اگر تهران تصمیم بگیرد شرایط مندرج در پیشنویس قرارداد هستهای توافق شده در وین را که روز چهارشنبه تائید کرد تغییر بدهد همه چیز به هم خواهد خورد. اما پیش از اینکه چالههایی که سر راه قرار دارند را فهرست کنیم، بهتر است موقعیت امروز خود را با یک سال پیش مقایسه کنیم. در دور قبلی مذاکرات در ژنو، ایران یک سند دو صفحهای تایپ شده را به نام تکه کاغذ تهیه کرد. تکه کاغذ نامی است که برای یک سند مذاکره غیررسمی بکار می رود؛ ولی مفاد مفاد این نوشته بیشتر از آنچه نویسندگان آن قصد داشتند به واقعیتی اشاره می کرد. در واقع آن یادداشت چیزی نبود جز مذاکره به خاطر مذاکره. آن یادداشت را با قرارداد پیشنهادی امروز مقایسه کنید: توافق بر سر فرستادن سه چهارم اورانیوم غنیشده انبارشده ایران به روسیه برای پالایش بیشتر به عنوان سوخت هستهای که تنها میتواند در راکتور غیرنظامی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین بازرسان هستهای روز یکشنبه قرار است از تاسیسات قم که قبلا آشکار نشده بود دیدن کنند و تلاشی دیگر برای از سرگیری مذاکرات بر سر توقف برنامه غنیسازی تا آخر این ماه را سازمان دهند.
عوامل بسیاری میتوانند تجدیدنظر در این توافق را موجب شوند: جریان ناتمام انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه؛ قدرت تضعیف شده آیتالله علی خامنهای؛ ناآرامی در پاکستان و افغانستان که در آن سوی مرز در جریان است؛ این واقعیت که ساخت تاسیسات غنیسازی موازی دیگری در قم بر ملا شده است؛ یا اینکه ایران اکنون اورانیوم غنیشده بیشتری برای معامله در اختیار دارد. اما یک عامل مهم تغییر رژیم در واشنگتن است. در عرض یک سال سیاست آمریکا در قبال ایران، از اجتناب از مذاکرات مگر با شرط توقف غنیسازی به مراوده تغییر یافته است. اگر این امر تحقق بیابد، نشان خواهد میدهد که باراک اوباما در عرض چند ساعت مذاکره چیزهای بیشتری از ایران بدست آورده تا بوش در مدت هشت سال مقابله لفظی.
و اما اخطارها. ایران غنیسازی را متوقف نمیکند و تنها یک سال طول خواهد کشید تا سانتریفیوژهای ایران 1200 کیلوگرم اورانیوم غنیشده با درجه پایین را که به روسیه تحویل میدهد دوباره تولید کند. آژانس بینالمللی انرژی هستهای نمیتواند مطمئن باشد که ایرانیها مقدار بیشتری اورانیوم غنیشده با درجه پایین را در جایی دیگر، در کوهپایه دیگری مخفی نکرده باشند. بازرسان بینالمللی نیز مطمئن نیستند وقتی به قم میرسند آیا تمامی اطلاعات درخواستی را دریافت خواهند کرد یا نه.
اما اگر توافق به تحقق بپیوندد، احساسات تندروانه در خاورمیانه را ملایم میکند. روندی را برقرار میکند که دست اسرائیل و قصد حمله هوایی آن را میبندد؛ همینطور در مورد ایران: میزانی از اطمینان دوجانبه را ایجاد میکند که مذاکرات مشکل پیش رو در مورد توقف غنیسازی را با جوی آرام تر همراه خواهد کرد– روندی که ایران آن را حق ملی خود میداند. این روند ممکن است مدلی برای کشورهای دیگر که در نظر دارند چرخه هستهای خود را بسازند به وجود آورد.
منبع: گاردین، 23 اکتبر 2009