بازتولید کلیشه های جنسی و جنسیتی
تو هم که هر دفعه که ما را میبینی پریودی
لیلا موری
شاهین نجفی به همران محسن نامجو ترانه ای سرودهاند و اسمش را گذاشته اند پریود. ترجیع بند این شعر هم میگوید: “تو هم که هر دفعه که ما را میبینی پریودی”
فارغ از اینکه پریود چه معنای نمادین و یا سمبلیک در ترانهای که وضع موجود سیاسی و اجتماعی ایران اشاره دارد میتواند داشته باشد، استفاده از یک روند طبیعی بدن زنانه که قرنها از جمله دلایل تبعیضهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برای او بوده و در عین حال برای بسیاری از زنان جز دردناکترین و سختترین تجربههای زیستیشان بوده است، در شعری که مضمونش هیچ ربطی به زنانگی و یا تبعیض علیه زنان ندارد جای سوال دارد. مخصوصا وقتی که ترجیع بند آن شعر اشاره به رابطه جنسی باشد که در هنگام پریود زنان نمیتواند اتفاق بیفتد و شاعر (خواننده مرد) را ناامید از ایجاد یک لذت جنسی میکند. هر دفعه که شاعر به سراغ زن میرود او پریود است ( و به قولی بخشکی شانس که پیش تو زن هم شانس نیاوردیم و نتوانستیم حالمان را بکنیم). و شاعر عمل جنسی را با لغاتی همچون پاره شدن و شل گرفتن همراه میکند. ( که با استفاده از کلمه پریود یادآور نگاه مردانه به رابطه جنسی است. همان نگاهی که برایش دخول در راستای بی دردی و لذت است و بر عکس آن نشان دهنده مفعولیت و درد بدون لذت. برداشتی سنتی از رابطه جنسی زنانه/مردانه )
بگذریم که شعر شاعر در ذکر مصائب به تکرار کشیده شده است و هر دو نامجو و نجفی شعرشان فقط به مدد همین یک ترجیع بند “متفاوت” شده از شعرهای دیگران و خودشان که تم اعتراض دارد. قبل از این، کلمه به “گا” رفتن در چنین شعرهایی آنچنان به کار رفته بود که به ژانری برای خودش تبدیل شد ( نمونه اش هم نامجو و هم کیوسک). و البته وجه جلب مخاطب با قرار دادن یک کلمه “تابو” در متن و قدرت فروش آن را اصلا موضوعی بی تاثیر نمیدانم. استفاده از کلمه “گا” در خیلی از متن ترانه های جدید، که تابو شکن تلقی میشود، در اصل با معنا و کاربرد کوچه بازاریش در دعواهای مردانه خیابانی فرق اساسی نمیکند ( و حتی در متن این شعر جدید اگر چه خود کلمه استفاده نشده ولی تعابیرش همچنان خود نمایی میکند) و همآن کاربرد را در یک سطح «هنری» میگنجاند و به قولی از سطح “عوام” به سطح “خواص”/هنر میبرد بدون اینکه تغییری در معنای رایجش داده شود و یا اینکه وجه سکیستی و ضد زن بودنش را پنهان و یا مورد سوال قرار دهد و جالب اینکه همه اینها در دیسکورس روشنفکرانه برابری زن و مرد داره اتفاق میافتد.
استفاده از امر جنسی برای جلب توجه مشتری را به شخصه ارزشگذاری نمیکنم ولی وقتی با اهداف سیاسی/اجتماعی همراه میشود و در اصل رتبه و درجه ای والاتر از سرگرمی را شاعر و یا خواننده برای اثر در نظر میگیرد و ادعای یک کنش سیاسی دارد، در آن وقت به نظرم باید خیلی دقیقتر و کنجکاوانه تر به چنین محصول فرهنگی نگاه کرد. چون مهم است بدانیم که دو گانگی زنانه/ مردانه و یا کلیشههای جنسی و جنسیتی در یک پیام سیاسی چگونه بازتولید میشود، آن هم در ادبیاتی که ادعایی خلاف این را دارد.
منبع: وبلاگ رها