گروه موسوم به دولت اسلامی اکنون منطقه ای میان عراق و سوریه را تحت کنترل گرفته و فتوحات اش همچنان ادامه دارد. آیا این یک پدیده ژئوپلیتیکی موقت است یا استقرار دولتی پابرجاست؟
ظهور ناگهانی خلافت اسلامی یک پدیده ژئوپلیتیکی نیست، بلکه ساختار سست و شکننده ای است که زیر پوتین های پیشمرگان کرد یا بمباران توسط کشورهای غربی از هم می پاشد.
ظهور این گروه به مانند یک رویداد کلیدی است که استراتژی آمریکا در منطقه از سال ۲۰۰۱ را به تزلزل درآورده.
تحول کامل سیاست
درحقیقت، فروپاشی حکومت صدام باعث وقوع یک هرج و مرج داخلی در عراق شد که امروز تولید نفت این کشور را مورد تهدید قرار می دهد. امروز ایالات متحده در برابر این خطر، درتلاش است تا مناطق تولید واقع در جنوب در بخش شیعه نشین و همچنین در شمال کردستان را حفظ کند.
بهره برداری آمریکا از گاز طبیعی باعث شده تا واردات گاز عراق چندان ضرورتی پیدا نکند. برعکس باید کاری کرد تا چین که رقیب اصلی ایالات متحده در منابع استراتژیک محسوب می شود، به چنین ذخایری دست نیابد.
برای این منظور، آمریکایی ها تصمیم گرفته اند به پیشروی دولت اسلامی خاتمه دهند. تأمین تسلیحات برای کردها یا دیگر اقلیت ها علیه اسلام گرایان سنی نشان از یک تحول کامل در سیاست آمریکا دارد. درواقع، کردستان مسلح درنهایت ترکیه را که متحد سنتی آمریکا محسوب می شود، مورد تهدید قرار خواهد داد، زیرا پیشمرگ ها قصد دارند به کمک کردهای جنوب شرقی ترکیه بیایند.
ایالات متحده پس از حمایت از جنبش شورشیان سوری علیه بشاراسد به این نتیجه رسید که دیگر نمی تواند بدون حمایت از دیکتاتور بی آبرو از پیشروی جهادگرایان جلوگیری کند.
و درنهایت چگونه می توان از اوج گرفتن خلافت اسلامی جلوگیری کرد، بدون اینکه از ایران و جمعیت شیعه عراق که توانستند مانع پیشروی داعش به سوی جنوب شوند حمایت نکرد؟ طی چند ماه اخیر، ایالات متحده با حفظ فاصله از اسراییل، به شکلی چشمگیر به ایران نزدیک شده.
تشکیل دولت جهادگرا
با این حال، ایالات متحده همچنان متحد خود، عربستان سعودی را ملاحظه می کند. ریاض به شدت از تهدید یک دولت اسلامی که می تواند باعث فروپاشی اش شود هراس دارد. درواقع، وهابیت سعودی دریافته که دولت اسلامی دارای اهدافی دین سالار و جامع است. ازسوی دیگر، اوباما نسبت به بمباران سعودی در لیبی که دولت آن به نوعی نسخه داعش در آفریقای شمالی است اعتراض نکرده.
جهان اکنون شاهد آن است که جهادگرایان به شکل حکومت درحال ظهورند و این حکمرانی از سال ۲۰۰۱ با طالبان در افغانستان آغاز و سپس در سال ۲۰۱۲ در ازواد مالی ادامه یافت. حکومت های دیگری نیز ممکن است در آینده ای نزدیک متولد شوند.
برعکس، قطر که آن نیز متحد آمریکا محسوب می شود و بخشی از تسلیحات را برای شورشیان سوری تأمین کرده، از این پس به دلیل حمایت اش از جریانات اسلام گرای سنی به شدت مورد بدگمانی قرار دارد. برخلاف وهابیت سعودی، قطری ها دارای نوعی سلفی گری هستند که تمایل به گسترش قدرت خود دارند.
روابط جدید درحال شکل گیری است
انتخاب یک سیاست واقع گرایانه ازسوی ایالات متحده در خاورمیانه که تعجب وزارتخانه های خارجه اروپایی را به همراه داشته، به صورت یک تعادل جدید نمود پیدا کرده و عناصر اصلی آن عبارتند از: ترکیه که مورد تهدید کردستان مسلح در شرق است و مواضع اش به دلیل حمایت از اسلام گرایان سوری و لیبیایی تضعیف شده؛ اسراییل که مشکلات بسیاری در ایجاد ثبات در نوار غزه دارد، ممکن است تلاش کند تا با مصر به ائتلاف برسد و بدین ترتیب سدی بین دولت اسلامی مستقر در عراق و دیگر گروه های مشابه در لیبی و آفریقا ایجاد نماید.
این دو مورد درنهایت می تواند به عنوان “دیوار”ی علیه خطر اسلام گرایان به کار رود. درحال حاضر می توان گفت که تعارض و خصومت میان قطر و عربستان سعودی تشدید یافته.
روابط جدیدی میان قدرت های مشابه، مانند ایران و روسیه، درحال شکل گیری است. آنها سیاست های واقع گرایانه طولانی مدتی را به شکلی پیروزمندانه به ثمر رسانده اند و این درحالی است که آمریکای اوباما درگیر تناقضات دیپلماتیک خود شده و در آنها فرو رفته است.
نویسندگان: الیویه هان، اسلام شناس؛ توما فلیشی، کارشناس ایران
نوول ابزرواتور، ۳۱ اوت