ترز زریهن دویر
ما جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی را به خوبی می شناسیم. آیا در میان ما هستند کسانی که هنوز نیت اصلی دولتمردان جمهوری اسلامی را بین دو گزینه دستیابی به سلاح اتمی و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای معلق می بینند؟ نامزدهای حزب جمهوریخواه آمریکا تلاش کرده اند به این سؤال پاسخ دهند، ولی هنوز هیچ کس نتوانسته به ماهیت واقعی کشمکش های جمهوری اسلامی که کل منطقه خاورمیانه را درگیر کرده پی ببرد. نظر خود جمهوریخواهان نسبت به این حکومت غیرشفاف و پرتزویر چیست؟
جمهوری اسلامی عامل اصلی خشونت بی پایانی است که در عراق به راه افتاده. درحقیقت، بخش اعظم تسلیحاتی که علیه نیروهای آمریکایی در این کشور به کار گرفته می شود، مستقیماً از ایران می آید. جامعه شیعه بی صبرانه درانتظار خروج نیروهای آمریکایی است تا قدرت را قبضه کند.
ولی این تمام ماجرا نیست. جمهوری اسلامی از بسیاری از گروه های تروریستی شیعه و غیرشیعه، مانند القاعده، گروه مبارزان اسلامی لیبی، حزب الله و حماس، حمایت می کند. از زمان انتشار گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر، سیاستمداران آمریکایی به مشارکت ایران در مقوله تروریسم واقف شده اند. با این حال، تعداد سیاستمدارانی که حاضرند با تهدید جمهوری اسلامی مقابله کنند زیاد نیست.
امروز ایران در بسیاری از اقدامات مخفی در آفریقا و شبه جزیره عربستان دست دارد. متأسفانه نقش جمهوری اسلامی در این کشورها هیچ گاه در کنگره مورد بحث قرار نگرفته. دکتر روبی بارت در ماه می ۲۰۱۱ نوشته ای درخصوص یمن منتشر کرد و در آن به بحران داخلی شدید در این کشور پرداخت. او در این نوشته به وجود حداقل یک عامل ایرانی اصلی اشاره کرده بود: قبیله حوتی که به شدت در شورش های یمن دست دارد.
دکتر بارت می نویسد: “افراد قبیله حوتی از نظر ایدئولوژیکی ضد غربی اند و با جمهوری اسلامی در ارتباط هستند.” او البته ننوشته که قبیله حوتی ازنظر لجستیکی، مالی و اطلاعاتی، صد در صد ازسوی دولتمردان جمهوری اسلامی حمایت می شود. و این موضوعی است که پادشاهی عربستان سعودی را نگران ساخته، زیرا بخش کوچکی از افراد این قبیله در جنوب غربی عربستان سکونت دارند.
یمن یک کشور تروریست پرور است و اگر حکومت جدیدی با حمایت جمهوری اسلامی به قدرت بنشیند، جهان شاهد تولد یک ماشین جدید تروریسم شیعه در شبه جزیره عربستان خواهد بود. یمن به مانند بسیاری از کشورهای عربی، با مشکلاتی مواجه است که سرمنشأءشان جمهوری اسلامی است.
بحرین نیز با اغتشاشاتی روبروست که ازسوی تهران حمایت می شوند. جوانان شیعه افراط گرا به طور ثابت خیابان ها را اشغال می کنند و به اعتراض علیه حکومت سنی بحرین می پردازند. این جوانان حامی علی سلمان هستند؛ یک شخصیت شیعه دوازده امامی که در ایران پرورش یافته و درحال حاضر نیز وفاداری خود را نسبت به حکومت جمهوری اسلامی ثابت کرده. او همچنین رهبر حزب سیاسی وفاق است.
سلمان اعلام کرده که “هیچ نبردی میان شیعه و سنی وجود ندارد. این درگیری ها میان دوستداران آزادی و مدافعان دیکتاتوری است. ما با شنیدن این سخنان دلسرد نمی شویم.” آنچه در بحرین روی می دهد دقیقاً شبیه آن چیزی است که در کویت اتفاق می افتد؛ حمایت ایران از شیعیانی که به خیابان ها می آیند و به اعتراض می پردازند.
برخلاف افکار عمومی، ایالات متحده دارای روابط مستحکمی در جهان عرب است. رهبران عربستان سعودی، کویت، بحرین، اردن، امارات متحده، قطر و دیگر کشورها، همگی با جنگ علیه تروریسم همراهی کرده اند. بله، برخی از تروریست ها از این کشورها می آیند، ولی ایالات متحده نیز داستان خود را از تروریست ها دارد. هرچه باشد این کشورها در شرایطی هستند که دیگر راه بازگشتی از آن ندارند. حکومت ها به صورت دومینو تحت الشعاع بهار عرب قرار گرفته اند و ایران نیز بدون شک یکی از مهره های این دومینو خواهد بود.
در اوج این اغتشاشات، فلسطینی ها خواهان ایجاد یک کشور شده اند. مردم فلسطین به طور دائمی در مسایل تروریستی علیه اسراییل درگیرند و اکثر این عملیات به طور مستقیم به ایران مربوط می شوند.
بی شک جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی ما را نگران ساخته، ولی چالش فعلی ما برگرفته از ارعابی است که شیعیان با اقدامات جنگ طلبانه خود در خاورمیانه راه انداخته اند. رییس جمهور اوباما یا هر رییس جمهور منتخب دیگری مجبور است با ایران مقابله کند. تحریم ها اقدامات جمهوری اسلامی را دستخوش تغییر نخواهند کرد. پس سؤال اصلی همچنان مطرح است: اوباما یا هر رییس جمهور دیگری برای متوقف کردن بازی راه افتاده توسط جمهوری اسلامی چه خواهند کرد؟
منبع: لو پست، ۲ اکتبر