در نفی جنایت تردید نکنید ‏

نویسنده
حسین میرمحمدصادقی‌ ‏

 

در روزهای گذشته امام جمعه محترم موقت تهران و رئیس محترم مجلس شورای اسلا‌می همراه با برخی از مسوولا‌ن ‏دیگر دولتی، طی سخنانی تند و آتشین صدور دستور بازداشت عمرالبشیر رئیس‌جمهور سودان از سوی دادگاه کیفری ‏بین‌المللی را به عنوان یک توطئه قطعی آمریکایی و غربی مورد انتقاد شدید قرار داده‌اند. در این مورد نکاتی چند به ‏ذهن نگارنده می‌رسد که ذیلا‌ فهرست‌وار به آنها اشاره می‌شود، تا شاید توجهی به آنها شود‎. ‎

در اینکه جنایات بین‌المللی بی‌شماری در وقایع جنوب سودان و دارفور به وقوع پیوسته است و افراد بی‌گناه زیادی ‏قربانی این جنایات (از قبیل قتل، غارت و تجاوزات جنسی) شده‌اند هیچ تردیدی وجود ندارد. میلیون‌ها نفر از ‏طریق گیرنده‌های تلویزیونی در جریان این وقایع و جنایات قرار گرفته و با قربانیان همدردی کرده‌اند. هر گونه ‏اظهارنظری از سوی مسوولا‌ن جمهوری اسلا‌می ایران- که بر اساس مفاد قانون اساسی آن موظف به دفاع از همه ‏مستضعفان و مظلومان جهان است- نباید به معنی نفی اصل جنایات انجام شده یا احیانا تطهیر مرتکبان آنها و ‏بی‌توجهی به سرنوشت رقت‌بار قربانیان بنابر ملا‌حظات سیاسی شود‎.‎

دادگاه کیفری بین‌المللی، به عنوان یک محکمه کیفری مستقر در شهر لا‌هه (برخلا‌ف دیوان بین‌المللی دادگستری، که ‏محکمه‌ای حقوقی و یکی از ارگان‌های سازمان ملل متحد است و آن هم در شهر لا‌هه مستقر می‌باشد) و نیز ‏برخلا‌ف محاکم کیفری بین‌المللی برای یوگسلا‌وی سابق (مستقر در لا‌هه) و رواندا (مستقر در آروشا، پایتخت ‏تانزانیا) که از سوی شورای امنیت ملل متحد برای محاکمه جنایتکاران ایجاد شده‌اند، محکمه‌ای است مبتنی بر یک ‏معاهده بین‌المللی، که در حال حاضر 105 کشور (یعنی بیش از نیمی از کشورهای جهان) به آن پیوسته‌اند. ‏

سه دولت بزرگ روسیه، چین و آمریکا (اعضای دائم و صاحبان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد) ‏جزو این الحاق‌شوندگان نیستند و حتی دولت آمریکا، به همراه رژیم اسرائیل، از زمره مخالفان سرسخت این نهاد ‏بین‌المللی جدید (که تشکیل آن را مهم‌ترین تحول در حقوق بین‌الملل پس از تشکیل سازمان ملل متحد دانسته‌اند‎) ‎هستند، به‌طوری که در هر دو مورد حتی امضای اولیه اساسنامه، که در آخرین روز مفتوح بودن اساسنامه برای ‏امضا 311 دسامبر 2000) انجام شده بود، در مراحل بعدی پس گرفته شد، که تلا‌شی بود در جهت اینکه آمریکا و ‏اسرائیل حتی درحد یک امضا (که تا قبل از الحاق نهایی، تعهد قابل ذکری برای دولت امضاکننده ایجاد نمی‌کند) هم ‏نسبت به دادگاه کیفری بین‌المللی و اساسنامه آن متعهد نباشند. دولت بوش پس از آنکه امضای اساسنامه دادگاه توسط ‏دولت کلینتون را مستردکرد، طی سال‌های گذشته با انعقاد معاهدات بین‌المللی مختلف و تصویب قوانین داخلی سعی ‏در تضعیف دادگاه کیفری بین‌المللی و حتی پیش‌بینی مجازات هایی برای الحاق‌شوندگان به اساسنامه دادگاه داشته ‏است‎. ‎

در نقطه مقابل، اولین الحاق‌شوندگان به دادگاه کیفری بین‌المللی دولت‌های آفریقایی بوده‌اند، که با خون و گوشت و ‏پوست خود رنج ناشی از ارتکاب جنایات بین‌المللی و بی‌کیفر ماندن جنایتکارانی که در گذشته محاکم داخلی تحت ‏سیطره آنها بوده‌اند و هیچ محکمه بین‌المللی‌ای نیز برای محاکمه آنها وجود نداشته است را احساس می‌کرده‌اند. ‏بدین‌ترتیب، نمی‌توان به سهولت و بی‌محابا به دادگاه کیفری بین‌المللی انگ آمریکایی بودن را زد و با آن به مقابله ‏برخاست، که این کار در واقع مخالفت با اراده 105 دولت جهان و تضعیف نهادی است که بیش از همه دولت ‏آمریکا کمر به تضعیف آن بسته است، تا همچنان محاکم کیفری بین‌المللی از سوی شورای امنیت (و نه به وسیله ‏انعقاد معاهده بین دولت‌هایی که از حقوق مساوی برخوردارند) ایجاد شوند و در نتیجه امکان اعمال نظر از سوی ‏دولت‌های بزرگ، به ویژه اعضای دائمی شورای امنیت، فراهم باشد‎.‎

‎ ‎علی‌رغم استقلا‌ل دادگاه کیفری بین‌المللی و عدم وابستگی آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد، این شورا ‏می‌تواند به جای تشکیل محاکم کیفری بین‌المللی خاص برای رسیدگی به وضعیت مورد نظر (مثل محاکم کیفری ‏بین‌المللی برای یوگسلا‌وی سابق و رواندا که به ترتیب در سال‌های 1993 و ‏‎1994 ‎برای رسیدگی به وقایع بوسنی ‏هرزگوین و رواندا تشکیل شدند) بررسی یک وضعیت خاص را از دادگاه کیفری بین‌المللی درخواست نماید. پس از ‏این درخواست، شورای امنیت و اعضای آن هیچ اختیار دیگری در مورد روند پیگیری پرونده و تصمیم‌های اتخاذ ‏شده در مورد آن - ازجمله قرار بازداشت - ندارند و همه تصمیم‌ها توسط دادستان و قضات دادگاه، که از سوی ‏مجمع دولت‌های عضو انتخاب شده‌اند، اتخاذ می‌شود.حتی در ارجاع قضیه دارفور سودان، دولت آمریکا با دادن ‏رای ممتنع تلا‌ش کرد که در حد دادن رای مثبت نسبت به ارجاع قضیه به دادگاه کیفری بین‌المللی نیز موید این ‏دادگاه جلوه نکند‎. ‎بدین‌ترتیب، باز معلوم نیست که حمله بی‌محابا به تصمیمات دادگاه کیفری بین‌المللی، به‌عنوان ‏تصمیماتی که صرفا مبتنی‌بر منویات آمریکاییان و غربی‌ها است، تا چه حد مقرون به حقیقت و مصلحت می‌باشد‎.‎

‎ ‎در حال حاضر نیز سفر یک مقام بلندپایه ایران به سودان در چنین وانفسایی، همراه با ایراد آن سخنان آتشین در ‏حمایت از رئیس‌جمهور سودان و متهم کردن دادگاه کیفری بین‌المللی به سیاسی‌کاری قطعا ارزش زیادی برای این ‏کشور دربرداشته است و قطعا باز همان سوال در افکار عمومی شکل گرفته است: آیا ‏‎<‎ما به ازای‎> ‎مناسب در ‏جهت منافع ملی کشورمان در قبال چنین حمایت بی‌قید و شرطی از طرف مقابل گرفته شده است؟‎!‎

‎ ‎سخنگوی اسبق قوه قضاییه واستاد دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی ‏ منبع: اعتمادملی نوزده اسفند