به گفته مهدی خزعلی، تهدیدات محمود احمدی نژاد و اطرافیانش و توافقات پشت پرده باعث شد تا مجلس شورای اسلامی در لحظات آخر وزیر اقتصاد و دارایی را ابقا کند. وی در مصاحبه با روز ابقای وزیر اقتصاد بر مسند وزارت را رای مجلس شورای اسلامی به اختلاس بزرگ ارزیابی می کند. همچنین براساس تحلیل خزعلی، هر دو جناح حکومت در آستانه سقوط اند.
او، مدیر انتشارات حیّان و بنیانگذار مؤسّسه فرهنگی انتشاراتی اباصالح است؛ فرزند آیت الله خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری، اما دیدگاههای سیاسی متفاوتی با پدرش دارد و بعد از انتخابات خرداد 88، دو بار بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده است.
مهدی خزعلی در این مصاحبه می گوید دو جناح حاکم در ایران مدارکی علیه هم دارند و یکدیگر را تهدید به افشاگری میکنند و از ترس افشاگری ها، منافع ملت را وجه المصالحه میکنند.
او هشدار داد: در سراشیبی سقوط هستیم؛ این سراشیبی به سرعت پیش می رود و هر دو جناح حاکم با هم خواهند رفت.اینطور نیست که رفتن احمدی نژاد، جشن جناح مقابل در حاکمیت باشد بلکه آنها نیز رفتنی هستند و خواهند رفت.
دکتر خزعلی که پی گیر پرونده عباس پالیزدار هم هست با تکذیب خبر آزادی پالیزدار گفت او را با دست بند و پابند به تخت بیمارستان بسته اند و شرایط برای کشتن او بسیار مناسب است نه برای درمان او.
مصاحبه “روز” با مهدی خزعلی را در ذیل بخوانید.
آقای خزعلی شما بلافاصله بعد از ابقای وزیر اقتصاد در وبلاگتان نوشتید که اختلاس رای آورد . چه عواملی باعث شد مجلس به وزیری رای اعتماد مجدد بدهد که از پیش شواهد نشان از رفتن او داشت و عدم رای اعتماد مجلس؟
فکر میکنم در شرایط طبیعی، در هر کشوری چنین اختلاس بزرگی که رکورد تاریخ بشری را شکسته، رخ دهد، کمترین چیزی که اتفاق می افتد استعفای وزیر اقتصاد یا استیضاح و برکناری او ومدیران بانک هایی است که مسئول این اختلاس بوده اند. استیضاح دیروز هم در اصل به چالش کشیدن سیاست های دولتی بود که منجر به این بی انضباطی مالی شده و انتظار این بود که وزیر ساقط شود، اما در لحظات آخر و با تهدیدات احمدی نژاد و اطرافیانش، وزیر رای اعتماد گرفت.
برای این رای اعتماد، توافقاتی پشت پرده شده بود؟
پشت پرده قطعا توافقاتی شده؛دیدید که حتی رئیس مجلس هم از وزیر دفاع کرد. اگر توجه کرده باشید کسی نیامد آبروی خودش را خرج کند و از وزیر یا سیاست های اقتصادی دولت دفاع کند، همه کنار کشیدند و فضای مجلس کاملا به ضرر وزیر بود اما در رای مخفی، نماینده ها برای جلوگیری از افشاگری ها رای دیگری دادند و وزیر ابقا شد. باید گفت این هم فایده ای ندارد اینکه از ترس افشاگری، بخواهند دو سال دیگر کژدار و مریز رفتار کنند عملی نیست. این یک غده سرطانی است که اگر با ان مدارا کنند پیشرفت میکند و در شرایط بدی ناچار خواهند شد برخورد کنند اما دیگر توان جراحی نخواهند داشت. در اصل آقایان نگران هستند که این جراحی موجب مرگ خودشان شود.
به تهدیدات از سوی احمدی نژاد و اطرافیانش اشاره کردید. آیا به همان اسنادی برمیگردد که گفته می شود او از وزارت اطلاعات خارج کرده؟ توافقات پشت پرده در جهت ابقای وزیر اقتصاد هم برای جلوگیری از افشای این اسناد بوده؟ یعنی در اصل نوعی گروکشی از سوی احمدی نژاد؟
دو جناح حاکم از همدیگر مدارکی دارند که با آنها همدیگر را تهدید به افشاگری می کنند و پای معامله منافع ملت می نشینند و منابع و منفع مردم را وجه المصالحه میکنند. این گروکشی ها و معاملات باطل است؛دو طرف مبتلا هستند و فساد بیداد میکند اما مردم تعارفی با کسانی که در هر دو جناح حاکم فساد دارند و سر لحاف ملا دعوا میکنند ندارند. مردم باید هوشیار و آگاه باشند. ما دنبال هزار میلیارد و 12 میلیارد دلار نیستیم سئوال مان 600 میلیارد دلار درآمد نفت است که چه شد؛ سئوال مان صندوق ذخیره ارزی است که چرا باید مخفی باشد و خیلی چراهای دیگر که بعد از تعطیلی سازمان برنامه و بودجه پیش آمده و… قضیه بالاتر از این حرفها است و فقط وزیر اقتصاد نیست.
آقای خزعلی با این اوصاف به کجا داریم می رویم و چه در پیش است؟
متاسفانه آقایان نمی خواهند بفهمند که در سراشیبی سقوط حرکت میکنند و هر اقدام و سخن شان را مردم رصد میکنند و این سراشیبی به سرعت دارد پیش میرود. اینها رفتنی هستند و می روند و کسانی هم که بخواهند اینها را حفظ کنند موفق نخواهند شد.
منظورتان مشخصا چه کسانی است؟ آیا احمدی نژاد و اطرافیانش رفتنی هستند یا اینکه فراتر از این است و…
من هر دو جناح حاکم را می گویم. هر دو با هم خواهند رفت و اینطور نیست که رفتن احمدی نژاد، جشن آنها باشد، با هم خواهند رفت و احمدی نژاد آنها را خواهد برد.
روز گذشته در مصاحبه ای که با اقای نوری زاد داشتم ایشان معتقد بودند که فروپاشی بزرگ در پیش است و اشاره ای هم به قضایای لیبی داشتند. شما و آقای نوری زاد از جمله افرادی هستید که از درون نظام، حاکمان فعلی و سیاست های آنها را نقد کرده اید، اما پاسخی جز زندان نگرفتید. با توجه به اینکه هیچ توجهی به انتقادات مشفقانه امثال شما و آقای نوری زاد هم نمی شود صریح می پرسم رفتن دو جناح حاکم یعنی نظام جمهوری اسلامی میرود؟ سرنوشت آیت الله خامنه ای چه؟ چه در انتظار اوست؟
ما به دلیل اینکه با علاقه مسائل نظام را پی گیری کردیم، جبهه رفتیم و… علاقه مندیم که نظام بماند. نقدها و مسائل زیادی هست؛حتی معتقدیم بازنگری قانون اساسی هم ضرورت دارد و برای حفظ نظام در این بازنگری باید افرادی از درون مردم و بدون نظارت استصوابی آقای جنتی بیایند. برای حفظ نظام هر کاری میکنیم اما معتقدم خیلی دیر شده. در اصل فکر میکنم نظام می ماند اما کسانی که فکر می کردیم می مانند نه. از دست خیرخواهان هم کاری ساخته نیست؛ مسیر، مسیر سقوط است؛هر روز هم دیرتر می شود و تندتر. تلاش برای حفظ این افراد کار به جایی نخواهد برد. اتفاقات لیبی دردناک بود، اتفاقات خوبی نبود و هزینه های سنگین دارد. اگر مسئولین ما هشیار باشند می توانند اصلاحات را به صورت مدنی انجام دهند، بدون خشونت و جنگ و خونریزی. و امیدوارم که عاقل باشند و تدبیر کنند. من به نیروی انتظامی، بسیج، سپاه، دادگاهها و هر جایی که می روم می بینم چقدر اعلام حمایت می شود و با مردم هستند. مثلا اگر در نمایشگاه مطبوعات، ارگان سپاه به من حمله می کند بعد بچه های سپاه تماس می گیرند و ابراز ناراحتی می کنند؛ در زندان ها، زندانبانها می گویند سرود یاردبستانی که می خوانید ما گریه می کنیم؛ در دادگاهها و جاهای دیگر هم بدین منوال است. اگر فضای رعب و وحشت فعلی از بین برود آقایان خواهند دید مردم به کدام سمت می روند.
شما اشاره به مسیر سقوطی کردید که در پیش است و هر روز هم تندتر و سریع تر می شود اما در عین حال امیدوارید مسئولان تدبیر کنند. این امید چقدر است؟ با توجه به اینکه آیت الله خامنه ای که محور نظام است و تصمیم هایش می تواند سرنوشت نظام را تعیین کند تا کنون هیچ انعطافی نشان نداده؟
وقتی عزیزتان در کما است امید داری که برگردد. نظام هم در کما است هرچند با تنفس مصنوعی و دستگاه نفس میکشد اما امیدواریم برگردد. امیدواریم مردم در مسیری که میروند و پیروزی قاطع با آنها خواهد بود با فرهنگ اصیل ایرانی این مسیر را طی کنند و صحنه هایی را که در لیبی دیدیم در ایران نبینیم. 33 سال پیش ما همین ها را تجربه کرده ایم و نباید تکرار کنیم.
اشاره به لیبی شد؛ آقای خزعلی فکر میکنید اوضاع لیبی و همچنین مسائل سوریه چه تاثیری بر ایران میگذارد؟
پیروزی هر کدام از انقلاب ها تاثیر مثبتی روی مردم دارد و مردم ما انرژی می گیرند و برای روحیه جناح مقابل خرد کننده است. بخصوص درباره سوریه معتقدم اگر انقلاب مردم سوریه به پیروزی برسد بزرگترین سد را در مسیرمان برداشته ایم و خیلی از تحلیل های جناح حاکم عوض خواهد شد.
با تمام مسائلی که وجود دارد، انتخابات مجلس شورای اسلامی هم در پیش است. شما این انتخابات را با توجه به شرایط فعلی چطور می بینید؟ چشم اندازچیست؟
من در نمایشگاه مطبوعات مصاحبه ای با ایرنا، ارگان دولت داشتم که سانسور کردند. در آنجا گفته بودم اگر همین امروز، تمام شرایط ما را مهیا کنند، زندانیان سیاسی را ازاد کنند، آزادی فراهم کنند، نظارت استصوابی را بردارند و انتخابات هم کاملا سالم باشد، باز هم حضور ما در انتخابات غلط است، چون زمان نداریم. مثل این می ماند که تیمی را درلحظات آخر وارد جام جهانی کنید؛ چه خواهد کرد؟ در نظر بگیرید برای نظارت بر صندوق ها 200 هزار ناظر لازم داریم، امکانش فراهم نیست، احزابی وجود ندارد و… در انتخابات قبلی برای تعدادی از ناظران ما کارت صادر نشد و از میان تعدادی هم که کارت صادر شد، نصف شان نیروهای نفوذی بودند. الان حضور در انتخابات برای اصلاح طلبان به نظرم خودکشی و انتحار است، چون فرصت لازم برای یارگیری و فعالیت های انتخاباتی نیست. بهترین یارهای ما در زندان هستند و یا رد صلاحیت می شوند؛ نمی شود با کشتی گیر رده دهم وارد گود شد و امتیازی گرفت. حضور رقابتی نخواهد بود و لذا حضور در انتخابات به صلاح نیست.
از این مباحث خارج می شوم و دو سئوال دیگر دارم. ابتدا درباره شخص شما و پدرتان. با توجه به اختلافات سلیقه ای و سیاسی شدیدی که با ایت الله خزعلی دارید رابطه تان اکنون با پدرتان چگونه است؟این اختلافات چه تاثیری بر روابط شما از یک سو و مواضع شما از سوی دیگر داشته است؟
من هم به پدرم احترام می گذارم هم به او نزدیک هستم. مفصل وقت می گذارند و صحبت می کنیم؛بحث های پدر و پسری داریم. اما در مسیری که رفتم مسیر من به حق بوده و بر تمام مواضع ام مستحکم تر از قبل هستم. حتی در جلسه ای گفتم انچه تاکنون گفته ام تنها گوشه ای از مشکلات بوده و ما هنوز سکوت کرده ایم و حرفی نزده ایم.
اما رسانه های حکومتی بارها ادعا کرده اند که پدرتان رابطه اش را با شما قطع و به نوعی شما را اق کرده و…
من همین پریروز ناهار پیش پدرم بودم. رابطه ما خیلی گرم و صمیمی و دوستانه است و می گوید شبی نیست که برای من دعا نکند. پدرم از مواضع انتخاباتی من اعلام برائت کرده بود و می گفت که باید از احمدی نژاد و دولت خدمتگذار او حمایت کنم اما الان خودش این دولت را انحرافی میداند و از احمدی نژاد اعلام برائت کرده است.
و سئوال آخرم درباره آقای پالیزدار است. با توجه به اینکه شما همیشه پی گیر پرونده ایشان بوده اید ممکن است بفرمایید درچه وضعیتی هستند؟ اخیرا برخی اخبار درباره آزادی آقای پالیزدار به دلیل مشکل جسمانی و بیماری منتشر شده؛آیا درست است؟
آقای پالیزدار آزاد نشده، تحت الحفظ به بیمارستان رفته. حتی برای فرستادن او به بیمارستان از بستگانش چک سفید امضا گرفته اند. سه مامور در اتاق او در بیمارستان و در بخش سی سی یو هستند وبا دستبند و پابند او را به تخت بسته اند و تلفن و ملاقات ممنوع و قطع است در اصل در زندان امکانات بیشتری داشت. او بیمار قلبی است و همین دیروز پزشک او نوشته که با وضعیت فعلی نمی توان او را درمان کرد و این فضای پر از استرس برای درمان مناسب نیست. در اصل برای کشتن ایشان شرایط بسیار مناسب است.دیروز خانمش میگفت اگر وضع بدین منوال است بهتر است اعلام کنند و او را به زندان بازگردانند.