کند با افزایش حقوق ها و مزایا بسیاری از استادان ایرانی به کشور باز می گردند.

احسان نراقی در سال 1968 در اثر آنچه فشار ساواک بر او و فعالیت هایش می نامد، دعوت یونسکو را بهانه قرار داده و برای اداره ی امور جوانان یونسکو به پاریس می رود و برای 6 سال در آنجا می ماند. وی می گوید که در اثر این حضور بوده که وی از آمدن پمپیدو به جشن های دو هزار پانصد ساله ی شاهنشاهی به دلیل مخالفت با حیف و میل ها ممانعت کرده است.

نراقی در سال 1974 دوباره به ایران بازگشته و ریاست موسسه ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی را به عهده می گیرد.

 

احسان نراقی برای 8 جلسه به نزد شاه می رود تا مورد مشورت او قرار گیرد و آخرین مشاوره ی او به شاه ساعاتی قبل از ترک تهران از سوی شاه در 26 دیماه بوده است. او پس از پیروزی انقلاب دستگیر وبه اوین می رود. او در فیلمش در مورد این دوران می گوید: “اوین خوب است، در صورتی که اعدام در کار نباشد”.

پس از 3 سال زندان او از تمامی اتهامت از جمله ارتباط با ساواک، ارتباط با دربار و… تبرئه می شود اما در عین حال او تنها با عفو آیت الله خمینی از زندان خلاص می شود.

 

در سال 1986 با دعوت دوباره ی یونسکو به پاریس می رود و برای 16 سال تا زمان بازنشستگی در سمت مشاور مخصوص دبیر کل یونسکو خدمت می کند. در این دوران با تلاش او هزاره ی فردوسی و عمر خیام برگزار من شود و دو بار هم دبیر کل یونسکو با تلاش او به ایران می آید.

همچنین با پی گیری او جوایز سینما و هنر یونسکو تاسیس و برای اولین بار به عباس کیارستمی و محمد رضا شجریان داده می شود.

احسان نراقی همچنین تالیفات متعددی دارد که از جمله آنها می توان به “جامعه، جوان، دانشگاه”، “آنچه خود داشت”، “غربت غرب”، “اقبال ناممکن”، “از کاخ شاه تا زندان اوین”، “تحقیقات اجتماعی در ایران”، “آن حکایت ها” … اشاره کرد.

احسان نراقی در فیلم زندگی خود به همه ی این مسائل با زبان خودش اشاره می کند. او از دیده های تاریخی اش می گوید. از اینکه مصدق باید به نحوی قضییه ی نفت را ختم به خیر می کرد. نراقی از قوام السلطنه هم می گوید که با تلاش او شمال ایران تنها نقطه ای از جهان شد که استالین اشغال کرد اما دولت کمونیستی برقرار نماند.

نراقی در پایان این فیلم جملاتی می گوید که تاثر حاضران را برمی نگیزد: “دیگر آماده ام تا بمیرم و از مرگ هم هیچ ترسی ندارم…. “