پرزیدنت اوباما تهدید کرده است هرآنچه را که سنا در مورد ایران بفرستد وتو خواهد کرد. ظاهرا او فکر میکند شغلش مذاکره یکجانبه با ایران است و شغل سنا هم این است که دهانش را ببندد.
هرگز اینگونه نبوده است.
این ایده که دولت مذاکرات هستهای را پیش ببرد و کنگره هم هیچ نظری در اینباره نداشته باشد، پدیده جدیدی است. دولت کلینتون در سال ۱۹۹۴ یکجانبه با کرهشمالی برای توقف ساخت راکتورهای هستهای مذاکره کرد. دولت بوش هم این رویه را ادامه داد و با این کشور پنج دوره مذاکره کرد. همه آنها شکست خوردند، چون کره شمالی تقلب کرد و به آزمایش ادوات هستهای و توسعه ساخت موشک با قابلیت حمل بمب ادامه داد.
مذاکرات اوباما با ایران ۱+۵ نام دارد تا همه باور کنند، برای خواباندن جن هستهای این کشور میتوان به پنج کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان اعتماد کرد. این مدل کنترل سلاح ممکن است برای کمیته جایزه صلح نوبل خوشایند باشد، اما برای سناتورهای آمریکا جالب توجه نیست.
تجربه سنا با کنترل سلاحهای هستهای حداقل به ریاستجمهوری کندی در سال ۱۹۶۳ و معاهده منع آزمایش سلاحهای هستهای بازمیگردد که پس از هشت سال مذاکره با اتحاد شوروی حاصل شد. تقریبا مانند تمام مذاکرات با شوروی، این توافق یک معاهده رسمی بود که بر اساس روند معمول قانون اساسی در مورد معاهدات پیش رفت: رئیسجمهوری میتواند با مشورت و رضایت دو سوم اعضا، سنای آمریکا را متعهد به یک معاهده کند. سنا معاهده منع آزمایش کندی را تصویب کرد.
با چند مورد استثناء، این رویه دهها سال ادامه داشت. توافقها آزادانه در سنا مورد بحث قرار میگرفت و در مورد آن رایگیری میشد.
مذاکرات مربوط به معاهده عدم تکثیر سلاح هستهای در دوران ریاستجمهوری جانسون انجام شد و تحت ریاستجمهوری نیکسون در سال ۱۹۶۹ به تصویب رسید. بعد نیکسون اولین مذاکرات استراتژیک محدودیت سلاح هستهای (سالت ۱) را پیش برد که منجر به معاهده ضدموشکهای بالیستیک شد. سالت ۱ هرگز یک معاهده دائمی نشد بلکه توافقی موقت بود که پنج سال طول کشید و عاقبت نیکسون آن را برای تصویب در سنا و مجلس نمایندگان به کنگره فرستاد.
توافق اوباما با ایران نیز مانند توافق موقت نیکسون است. اما ه نیکسون نیاز به تایید رسمی گنگره را متوجه شد، ولی کاخ سفید اوباما حتی نمیخواهد به وجود پیشنهاد سناتور کارکر در مورد توافق ایران اشاره کند.
وقتی شوروی در سال ۱۹۷۹ به افغانستان حمله کرد و پرزیدنت کارتر در میانه بحران گروگانگیری ایران معاهده سالت دو با شوروی را کنار گذاشت، میدانست سنا هرگز آن را تصویب نخواهد کرد.
پروژه ایرانِ باراک اوباما از دیدگاه تاریخ کنترل سلاح هستته ای، مطرود است. اصرار او مبنی بر عدم دخالت در مذاکرات، تنها موجب افزایش بدگمانی کنگره در مورد جزئیات شده است. اگر آقای اوباما مسیر سنتی را پیش میگرفت و آن را به رای رسمی میگذاشت، دیگر نیازی نبود تا جان بوئنر از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای سخنرانی در کنگره دعوت کند.
جزئیات مهم است. سازمان اطلاعات دفاعی، در گزارش سالانه خود گفت: “ایران علاوه بر افزایش تولید موشک و راکت، با بهبود دقت و طراحی کلاهک، به دنبال بالابردن میزان مرگباری و نفوذ سیستمهای موجود خود نیز هست.”
در مذاکرات با شوروی، سیستمهای حمل موشک و طراحی کلاهکها از موضوعات اساسی بود. اینها در مذاکرات آقای اوباما با ایران تقریبا جایی ندارد.
سناتورها منندز، کارکر و کرک تلاش کردهاند تا ایران تعهد بیشتری از خود نشان دهد. واکنش اوباما، تهدید به وتوی هرگونه توصیه یا موافقت سناست. بسیار جالب است که مرد شماره یک این نحوه برخورد، جان کری است که قبلا رئیس کمیته روابط خارجی سنا بوده است.
سنای جدید باید نقش سنتی خود را احیا کند تا مردم آمریکا بتوانند از ماهیت این توافقها باخبر شوند.
منبع: وال استریت ژورنال - 6 فوریه 2015