خودسوزی ها بازی سیاسی است

نویسنده
مریم زمانی

» بادامچیان، استیصال مردم را به گردن اصلاح طلبان انداخت ‏

badamchian.jpg

روند خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها در ایران، دیروز در حالی با تلاش دو زن جوان برای خودکشی در متروی ‏تهران ادامه یافت که همزمان اسدالله بادامچیان، چهره شاخص جناح راست، این خودسوزی‌ها را “بازی سیاسی ‏اصلاح‌طلبان” دانست.‏

در هفته‌های اخیر دست‌کم چهار خودسوزی در مقابل نهادهای رسمی رخ داد که رسانه‌ها این اتفاقات را ناشی از ‏وضعیت بحرانی اقتصادی و بالا گرفتن نارضایتی‌های اجتماعی دانسته‌اند که راهی جز خودسوزی برای ابراز ان ‏باقی نمانده است.‏

اما بادامچیان که از نمایندگان حامی احمدی‌نژاد در مجلس و قائم‌مقام حزب موتلفه اسلامی است، دیروز در ‏گفت‌وگو با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که “آیا چهار خودسوزی در تهران در طول یک هفته، زنگ ‏خطر به شعارهای اقتصادی دولت نهم نیست؟” گفت: “ممکن است مربوط به بازی سیاسی باشد، مثل بازی سیاسی ‏که الان توی مجلس در جریان است. بعضی از آقایان اصلاح طلب پشت تریبون همه را متهم می‌کنند.“‏

وی همچنین ادعا کرد افرادی که خودسوزی می‌کنند، معمولا نمی‌میرند و درمان می‌شوند، و سپس در برابر به ‏ایراد خبرنگار اعتماد که یادآوری می‌کرد دو نفر از آنها فوت کرده‌اند، پاسخ داد: “من که نگفتم همه اش این است، ‏ممکن است فشار هم به آنها آمده باشد اما برخی از اینها سیاسی کاری است.“‏

وی همچنین مشکلات اقتصادی اخیر را نه ناشی از عملکرد دولت نهم، بلکه به این خاطر دانست که فرهنگ مردم ‏تغییر کرده و حاضر نیستند خودشان در خانه مربا تولید کنند یا در خانه‌شان مرغ نگهداری شود تا از تخم آن ‏استفاده کنند!‏
این توجیهات چهره شاخص جناح راست در حالی مطرح شده است که دست‌کم در خصوص چهار مورد اخیر ‏خودسوزی‌های اعتراضی در برابر نهادهای حکومتی که در یک ماه اخیر رخ داده، مشخص شده که همه این موارد ‏ناشی از تنگناهای اقتصادی بوده است.‏

فهرست بلندبالای اعتراضات خاموش
دو هفته پیش خودسوزی یک مرد میانسال در برابر ساختمان مجلس، افکار عمومی را با شوک روبه‌رو کرد و به یک ‏جنجال رسانه‌ای انجامید. رئیس مجلس این مرد را معتاد نامید، اما اکنون که خودکشی او به مرگش منجر شده، ‏مشخص شده که او معتاد نبوده و تنها به خاطر مشکلات معیشتی و بی‌اعتنایی نمایندگان دست به خودسوزی زده ‏است.‏

اما این مرد تنها کسی نبود که در مقابل یک نهاد حکومتی دست به خودکشی می‌زد. پیش از او هم، کمتر از سه هفته ‏قبل، یک نفر در میان جمع کارگران معترضی که در مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمع کرده بودند تا حقوق ‏عقب‌افتاده خود را مطالبه کنند اما ناکام مانده بودند، دست به خودسوزی زد. بعدا مشخص شد که او از زلزله‌زدگان ‏بم بوده است.‏

چهار روز پس از خودسوزی در مقابل مجلس، هنوز افکار عمومی از شوک ناشی از این خبر بیرون نیامده بود که ‏خبر خودسوزی یک جانباز در برابر ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران و چند روز بعد هم خبر خودسوزی یک ‏جوان شهرستانی در مقابل دانشگاه تهران، بار دیگر افکار عمومی را تکان داد.‏

این خبرها با خبر خودکشی یک سرباز وظیفه با اسلحه گرم در روزهای گذشته و نیز اقدام جداگانه دیروز دو زن ‏جوان به خودکشی در دو ایستگاه متروی نواب و حسن‌آباد که اولی موفق هم بود، تکمیل شد تا موضوع خودکشی ‏بر اثر مشکلات اقتصادی و ناهنجاری‌های اجتماعی به یک مسئله جدی برای افکار عمومی تبدیل شود.‏

اگرچه این چند مورد خودکشی در عرض یک ماه که چهار مورد از آنها به شکل خودسوزی در مقابل نهادهای ‏رسمی و حکومتی صورت گرفت،بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت، اما خودسوزی و خودکشی در مقابل ‏چشمان دیگران پدیده جدیدی نیست و دست‌کم در سه سال گذشته بارها خبرهای مشابهی درباره آن در مطبوعات و ‏سایت‌ها منتشر شده است.‏

از خودکشی یک دانشجوی متاهل در جلوی کتابخانه خوابگاه کوی دانشگاه به خاطر مشکلات خانوادگی و مالی، ‏خودکشی کارگر شرکت مخابرات راه دور شیراز از فقر، خودکشی کارگر نوجوان به خاطر مشکلات اقتصادی، ‏خودکشی سرباز نگهبان وزارت کشور، تلاش یک مرد مال‌باخته برای خودسوزی در مقابل مجتمع قضایی خیابان ‏ولیعصر تهران، خودکشی یک پستچی در مقابل اداره پست به خاطر مشکلات کاری، خودکشی نوجوان 19 ساله در ‏ایستگاه متروی بهارستان، اقدام یک دختر 21 ساله به خودکشی در ایستگاه متروی امام خمینی، خودکشی یک متهم ‏در برابر بازپرس به خاطر اختلاف حساب با شاکی، خودکشی یک زن متاهل در کامیاران به خاطر بی‌سرپناه ماندن ‏شبانه، همه و همه نشانه‌های ناآرامی جامعه‌ای است که آخرین راه اعتراض و عصیان علیه جامعه را در واکنشی ‏از نوع خودزنی جست‌وجو می‌کند.‏

پیام سیاسی یک بحران اجتماعی
صاحبنظران مسائل اجتماعی معتقدند افزایش موارد خودکشی، نشانه‌ی “سرخوردگی مفرط” و “ناتوانی جامعه در ‏مدیریت مشکلات و آسیب‌های اجتماعی” است و به طور خاص خودسوزی‌های اخیر که در مقابل نهادهای رسمی ‏صورت گرفته، شکل جدیدی از اعتراض به حکومت و “حاوی یک پیام سیاسی” است که فرد خود را هم در راه ‏اعلام این پیام، قربانی می‌کند.‏

بر اساس جدیدترین آمارها، روزانه به طور متوسط 11 نفر در ایران خودکشی می‌کنند که بدین ترتیب مجموع ‏آمار خودکشی‌های موفق در طول سال از 4000 مورد فراتر می‌رود. مقامات سازمان بهزیستی که این آمار را ‏ارائه کرده‌اند، در عین حال تصریح کرده‌اند که این آمار تنها مربوط به خودکشی‌های موفق است و تعداد خودکشی ‏ناموفق بین 20 تا 50 برابر این رقم است!‏
همچنین نتایج یک تحقیق نشان می دهد که 90 درصد افرادی که دست به خودکشی می‌زنند، درآمد پایین یا متوسط ‏دارند که بیش از نیمی از این رقم مربوط به افراد با درآمدهای پایین است.‏

بر اساس یک تحقیق دیگر، ایران یکی از بالاترین آمارهای خودکشی‌ ازنوع خودسوزی را به خود اختصاص داده ‏و بر اساس گزارشی دیگر، 27 درصد خودکشی‌ها به شکل خودسوزی بوده که 71 درصد این افراد زنان و ‏متوسط سنی آنها نیز 29 سال بوده است.‏