امیدواریم روزگاری برسد که امثال باقرزادهها به راحتی فراموش نشوند. این عصاره سخن ناشران، کارشناسان کتاب و یاران محسن باقر زاده در باره اوست.
ایتالیایی ها و ما
در گفتگویی که با محمود آموزگار رئیس اتحادیهی ناشران تهران داشتم به رویدادی فرهنگی در کشور ایتالیا اشاره کرد “همزمان یا درگذشت مرحوم محسن باقر زاده، در مدرسهی ایتالیاییها ما شاهد برگزاری پانصدمین سالگرد درگذشت ناشر ایتالیایی را شاهد بودیم. این بسیار موجب افتخار ایتالیاییها بود که بعد از گذشت پانصد سال یاد آن ناشری که پنج سده پیش در جمهوری ونیز فعالیت میکرد را گرامیداشته میشود و امیدوارم که نشر ما نیز به وضعیتی برسد که همانند محسن باقر زادهها به راحتی از خاطرهها محو نشوند”.
پس از اختراع ماشین چاپ، فعالیت نشر، در زمرهی فعالیتهای دنیای مدرن است. زمانی که امکان تولید انبوه کتاب فراهم شد و تعیین مناسبات و ضوابط حقوقی ناشر، مولف و سایر دست اندرکاران این اتفاق ضرورت پیدا کرد در کشور ایران از نظر تشکیلاتی، اتحادیهی ناشران و کتابفروشان تهران در سال ۱۳۳۷ آغاز به کار کرد، قدیمیترین نهاد نشر است اما پیش از آن نشر در ایران زنده بوده. در سالهای متهی به انقلاب مشروطه و از ۱۲۷۰ به بعد ناشران و کتابفروشانی در بازار بینالحرمین و تیمچه حاجب الدوله شروع به فعالیت کردند که نسل اول ناشران و کتابفروشان حرفهای ایران هستند و در سال ۱۲۸۵ هنگامی که فرمان مشروطیت امضاء شد، مجلس موقتی برای تعیین شرایط انتخاب شوندهگان و انتخاب کنندههای ورود به مجلس شورای ملی نخست تشکیل شد.
در آن مجلس شش طبقهی اجتماعی در آن روزگار ایران تعریف شدند که از میان آنها نمایندهگانی برای ورود به مجلس مشخص شوند. در این شش طبقه یکی نیز نمایندهی صنف بود که با شرط داشتن مغازه در مچلس میتوانست حضور داشته باشد. در مجلس اول میرزا محمود کتابفروش خوانساری که فرد آگاه و معتبری بود به نمایندهگی از صنف کتابفروش انتخاب شد و به مجلس شورای اول راه یافت. بنا بر این میتوانیم بگوییم که فعالیت صنفی ناشران و کتابفروشان پیش از سال ۱۳۳۷ که سال تاسیس اتحادیه ناشران تهران بوده آغاز شده ولی به نظرم میرسد که دههٔ ۱۳۴۰ نقش کلیدی و تعیین کنندهای در شکلگیری حرکت تازهای در فضای نشر ما دارد.
با پشت سر گذاشتن رویدادهای دههٔ ۱۳۳۰ و تاسیس موسسهی فرانکلین، تربیت صدها مترجم؛ ویراستار، تصویر گر و متعاقب آن ایجاد موسسهی کتابهای جیبی با ابتکار مرحوم همایون صنعتی زاده همهی اینها زمینهای را فراهم کردند که نشر ایران وارد دورهای تازه شود و مرحوم محسن باقرزاده نیز به این دوره تعلق داشت واز هنگامی که فعالیت خود را آغاز کرد در حوزههای فرهنگ و ادب ایران کارهای فاخر و شایستهای را منتشر کرد و در فعالیتهای صنفی نیز نقش بهسزایی داشت. او دو دوره نیز به عضویت هیات مدیره اتحادیهی ناشران و کتابفروشان تهران درآمد.
این دورهها نقطهی عطف فعالیتهای اتحادیه به شمار میروند. در این دورهها آموزش نشر به طور جدی در این دورهها پیگیری شد. اتحادیه در این زمان مجلهی صنعت نشر را منتشر کرد که در طی این سالها به مسائل و مشکلات حوزهی نشر پرداخته است.
خدمات بزرگ و…
سیدمسعود رضوی کارشناس نشر دربارهی جایگاه نشر توس و فعالیتهای محسن باقر زاده مدیر آن به روز گفت: “ این مرد نازنین منشاء خدمات بزرگی به فرهنگ و کتاب در این کشور بود. این خدمات هم مربوط به یک روز و یک سال و یک دهه نیست و مربوط به چندین دهه و بیش از پنجاه سال است. اسم باقر زاده در عرصهی فرهنگ ایران میدرخشد. باقر زاده ناشری شهرستان بود که در مشهد کار میکرد ودر همانجا با بزرگان فرهنگ ایران زمین ارتباط داشت. در همان سالها ایشان به طور جدی وارد عرصهی فرهنگ شد و درهمانجا نیز نشریات فرهنگیای منتشر کرد. نخستین فعالیتهای فرهنگی او انتشار یک جنگ ادبی- فرهنگی بود که در مشهد بنیاد نهاد. نام انتشارات توس را نیز به خاطر علاقهای که به ایران داشت انتخاب کرد. بعدها برادرش، پسراناش و همسرش نیز وارد عرصهی فرهنگ وکتاب شدند و منشاء آثار ارزشمندی شدند. باقرزاده در سالهای فعالیتهای حرفهای خودش چندین نقش متفاوت ایفا کرد. یکی این که تعداد زیادی کتابهای خوب در ایران تولید و تالفی کرد و محور کارش در کتاب هم ایران و ایرانشناسی بود علاقهی بسیار شدیدی که باقر زاده به ایران داشت باعث شد حدود نود درصد از آثاری که منتشر میکرد به نحوری مربوط به ایران و فرهنگ ایران باشد. اساسا اگر مسالهی فرهنگی ایرانی نبود، ایشان کتابی را نمیپذیرفت و معتقد بود فرهنگ اصیل ایرانی ایرانی که پرورش یافتهی این خاک و مردم است را باید مورد توجه قرار دهد”.
موضوع دیگر این است که ایشان در ایجاد تشکلهای صنفی نشر نقش بسیار مهمی داشت. او میکوشید تشکلی در مقابل تحکمهای دولتی ایجاد کند و به صورت مدنی مشکلات و مشائل نشر را توسط خود آنها حل و فصل کند، میکوشید همواره بیشترین امتیاز را برای ناشران، کتابسازان و کسانی که آفرینندهگان واقعی فرهنگ در ایران هستند بگیرید. او گاهی برای گرفتن حقای با موسسات دولتی درگیر میشد.
مسالهی بعدی این بود که باقر زاده با نهادهایی که تمرکز و توجهشان حوزهی فرهنگ ایران زمین بود ارتباط تنگاتنگ فکری و عملی داشت. از این موسسات میتوانیم به بنیاد فرهنگ ایران، بنیاد شاهنامه، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار ومانند اینها ارتباط و همکاری موثر و پیوستهای داشت. بخشی از کتابهایی که این موسسات تولید میکردند یا به عنوان کتابهای خود معرفی میکردند را به چاپ میرساند.
آخرین نکتهای این بود که ایشان کارهای بزرگی را در دست میگرفت و از این باکی نداشت که شاید انتشار این کارهای بزرگ سود اقتصادی زیادی را برای او در پی نداشته باشد. همین اندازه که انتشار این آثار از نظر او ضروری بودریال مانند انتشار آثار برخی از بزرگان فرهنگ همانند استاد محمد تقی دانشپژوه یا استاد ایرج افشار، دست به انتشار آن میزد.
در این حوزه شاید تنها انتقادی که به ایشان وارد بود این است که در تحولات نشر و تغییر کیفی کالبد کتاب ایشان یک مقداری کاهلی کرد و کتابها را همچنان سنتی در میآورد مثلن مجموعه آثار تقی زاده یا دیگران را که بسیار مهم و کلاسیکی هستند در فرهنگ ایران، ایران را بدون کمترین تغییر و با حجم بسیار زیادی منتشر میکرد درحالی که این امکان وجود داشت که این مجموعهها را در چند جلد رحلی منتشر کند یا در چند مجلد وزیری با حروفچینی تازه منتشر کند، منتها دست به این کار نزد. اینها البته عیبی بر آن مرد بزرگوار نیست. او ان اندازه خدمات به فرهنگ این کشور کرده بود که این کاستیها در مقابل آن بسیار کوچک است.
نویسندههای خاص
سیدرضا یکرنگیان مدیر نشر خجسته و از دوستان محسن باقر زاده دربارهی او به روز میگوید “او بیشتر تاکید و تمرکزش روی تاریخ ایران و ادبیات بود. با سابقهی حضوری و فعالیتی که در انجمن آثار و مفاخر ملی ایران داشت، در همهی سالهای فعالیت خود به فعالیت در همین حوزه ادامه داد”.
زمینهی کاری که نشر توس انجام میداد و به نوعی شناسنامهی فرهنگی این ناشر شناخته میشود تاریخ و ادبیات ایران است. اهمیت پژوهشگران و مولفانی که باقر زاده با آنها همکاری داشت بر کسی پوشیده نیست. گروهی از آنها از چهرههای بی بدیل فرهنگ ایران هستند. برخی از کسانی که او به سراغ انتشار آثارشا میرفت الزاما ملاقات نکرده بود.ولی از طریق مطالعهی آثارشان به اهمیت آنها پی برده بود. به عنوان نمونه او دو کتاب از خانلری منتشر کرده بود، دو کتاب تاریخ زبان فارسی و دستور زبان فارسی حاصل همین رویکرد و دیدگاه باقر زاده است. انتشار مقالات فروغی به کوشش حبیب یغمایی نیز از کارهایی است که او به دست چاپ سپرد.
حرف های دوستان و یاران
همچنین در مراسم بزرگداشت این ناشر که در تهران برگزار شد، برخی از نزدیکان و همکاران او دربارهی فعالیتهای فرهنگی و نقش او در نشر امروز ایران سخن گفتند که خلاصهای از آنها را در ادامه مرور میکنید.
علی باقر زاده فرزند این ناشر: “او افزود: پدرم انتشارات توس را سال ۱۳۴۰ تاسیس کرد و در سال ۴۲ اولین کتاب شعر را با نام «شعر خراسان» منتشر کرد. همچنین کتابفروشی توس را در سال ۱۳۴۹ در ابتدای خیابان توس راهاندازی کرد. او در طول این مدت بیش از ۷۰۰ عنوان کتاب که بیشتر در حوزه ادبیات، تاریخ و ایرانشناسی بود به چاپ رساند.
محمدرضا شفیعی کدکنی “از باقرزاده بهعنوان انسانی فرهنگدوست که دغدغهی فرهنگ ایرانی را داشت”، یاد کرد.
حسن کیائیان(مدیر نشر چشمه) در سخنانی خط قرمز مرحوم باقرزاده را “فرهنگ مملکت” دانست و گفت: “محسن باقرزاده از زمانی که در سال ۱۳۷۵ به صورت جدیتر با اتحادیه همکاری کرد؛ تاثیرات مثبت و چشمگیر فراوانی در بهوقوع پیوستن رخدادهای بعدی اتحادیه داشت و به مقداری خیلی زیادی اتحادیه را مستحکمتر کرد. او به معنی واقعی کلمه دغدغهی فرهنگ و ادبیات را داشت و چنانچه کسی به مسائل فرهنگی مملکت بیتوجهی میکرد برافروخته و حتی گاهی زبانش هم تند میشد”.
مدیر نشر چشمه افزود: کتابهایی که نشر توس تحت مدیریت باقرزاده به جای گذاشته، بسیار ارزشمند هستند و تا زمانی که حتی یکی از این آثار در یکی از کتابخانههای دنیا وجود داشته باشد، باقرزاده زنده است.
در ادامه عرفانپور از دورهی حضور همزمان محسن باقرزاده و حسن کیائیان در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تحت مدیریت شیرازی به عنوان یکی از دوران طلایی این صنف یاد کرد.
همچنین جعفر همایی(مدیر نشر نی) با اشاره تاثیر باقرزاده در تربیت نسل جدیدی از ناشران بیان کرد: زمانی که تازه وارد فعالیت نشر و کتاب شده بودم، محسن باقرزاده از کسانی بود به یاری ما آمد و با تشویقها و راهنماییهایش راه را برایمان روشن کرد.