روزهای یک الفنون

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

شنبه: هوای تهران آلوده بود. خبر دادند که روزانه 160 نفر بخاطر بدی هوا می میرند، مسوول مربوطه می گفت چهار هزار نفر در این مدت مرده اند، خیلی ناراحت شدم. ولی وقتی سخنان رهبری را شنیدم که می فرمودند رهبران فتنه عامل دشمنان خارجی بودند، کمی آرام تر شدم.

یکشنبه: دیروز شهلا جاهد و امروز تعدادی از عوامل ضد امنیتی اعدام شدند و بعضی مردم استقبال جالبی از مراسم اعدام کردند. وزیر مسکن آمد و با هم حرف زدیم، پروژه های خانه سازی در بیروت و بولیوی و آفریقا خوب جواب داده، گفتم خبرش را در نشریات فرانسه اعلام کنند تا بیخانمان های پاریس بفهمند که چه کسی دلش به حال فقرا و پابرهنگان می سوزد.

دوشنبه: دیروز و امروز زلزله آمد، خوشبختانه خود زلزله به مردم آسیب نزد، ولی مردم در سرما ماندند و تعدادی از آنها از سرما کشته شدند. اگر می شد یک کاری بکنیم که برف و باران بیاید تا کشاورزی بهتر بشود ولی سرما نباشد، خیلی جالب می شد. وزیر جدید خارجه آمده بود و می گفت ایران بزرگترین قدرت سیاسی منطقه است، به او گفتم خبر نداری که ایران از سه سال قبل دارد بزرگترین قدرت اقتصادی جهان می شود، از اینکه خبر نداشت خجالت کشید.

سه شنبه: مسوولین ترافیک تهران خبر دادند که سالانه 5000 موتورسوار در تصادفات شهری می میرند. گفتیم اگر کلاه ایمنی بگذارند کمتر می میرند، گفتند در آن صورت بخاطر آلودگی خفه می شوند، باید یک کاری کنیم که اگر قرار است تصادف شود فقط موتورسوارها کشته نشوند، این ظلم است، باید تعدادی از اتومبیل سوارها هم آسیب ببینند. وزیر دادگستری آمده بود، می خواستم به او بگویم که برای موتورسوارها وکیل بگیریم که حق شان ضایع نشود، گفت فعلا داریم وکلا را بسیج می کنیم تا از دانشجویان انگلیسی مظلوم که بوسیله دولت ضد انقلابی انگلیس کتک می خورند حمایت کنیم. حمایت کردن برای ما خیلی مفید است، بخصوص که بی بی سی هم در لندن است.

چهارشنبه: یک هواپیما سقوط کرد و 50 نفر کشته شدند، البته تعدادی هم زنده ماندند که رفتند بیمارستان، من نمی دانم با وجود اینکه هم رهبری با سقوط هواپیما مخالف است، هم من دستور دادم که هواپیما سقوط نکند، چرا باز چنین حوادث زیانباری که هواپیماهای مملکت را نابود می کند، تکرار می شود. خوشبختانه مشائی با هواپیما آمده بود و تصادفا سقوط نکرد. با هم نشستیم در مورد مدیریت جهانی حرف زدیم. واقعا حیف است که ما این جوری وقت مان

را باید برای زلزله و سقوط هواپیما و تصادف رانندگی و آلودگی هوا تلف کنیم، و مدیریت جهانی دست یک عده ای آدم بی دین و ناتوان باشد. البته میزان سقوط هواپیما در سطح جهانی پائین تر از استاندارد ماست، وقتی مدیریت جهانی را گرفتیم، باید فکری هم به حال آن بکنیم.

پنجشنبه: وزیر بازرگانی آمده بود و خیلی تعریف می کرد از این یارانه ها که چه اثر خوبی در بیروت و هاوانا و بخصوص فرانسه و آفریقا داشته، البته گفته اند که فساد در بانکها نهادینه شده است، باید دستور بدهم نهادینه نشود. قیمت کالاها و اجناس هم دو برابر شده، ولی آمارش به درد مردم نمی خورد، آمار باید مردم را حال بیاورد. عصر که وزیر فرهنگ و ارشاد آمد گفتیم اتحادیه قرآنی مسلمانان باید تشکیل بشود و آمار آن را منتشر کنیم که در میان مسلمانان جهان چه موفقیت های عظیمی کسب شده است.

جمعه: سخنگوی قوه قضائیه آمده بود و می گفت که سه نفر از دانشمندان ما ترور شده اند، و خبر داد ما هم در پاسخ به رفتار تروریستی آنان، دوازده روزنامه نگار خودمان را به زندان های طویل المدت محکوم کردیم و چند نفر از آنها را می خواهیم شلاق بزنیم. گفتم خبرنگار خارجی که در آنها نیست، گفت نه، خیالم راحت شد. نباید وجهه کشور را خراب کرد. حسن نصرالله آمده بود و می گفت که احتیاج به اسلحه و پول دارد، گفتیم هر چه داریم قسمت می کنیم، این مال ما، این هم مال شما، خیلی خوشش آمد. واقعا باید با تروریسم مبارزه کنیم، خیلی کار سختی است ولی خوشبختانه در آن موفق شدیم.

( از یادداشت های رئیس جمهور در هفته گذشته)