چاک فریلیش
اگر تمهیدات مؤثری در برابر ایران به کار گرفته نشود، این کشور مطابق بدبینانه ترین ارزیابی ها ظرف یک سال و در پیش بینی های خوش بینانه تر ظرف چند سال به بمب هسته ای دست پیدا می کند. باراک اوباما رئیس جمهور منتخب آمریکا خود را علناً متعهد به تماس دیپلماتیک با ایران اعلام کرده است. اکنون دیگر سؤال این نیست که باید تماس برقرار کرد یا خیر، بلکه سؤال این است که این تماس چگونه باید برقرار شود.
ایران دلایل استراتژیک خوبی برای دست یافتن به توانمندی هسته ای دارد و جای این سؤال وجود دارد که هرگونه ابزار ترکیبی اعم از مثبت یا منفی خواهد توانست جلوی این سیاست را بگیرد یا خیر. ما ففقط وقتی می توانیم جواب سؤالمان را بگیریم، که یک تلاش صادقانه و مبتنی بر درک و تفاهم به عمل بیاید. بزرگترین مشکل ما زمان است.
اول اینکه، محور زمانی فعلی به شکلی است که برهۀ کافی برای فرآیند تماس وجود ندارد. فرض کنیم دولت آینده برای عملی کردن سیاست هایش به چند ماه زمان نیاز داشته باشد. در اینصورت آمریکا تنها در اواخر بهار و یا اوائل تابستان آماده خواهد بود. اگر ارزیابی بدبینانه درست از آب دربیاید، در اینصورت تنها نیمی از سال برای گفتگو و دستیابی به توافق و رسیدن به هرگونه پیشرفتی در اختیار خواهد بود. از طرف دیگر، روند زمانی به گونه ای است که امکان مذاکره برای آمریکا تنها بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد ماه آینده امکانپذیر است. برای همین می توان امیدوار بود دیگر نیازی به سر و کله زدن با رئیس جمهور افراطی آن کشور، محمود احمدی نژاد، نباشد.
دوم اینکه، اگر فرض کنیم ایران تحت هر شرایطی حاضر به برقراری تماس بشود، آنها اینکار را در کشنده ترین شکل ممکن انجام خواهند داد. اگر بنا بر وقت کشی در مذاکرات باشد، ایران بازی اش را خوب بلد است. درخواست آمریکا برای توقف غنی سازی در حین گفتوها به عنوان پیش شرط، یک نیاز اساسی است. درغیر اینصورت، تماس با ایران پوششی برای تکمیل برنامه هسته ای خواهد بود.
تماس ها برای کارآمد بودن باید از موضع قدرت و به عنوان بخشی از اقدامات موازی، ارتقا یافته و تکامل یافته به مرحله اجرا در بیایند. باید به تماس و تحریم به عنوان اجزای درکنار هم و نه نقض کنندۀ یکدیگر نگاه شود. دولت اوباما درحالیکه خود را آماده تماس می کند، باید بر روی افزایش فشارها هم تکیه کند. در انتها، باید تلاش هائی صورت بگیرد تا روسیه و چین نه تنها در مجموعه تحریم های شورای امنیت بلکه در همراهی با متحدان آمریکا، در تحریم های خارج از سازمان ملل هم به عنوان یک ابزار ضمنی، مشارکت داشته باشند. باید برخی از تحریم ها را قبل از شرع تماس بر حسب نیاز، و به عنوان ابزار اعمال فشار به کار گرفت.
البته مشکلات عدیده ای نظیر پشتیبانی تهران از حزب الله و حماس، نقش آنها در عراق، و مسأله هسته ای بر سر راه روابط ایران و آمریکا وجود دارد که برخی از آنها اهمیت فوق العاده ای دارند و باید در صورت لزوم با زبان تهدید روبرو شوند. ایران باید در ازای توقف برنامه هسته ای نظامی تحت دستورالعمل های سفت و سخت، از سوی آمریکا به ”گفتگوهای بزرگتر” نظیر بحث دربارۀ از سرگیری تماس ها و نیز پایان بخشیدن به سیاست تغییر رژیم فراخوانده شود.
ممکن است ایران ایدۀ تماس و تمامی مشوق ها را نظیر گذشته رد کند. به هر حال اقتضای سیاست بین المللی در شرایط فعلی به گونه ای است که اگر ثابت شود تمام گزینه های دیگر بدون نتیجه مانده اند، برای آمریکا چندین گزینه بیشتر، نظیر گزینه نظامی، باقی نخواهد ماند.
خیلی ها در اسرائیل از تماس آمریکا با ایران نگران خواهند شد. در واقع برخی از این نگرانند که در هیاهوی تهدیدات موجود، به دست فراموشی سپرده شوند. برخی دیگر هم مشخصاً طرفدار تماس هستند. اولاً به این دلیل که خود مرحله ای برای حرکت به سوی تمهیدات سخت تر است، بعه هم اینکه هرگونه توافقی ممکن است نیاز به دست به کار شدن آنها را از سر راه بردارد. با درنظر گرفتن اینکه آمریکا عامل زمان را وارد محاسبه می کند و بر توقف غنی سازی در طول دوره مذاکرات اصرارخواهد کرد، اسرائیل نیز از موفقیت امور منتفع خواهد شد و احتمالاً از هرگونه تماسی پشتیبانی خواهد کرد.
منبع: دیلی استار- 15 دسامبر