داستان مطبوعات در ایران هرروز با پدیده ای نو روبرو می شود. محمود شمس الواعظین که این روزها کمتر خبری از وی می شنویم در جایی گفت:تاریخ مطبوعات در ایران به دو دوره تقسیم می شود، پیش از انتشار روزنامه جامعه و پس از آن. اصل 168 قانون اساسی اولین بار در دادگاه جامعه نمود یافت هر چند که پس از آن مانند بسیاری از اصول دیگر این قانون بدست فراموشی سپرده شد و دیگر برای توقیف نشریات نه به دادگاه علنی نیاز بود نه به وکیل مدافع ونه هیأت منصفه.
بهار79 شکل دیگری در برخورد با مطبوعات بود که در حافظه تاریخی به توقیف فله ای شهرت یافت. بسته شدن بیش از 20 نشریه ظرف دو روزکه بر خلاف همان اصل 168 قانون اساسی است نام ایران را درصدر کشورهایی قرار داد که در آنها خبری از آزادی مطبوعات نیست. پس ازآن بود که خط قرمزها پررنگ تر شد؛ محدودیت بیش از پیش مطبوعات و توقیف گسترده روزنامه نگاران که تا امروز نیز ادامه یافته است فاز بعدی عملیاتی بود که برای تهدید رکن چهارم دموکراسی کلید خورد. از توقیف تلفنی روزنامه ها تا برداشتن مطلب صفحه بندی شده در آخرین لحظه چاپ و خالی ماندن جای آن مطلب در شماره روز بعد، همه و همه از رخدادهای ریز و درشتی بود که فقط در عرصه روزنامه نگاری ایران قابل رویت است.
نمایشگاه شانزدهم مطبوعات نیز قرار بود، صبح روز سه شنبه 28 مهر88 گشایش یابد ولی اینبار با موضوعی تازه به نام تعویق روبرو شدیم. دلیل این تعویق در خبرها، درخواست برخی مدیران مسئول به خاطر عدم آمادگی عنوان شده است. آن هم در حالیکه نیک می دانیم نادرستی در اخبار داخلی از درصد بالایی برخوردار است و شنیده های موثق حاکی از آن است که معترضان به بازداشت روزنامه نگاران قرار است در این روز اعتراض خود را علنی کنند.
حال پرسش از مسئولان برگزاری نمایشگاه سالانه مطبوعات این است که این تعویق تا کی ادامه خواهد داشت؟ بدون شک تاریخ گشایش این نمایشگاه باید اعلام شود. شاید دو راه پیش پای مسئولان برپایی نمایشگاه شانزدهم باشد. یکی اینکه تاریخ افتتاحیه را فقط به خودی ها اعلام کنند و دیگری اینکه مطبوعات را با پدیده ای نو روبرو کنند که همان تعطیلی نمایشگاه است