صحنه

نویسنده
پیام رهنما

نگاهی به متن و اجرای نمایش “قرارداد با مرگ”

قدم در دنیای فانتزی

 

خلاصه نمایش: پیرمردی از ساکنان قدیمی یک هتل نیمه اشرافی در پاریس بر خلاف پیش بینی هایش بیش از اندازه زنده مانده است. حال مشکل اینجاست که باقی روزگار خود را با چه هزینه ای سر کند. فکر بی کاری و عدم تامین مخارج زندگی وی را وامی دارد که به نگهبان شب پیشنهاد کند او را در قبال دریافت پس اندازش بکشد…

مطالعه تاریخ و فرهنگ لهستان این نکته را مشخص می کند که هیچ کشور اروپایی به اندازه آن، دچار تحولات سیاسی و اجتماعی نشده است. برخورد ها و مبارزات مردمی در قبل از دو جنگ جهانی و مسائل و ناهنجاری های پس از آن باعث شد که نگرش مردم به خصوص هنرمندان تئاتر در صحنه های ورشو و کراکو به عنوان دو قطب اصلی تئاتر در این کشور به گونه ای خاص شکل بگیرد. آمیختگی مسائل سیاسی و اجتماعی با هنر تئاتر در کنار حال و هوای شاعرانگی که به وسیله حضور و تاثیر تعدادی از نمایشنامه نویسان شاعر از عمده مسائلی است که در هنر نمایش این کشور بیش از دیگر کشورها موثر بوده است. از همین رو تم های سیاسی و مسائل مربوط به آن در اغلب نمایشنامه های لهستان حضوری پررنگ دارند.

مروژک اولین رمانش را در سال ۱۹۵۳ و اولین مجموعه داستان کوتاهش را در سال ۱۹۵۷ با عنوان فیل منتشر کرد که بلافاصله به بسیاری از زبان‌های اروپایی ترجمه شد. پلیس عنوان نخستین نمایشنامه او بود که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. موفقیت او در عرصه نمایشنامه نویسی موجب شد که عمده فعالیت ادبی او به همین رشته اختصاص یابد. مروژک در جریان انقلاب سال ۱۹۶۸ چک، معروف به بهار پراگ از حامیان این انقلاب بود و به مخالفت علنی از شوروی و حکومت های کمونیستی اروپای شرقی پرداخت و به همین دلیل مجبور به مهاجرت به فرانسه شد. بر پهنه دریا، جشن، مهاجران، سفارتخانه، قرارداد با مرگ، پلیس، استریپ تیز، کارول، پرتره، تانگو و شهادت بیو تراوهه از نمایشنامه های وی هستند که به زبان فارسی ترجمه شده است.“قرارداد با مرگ” نیز جدیدترین ترجمه داریوش مودبیان است که از این نویسنده مشهور در تئاتر ایران به صحنه رفته است.

“قرارداد با مرگ” به دل ماندن ها و آرزوهای آدمی را مطرح می کند.جهانی که در آن همه به دنبال بیان چیزی هستند که هنوز به ـن دست پیدا نکرده اند،یا آن را از دست داده اند.دنیایی پر از خواب و خیال دقایقی که در آن دو مرد جهانشان را برایمان شرح می دهند.جهانی که در ان اتفاقاتی که باید و نباید به وقوع پیوسته و حالا اینان در حسرتش به سر می برند.

نمایش در فضایی کابوس وار می گذرد.دنیای درونی هر یک از شخصیت ها با التهابی بی پایان روبروست و آن قدر درباره این معضل سخن به میان می آید که مخاطب را نیز درگیر خود می کند.اسلاومیرمرژوک با قدم گذاشتن بر دنیای درونی و فردی شخصیت های اثرش آن ها را به سویی می کشاند که برآیند و نتیجه اش جز تجربه ای تلخ و ملتهب نخواهد بود.شخصیت های داستان به دنبال نیرویی هستند تا بتوانند انگیزه های حضور خود در این وضعیت را بر ملا کنند اما آن چه باعث آزار آن هاست دست نیافتن به این مساله است.

پافشاری نویسنده به چنگ انداختن شخصیت ها برای رهایی از بحران های موجود تا جایی پیش می رود که تک صحنه های دهشناک آدم های اثر تبدیل به روایت و موقعیت اصلی درام می شود.او(نویسنده) برای خلق رویدادهایش نیاز به پاسخ دادن به محورهای بنیادی ندارد. چرا که گره های کور نمایشنامه در صحنه های پسین اثر آشکار می شود.لحن مروژک در نمایش با انتخاب زبان اثر ستودنی و شنیدنی است.او حتی در انتخاب جملات خود از آواهای کلامی دقیقی استفاده می کند.

اجرای داریوش مودبیان از “قرارداد با مرگ”اجرایی ساده انگارانه است.گاهی ساده دیدن و سادگی از ویژگی های یک اثر است اما این نمایش نیازمند توجه خاص و ویژه کارگردان در خلق فضاهای نمایش است.هرگاه در بن مایه نمایشنامه ای ماهیتی فراواقعی وجود دارد ،کارگردان برای دستیابی به جسم و روح تماشاگر باید تمرکزی خاص و ویژه در فضاسازی های مناسب نمایشنامه داشته باشد.زمانی که نمایشنامه ای بر اساس فضای جادو و تسخیر روح سرکش شکل می گیرد ،وظیفه اصلی کارگردان در کنار پرداختن به همه جزییات اجرا ،فضاسازی مناسب است ،که در نمایش “قرارداد با مرگ” این اتفاق رخ نداده است و کارگردان تلاشی برای خلق فضای مناسب نکرده است و از این رو تماشاگر را به به نوعی دوگانگی احساسی کشانده است.

بازی بازیگران در سطح متوسطی است که در این میان کوروش سلیمانی به مراتب بهتر از مودبیان است.نبود انرژی یکسان و یکدست نبودن نوع بازی ها نیز از دیگر نقص های کارگردان در هدایت بازیگر خود است.بیان دیالوگ ها با ریتمی تند در جاهایی موجب شنیده نشدن دیالوگ ها و در پی آن از بین رفتن ارتباط با نمایش می شود.طراحی صحنه اثر نیز صرافا در راستای جغرافیای نمایشنامه است و زمینه ای برای ایجاد طراحی جرکاتی متنوع و خلاق ایجاد نمی کند.

موسیقی نیز در این نمایش کارکردی ویژه دارد وبیشتر به عنوان یکی از کاراکترهای نمایش مطرح است که در ایجاد حال و هوا و روح نمایش موفق و کاربردی است.

 

منابع استفاده شده در متن:

قرارداد ـ اسلاومیر مروژک ـ داریوش مودبیان- نشر قابل ـ چاپ اول ـ ۱۳۸۱

تئا‌تر در لهستان ـ رومن شیدلوفسکی ـ ج. نوایی ـ چاپ اول ـ ۱۳۵۳