کروبی: دولت احمدی نژاد نامشروع است

نویسنده

» ممانعت از چاپ روزنامه اعتماد ملی

یک روز پس از آن که شورای نگهبان انتخابات را تائید کرد و محمود احمدی نژاد را رییس جمهور شناخت،  سران جناح راست، سران گروه های مسلح، دولت و بخشی از قوه قضاییه آرایش بعد از پیروزی کودتا به خود گرفتند، در مجلس فشار بر لاریجانی را افزون کردند، پخش اعترافات تلویزیونی زندانیان را شدت بخشیدند، آرایش نظامی در محیط های دانشگاهی را گسترش دادند و خواستار دستگیری میرحسین موسوی شدند. در چنین فضائی بیانیه مهدی کروبی که با آیه “انا لله و انا الیه راجعون” آغاز شده، به قول یکی از روزنامه نگاران مقیم تهران مانند بمب در گوش کودتاگران صدا کرد.

 ماموران دادستانی و وزارت ارشاد که در دو هفته گذشته آخرای شب در دفتر روزنامه ها حاضر می شوند و بعد از نظارت بر صفحات بسته شده اجازه حرکت به سوی چاپخانه را می دهند، روز گذشته خواستار حذف مقاله رضا خجسته رحیمی از صفحه اول روزنامه اعتماد ملی شده بودند  (این مقاله را در ستون مقالات روز ببینید)  و تا این تغییر صورت نگرفت اجازه چاپ روزنامه را ندادند. آنان دیشب هم به تاکید گفتند که هیچ اشاره ای به بیانیه مهدی کروبی را اجازه چاپ نخواهند داد و از آن جا که مدیرمسئول روزنامه وابسته به حزب اعتمادملی حاضر به حذف بیانیه دبیرکل حزب نشد، ماموران بعد از کسب تکلیف از مقامات بالاتر صفحات روزنامه را با خود بردند و به چاپخانه هم ابلاغ کردند که روزنامه اعتمادملی امروز چاپ نمی شد.

گفتنی است که ماموران ارشاد و دادستانی دیروز مانع از توزیع روزنامه خبر هم شده بودند که علت آن چاپ نامه محسن رضائی بود. در این نامه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از حوادث پس از برگزاری انتخابات ابراز نگرانی کرده بود، حوادثی که به نوشته فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ موجب تضعیف نظام شده است. روزنامه خبر زیر نظر حسین انتظامی نماینده مدیران مطبوعات در هیات نظارت بر مطبوعات منتشر می شود و فاطمه رجبی از آن به عنوان بلندگوی لاریجانی یاد کرده است.

 اما نامه کروبی که در آن تاکید شده که  دولت احمدی نژاد “نامشروع” است با این تصویر شروع می شود که رییس سابق مجلس  از مردمی که به دعوت وی به پای صندوق های رای رفته بودند عذر می خواهد و می نویسد شما  بهتر دریافته بودید وقتی می گفتید چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد.

این نامه مهم که هیج رسانه ای در کشور مجاز به انتشارش نیست و  تا این لحظه روزنامه اعتمادملی به خاطر اصرار بر چاپ آن توزیعش متوقف شده است، پس از عذرخواهی از مردم ایران به تشریح شرایطی می رسد که به جای شادمانی ها و شورهائی که در آستانه انتخابات همه جا را در برگرفته بود خون را به کف خیابان ها پاشیده است.

 

متن نامه مهدی کروبی

متن نامه مهدی کروبی به شح زیر است:

ملت بزرگ و فهیم ایران!
لازم می دانم ابتدا از مردم ایران عذرخواهی کنم؛ هم به خاطر چندین ماه اصرار و ابرام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و هم به خاطر همه آن عزیزانی که در این مدت زحمات زیادی را برای آنها موجب شدم و با لطف و عنایت خود مسیر انتخابات را هموار و زمینه حضور عظیم و بی سابقه ای را فراهم کردند.
پیش از همه اذعان می کنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیق تر می دانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید،همان گاه که می پرسیدید «چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد»، یا زمانی که می گفتید «نتیجه انتخابات معلوم است و شما آب در هاون می کوبید.»
با این همه می خواهم بگویم از کرده خود پشیمان نیستم و شما هم از این تلاش عظیم و حضور یکپارچه ضرر نکرده اید.حرکت ما در جهت تحکیم مبانی جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت بود و ماه ها با کمک دوستانمان تلاش بی وقفه ای داشتیم که «مطالبه محوری» را در صحنه انتخابات به یک اصل تبدیل کنیم و با توجه به اوضاع و شرایط کشور آنچه به عنوان برنامه و راه برون رفت از شرایط فعلی می توان انجام داد را برای حل مشکلات مردم و تحکیم پایه های استقلال و آزادی در کشور عنوان کنیم.
یکی از دو نامزد انتخابات که دستکاری در آرای او واضح تر هم هست در ابتدای  این نامه که می تواند مهم ترین برگ از زندگی سیاسی وی باشد دلیل خود از نامزدی در انتخابات را شرح داده و نوشته :ما برای تغییر آمده بودیم،گرچه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند. با این همه فراتر از این تغییری در شرایط کشور و روحیات جامعه و آگاهی مردم بیش از آنچه تصور می شد، صورت گرفت و اذعان می کنم که این تغییر به مراتب فراتر از تصمیم من بود.
آمدنم در صحنه انتخابات به یاد و عشق امام راحل بود، به یاد روزهای فداکاری و از خودگذشتگی، قدم نهادن در مسیر مسوولیت پذیری و نه جاه پرستی ، خودخواهی و تحقیر دیگران.
آمدن برای گفت و گوهای بالنده تر اجتماعی و نه طرد هر کسی که غیر از سخن من کلمه ای به زبان می راند؛
آمدن برای گفت و گو و شکستن فضای یکسویه حاکم بر اوضاع کشور عمومی؛
آمدن برای دیدن بهتر و کامل تر جریان اداره کشور؛
آمدن برای روشن کردن چرخه ناکارآمد مدیریت اجتماعی کشور؛
آمدن برای تغییر در سیاست های تحکم آمیز و تحجرمآبانه داخلی؛
آمدن برای گفتن از موضع استقلال، شجاعت وحریت ؛
آمدن برای غبار روبی از چهره جوان و نوجوان ، دانشگاه و اصحاب فکر و اندیشه؛
آمدن برای تعامل با همسایگان و دولت های خارجی؛
آمدن برای بازداری از شکل گیری فرهنگ و ادبیات مستبدانه در عرصه جامعه؛
آمدن برای شفاف سازی امور اجرایی و ارتباط بخش های گوناگون اقتصادی و برنامه محوری؛
آمدن برای همه این ها و همه آنچه گفته شد و غیر از این ها همه برای تغییر بود و تغییر برای ایران. حاصل این همه آمدن ها که زمان وسیعی را به همراه اراده و ارادت به ملت بود، آن شد که توانستیم فضای یخ زده کشور را شکستیم ، مطالباتی که حق مردم بود بازگو و بازتعریف کردیم، افق نقد را به طلوع سپیدی نزدیک تر سازیم ، جرات گفتن و شنیدن را برای مسوولان و نامزدها به اوج رساندیم ، شجاعت دیدن واقعیت ها را در همه زمینه ها ارتقا بخشیدیم ، گفت و گو با همسایگان ، آمریکا ، اعراب و مسلمانان را به جایگاه مطمئنی نزدیک ساختیم و با ارائه برنامه ها ، بیانیه ها ، اعلام مواضع و دیدگاه ها ، ناگفته های بزرگی را با عظمت گفتیم و جامعه را از ترس های غیر منطقی دور کردیم و همگان را این سو و آن سوی مرزها ایران به گفت و گو ترغیب کردیم و شما در همه این لحظات و برداشتن این گام ها همراه و یاور من بودید و چگونه می توان فراموش کرد شکوه شب های پیش از 22 خرداد را که همه ایران یکپارچه شور سیاسی و شوق انتخابات شده بود و دنیا با همه بزرگی خیره بر این عظمت و آزادگی حاصل از انقلاب اسلامی. چه تصاویر به یاد ماندنی از آن همه شب ها و شورها و جوان ها که ایران را یکپارچه غرق در مردمسالاری و حضور سیاسی ساخته بود. چقدر دنیا از آن شب ها و انقلاب و عظمت ایران یاد کرد و چه باورنکردنی که یک هفته بعد تصاویر آن شکوه به فریاد اعتراض و الله و اکبر شبانه تبدیل شد و خون به سنگفرش خیابان پاشید و با ضرب باتوم ها و گاز اشک آور به جان زن و مرد و پیر و جوان …. و چه سقوط آزادی از اوج قله عظمت در تصویر جهانی به حاکمیت شلاق و زندان گلوله …

 

کشمکش حاکمیت با معترضان

در این بخش از نامه توصیف وضعیت هفته گذشته و کشمکش های حاکمیت را نامزدهای معترض و مردم بیگناه چنین آغاز می شود: با چکمه و باتوم به جان و مال مردم هجوم بردند، صدها نفر سازماندهی شده به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و قلب دختر جوان را با گلوله شکافتند و از پشت بام مسجد با یونیفرم مردم را به گلوله بستند و صدها نفر را در خانه و خیابان دستگیر کردند و تا سر حد مرگ کتک زدند و چه زشتی هایی که در کلام در حق آنها روا داشتند. ده ها نفر از رجال مذهبی و سیاسی را شبانه دستبند زدند و وا اسفا که چه زود انتقام دو ماه آزادی نسبی را گرفتند و همه را روانه زندان ها و سلول انفرادی کردند تا در چنین شرایطی سخت لب به سخن بگشایند و به انقلاب مخملی اعتراف کنند!

کسی که دو دوره رییس مجلس بوده است پرسیده : این چه انقلاب مخملی است که رهبران آن دو تن از زنده ترین و با سابقه ترین یاران امامند و مورد تایید شورای نگهبان و رهبری برای حضور در انتخابات و حداقل 15 میلیون نفر(بر اساس شمارش خود طرف) به آنها رای داده اند ؟ رویای انقلاب مخملی در ذهن این ها بوده یا آنها که کابوس آن را می دیدند و نیرو به همسایه شمالی گسیل داشتند که آموزش ببینند تا چگونه مردم را با حالت ارعاب و قیافه مهیب و هجوم موتور و زدن باتوم و پرتاب گاز فلفل و زدن کابل بر سر پیر و جوان و زن و مرد و اتومبیل و مغازه بترسانند تا مبادا کسی جرات حضور آرام و در صحنه اعتراض ماندن را به خود بدهد و بعدها هم با همان روش های تبلیغاتی و در بوق کردن حرف های غیر واقعی، همه را محکوم به اغتشاش ، انقلاب مخملی ، تخریب و ده ها اتهام دیگر نموده و تا جایی پیش رفتند که مردم را به قتل یکدیگر و رفتن در لباس بسیج برای زدن خودشان هم متهم کردند!
به نوشته مهدی کروبی:  این انتخابات در عین اینکه پرشور ترین ، سیاسی ترین و با شکوه ترین انتخابات در این سی سال بود، پر مساله ترین نیز بود که با اعتراض های گسترده مردم ، شخصیت های سیاسی و گروه ها مواجه شد و متاسفانه نهادهای مسوول به جای پاسخگویی و رفع شبهات درباره تردید های جدی و تخلفات اساسی خواستند با طرح ادعاهای مضحک همه چیز را تحت تاثیر قرار دهند. شما مردم حق دارید که لااقل این سوال را از نظام بپرسید که چگونه دو تن از یاران انقلاب که مورد تایید و با صلاحیت و نیز همه گروه های اطرافشان یک شبه به عاملان انقلاب مخملی و هواداران گروه های اغتشاشگر و مردم معترض ناآگاه تبدیل شدند ؟
وی افزوده: چگونه می توان این همه را به مصاف سیاسی و انتخابات خواند و ناگهان در پایان یا میانه راه چنگ و دندان نشان داد و از همه امکانات و ابزارها و صدا و سیما و تریبون های مذهبی و نیروهای انتظامی و امنیتی و باتوم و گاز اشک آور و زندان و شکنجه و تیر و تفنگ استفاده و بعد هم ادعا کرد که همه این ها تقصیر «خود شما» است! صدا و سیما را با بودجه ملی به خدمت گرفت، برنامه پشیمان سازی به راه انداخت و در همین حال خود را به حمایت 40 میلیون رای دهنده در انتخابات مفتخر دانست ؟! این همان شعار پر مغز راهپیمایی مردم از انقلاب تا آزادی است که می گفتند: «رای ما را دزدیدند ، دارند باهاش پز می دهند.»

به ظاهر انتخابات پایان یافته

آقای کروبی نوشته “در این مقطع که به ظاهر سیر اداری انتخابات را پایان یافته تلقی کردند ، مواردی را به عرض شما ملت شریفمی رسانم” و بعد از آن به  کتاب قطور خاطرات انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری پرداخته که به نوشته وی  نه تنها ذهن جامعه را پر کرده و توجه جامعه جهانی را متوجه ایران و مسوولین اجرا و نظارت و همه تصمیم سازان نموده که برای همیشه در یادها و خاطره جامعه و تاریخ باقی خواهد ماند:  در یک طرف مردمی که نظام و کشورشان را می خواستند و مجد و عظمت آن را آرزو داشتند و به کیان آن فکر می کردند و در ظلمات یاس و ناباوری روح امید را در خود احیا نموده و برای تغییر و ساختن ایرانی از نو آمدند ولی با عبور از میدان های مین و موانع ، ناباورانه با کمین به اصطلاح اجرا و نظارت دولت مواجه شدند که برای آنان و به نام آنان و بی شباهت به انتخاب و رای آنان ، انتخاباتی را مهندسی نموده بود. در حقیقت هم ما و هم مردم بر اساس وعده و وعیده ها و نمایش فضای دموکراسی بر این باور بودیم که هنوز کفگیر منافع مادی به ته دیگ امانت داری و دیانت و اخلاق اجتماعی نخورده و ته مانده ای از پاکی و صداقت می تواند از رای مردم صیانت وآن را همان گونه که بود اعلام کند. در اینجا باید اذعان کنم که مردم و برخی کارشناسان و صاحب نظران بهتر از ما شرایط انتخابات را می شناختند و به کرات بی حاصلی برگزاری انتخابات و حساب کردن روی آرای مردم را یادآوری می کردند که مجدانه بابت این حسن ظن به مسوولین از مردم عذرخواهی می کنم.
در دومین برگ از کتاب قطور این انتخابات مهدی کروبی از قربانیان انتخابات و پی آمدهایش یاد کرده و تصریح کرده: برای همه شهدای این ماجراهای انتخاباتی از خداوند رحمان آمرزش طلب می کنم و آرزو می کنم در سلسله شهدا محسوب شوند. به تک تک خانواده هایشان تسلیت می گویم و ضمن ابراز تاسف از اینکه حتی امکانات تجلیل و بزرگداشت مناسبی هم برای تشییع و دفن و فاتحه فرزندانشان فراهم نشده ، با آنها همدردی می کنم. برای همه عزیزان، مجروحان و آسیب دیدگان بهبود و شفای عاجل طلب می کنم و مقصر همه این شهادت ها ، جرح و تخریب ها و اغتشاش ها را کسانی می دانم که حقوق مردم را زیر پا گذاشتند ، حتی به آنها اجازه راهپیمایی آرام ندادند و نه تنها امنیت آنها را تامین نکردند که آنان را مورد هجوم و ضرب و شتم و توهین و تحقیر قرار دادند.
نامزد فعال دهمین انتخابات ریاست جمهوری سپس از فضای امنیتی پس از انتخابات نوشته و افزوده: ایجاد این فضا در کشور مولود افکار معیوب و توهم توطئه های خود ساخته ای است که متاسفانه تلاش می شود با تبلیغات و استفاده یک طرفه از صدا و سیما آن را یک طرفه به اثبات رسانند. هیچ یک از گروه های سیاسی شناخته شده و شخصیت های سیاسی شناخته شده و شخصیت های عزیز سیاسی و میلیون ها نفر مردمی که در راهپیمایی های آرام و مدنی حضور داشتند هیچ مطالبه ای نداشتند جز اینکه رایشان چه شد. آنها جز در فکر حق آزادی و انتخابشان نبودند و توهم توطئه انقلاب مخملی ابزار سرکوب و برخورد با مخالفان سیاسی جریان حاکم است. اصولا انقلاب های مخملی در کشورهای اقمار شوروی سابق رخ داده ، شرایط خاص خود را دارد و در هیج جای دیگری نیز نمونه ندارد. مگر ما جز اقمار شوروی سابق بوده یا شده ایم ؟ انقلاب مخملی با حضور افراد وابسته به انقلابی چون آقای موسوی و اینجانب و ده ها میلیون ها نفری که به آنها رای نداده اند، معنی ندارد. دستگیری و زندانی کردن هزاران تن از اقشار مختلف و از آن جمله چهره های سیاسی ، اجتماعی ، دانشگاهی و مطبوعاتی و نگران داشتن خانواده هایشان بدون هیچ اتهامی و بعضا به صورت آدم ربایی، خلاف قانون و مصالح نظام و کشور است ، اینان باید هر چه سریعتر آزاد و از آنها اعاده حیثیت شود.

به تاکید دبیرکل حزب اعتمادملی: با ساز و کاری که قبل از انتخابات و توسط دولت و شورای نگهبان و برخی نهادهای عمومی انجام شده و نیز نحوه اجرای انتخابات و دخالت های دولت و نمایش شکایت پذیری و بازشماری آرای شورای نگهبان و وقایع بعد از آن را عاملی در جهت باطل بودن انتخابات می دانم و بر همین اساس دولت برآمده از آن را دارای مشروعیت و مقبولیت نمی دانم و در هیچ برنامه ای از جمله تنفیذ و تحلیف آن شرکت نخواهم کرد.
مهدی کروبی که از اولین روحانیونی است که از سوی بینان گذار انقلاب به یک سمت اجرائی منصوب شد در بخش پنجم از نامه خود نوشته : به عنوان خدمتگزار کوچک مردم ، انقلاب و نظام اسلامی و شاگر بی ادعای امام راحل از همه مردمی که در انتخابات شرکت کردند و به خصوص پس انتخابات نیز نسبت به پیگیری نتایج صحیح آن حساس بوده و هزینه ها پرداختند، قدردانی می کنم و به پیشگاه همه آنها سر تعظیم فرو می آورم، هر چند که با قدر ناشناسی بی سابقه ای مواجه شدند و مزدشان را با اتهام اغتشاش و انقلاب مخملی ، ترور ، خس و خاشاک ، ده ها توهین دیگر و سرکوب گرفتند اما به همه توصیه می کنم که راه انقلاب و امام و مصلحت کشور را با این ناملایمات رها نکنید، روحیه انقلابی و اسلامی و شعور سیاسی خود را پاس دارید ، همچنان به مانند امام که از «جمهوریت» همپای«اسلامیت» ارزش می داد، در مقابل تحجر ، واپس گرایی و تغییرات بدعت گونه دفاع کنید و بدانید که خط امام تنها راه نجات مردم و کشور در مقابل دیکتاتوری ، سرکوب ، واپس گرایی و اسلام طالبانی است. گرچه این انتخابات و حوادث پس از آن به ارکان نظام و اعتماد شما آسیب جدی وارد کرد اما مطمئن باشید که رای و اراده مردم پیروز نهایی این تحولات خواهد بود.

 

برنامه محوری اصل ماجرا
رییس مجلس ششم به این ترتیب بدان جا می رسد که می نویسد: بیشتر از گذشته به همه آنچه به عنوان برنامه انتخاباتی برای کشور مطرح کردم ، باور دارم و از همکاران می خواهم به آنچه مطرح کرده ام ، فکر کنند :به لزوم برنامه محوری در اداره کشور، احیای حقوق شهروندی،احیای آزادی های سیاسی و اجتماعی، پرداختن به حقوق اقلیت های مذهبی و قومی و توجه جدی به مطالبات اقشار گوناگون، ارزش های فرهنگی و زبانی متنوع ایران ، توجه به حقوق زنان و برابری های مورد توجه و مطالبه آنان، استفاده از ظرفیت های به فراموشی سپرده شده قانون اساسی و چنانچه لازم باشد تغییر و بازنگری قانون اساسی به ویژه در ارتباط با قانون شوراها ، اداره مناطق مختلف کشور،مسایل مربوط به انتخابات و نظارت شورای نگهبان و موارد دیگر.
هفتمین فصل نامه چنین است: در جریان انتخابات و پس از اعلام نتیجه حیرت آور و اعجاب انگیز آن از هیچ اقدامی ولو مخاطره آمیز دریغ نکرده ام که مواردی از آن حسب اقتضا از طریق بیانیه هایی به استحضار شما ملت بزرگ رسیده و طبعا بعضی از اقدامات دیگر در وقت مناسب اعلام خواهد ولی اجمالا یادآوری می کنم از هیچ فرصت متصوری همچون تماس، رایزنی، مکاتبه محرمانه با مراجع دینی و شخص رهبری و هر شخص حقیقی و حقوقی تاثیرگذار دیگر غفلت نکرده ام و صادقانه به شما می گویم که آنچه در توانم بوده است را انجام داده ام، هرچند که در مواردی قرین توفیق نبوده است.
در هشتمین فصل از نامه آمده : ضروری ترین مساله در شرایط کنونی حفظ روحیه انقلابی و سیاسی در برابر کسانی است که می خواهند مردم نا امید شده و از صحنه انتخابات خارج شوند.همه باید وحدت انقلابی و روحیه سیاسی را حفظ کرده و با جریان عظیمی که در این انتخابات به حرکت در آمده و خودآگاهی خود را بازیافته به تشکیل و تقویت تشکل های مدنی و حضور در احزاب و گروه های سیاسی اصلاح طلب و تحول خواه و امیدوار به آینده بپردازند. من به سهم خود برای هرگونه همکاری با افراد و گروه های سیاسی تحول خواه در این مقطع حساس که به نظر می رسد «جمهوریت» در کنار «اسلامیت» و «ایرانیت» در خطر است، دست همکاری و تشکیل جلسه واحد تحول خواهی و حرکت و تغییر را دراز می کنم و از همه شخصیت ها و گروه های مختلف که به اندیشه امام وفادارند، دعوت می کنم به این امر عظیم اقدام کنند.
نامه با این فراز به پایان می رسد: مهدی کروبی تا آخر عمر پای این مردم و انقلاب اسلامی ایستاده است و تمامی مطالبات ملت را با تمام وجود و در قالب برنامه های اعلام شده به هر نحو ممکن پیگیری می کنم و در هر شرایطی با هر امکانی به مبارزه ادامه خواهم داد و با دعوت از همه این راه تاکید می نمایم که راه مصلحت کشور و انقلاب امام راحل به ایستادگی و هوشیاری و حفظ آرامش و اجتناب از هر گونه پراکنده کاری نیاز دارد. از علمای اسلام و بزرگان نیز دعوت می کنم که در صحنه سیاسی کشور و مصالح مردم مثل گذشته فعال و با نشاط باشند و به راهنمایی آنها مثل گذشته همت گمارند.

 

نامه محسن رضائی

نامه محسن رضائی که موجب شد تا با روزنامه خبر برای چهارمین بار در مدتی کوتاه که از انتشارش می گذرد برخوردشود در پاسخ به  سارا. میم نوشته شده که یکی از کاربران پایگاه اینترنتی محسن رضایی است و در نامه‌ای ضمن تشریح برخی مشاهدات و دغدغه‌های خود درباره حوادث پس از انتخابات و درگیری‌های انتخاباتی، خواستار توضیح شفاف این کاندیدای ریاست جمهوری درباره این رویدادها شده بود.

متن نامه به شرح زیر است:

دختر عزیزم. نامه پر از امید و سراسر نگرانی شما را خواندم. حضور باشکوه بیش از چهل میلیون از هموطنانمان در انتخابات، در اثر حوادث پس از آن به تلخی گرایید. امروز قلب من و بسیاری از شماها شکسته است. در جلوی چشم خود ثمره عمر خویش و دوستان شهیدم را می‌بینم که گویی به آن آتش زده‌اند. هموطن عزیزم، من هم با خواندن نامه شما متأثر شدم؛ چرا یک دختر و پسر جوان یا یک بسیجی فداکار، یا یک نفر از نیروی انتظامی زحمتکش باید به خون خود بغلتد و بر خاک بیفتد؟ ‌ای کاش به جای آنکه مردم باتوم خوردند، من باتوم می‌خوردم. ای کاش به جای آنکه سنگ بر نیروی انتظامی پرتاب شد، به سوی من پرتاب می‌شد. خشونت و عصبانیت از هر طرف که باشد، بد است. مردم آسیب دیدند. مال و جان و ناموس آنها تهدید شد.
تلخی ناشی از برخی نافرمانی‌ها از رهبری هم کمتر از زهر آن حوادث نبود. اولین بار بود که رهبری انقلاب حرفی می‌زد ولی برای عده‌ای فصل‌الخطاب نمی‌شد. چه در تعیین و تأکید بر مسیر قانونی که طرفین آن را جدی نگرفتند و چه در تعیین تکلیف برای سایر موارد.
اولین بار است که بیگانان و دشمنان و رقبای جمهوری اسلامی بهانه پیدا کرده‌اند که به اعتبار و حیثیت جمهوری اسلامی حمله و آسیب وارد کنند. اعتبار نظام در داخل و خارج ضعیف شد. آیا شهدا و امام شهدا از این اوضاع راضی هستند؟ آیا ادامه این وضعیت همه دستاوردهای سی سال گذشته را از بین نمی‌برد؟ باید فکری کرد و به این اوضاع پایان داد.
ولی خسارات وارده، تنها به گذشته و حال برنمی‌گردد. بلکه خسارت به آینده و آیندگان عظیم‌تر از آن چیزی است که با چشم‌ها می‌بینیم و با گوش‌ها می‌شنویم. مسئله مهم جامعه ما این است که در آستانه یک جهش بزرگ قرار گرفته بودیم. برای بیست سال آینده برنامه‌ریزی کرده‌ایم. سند چشم‌انداز بیست ساله را تدوین و تصویب کرده‌ایم. همه چیز آماده یک خیزش بزرگ اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی است ولی با سیاسی - امنیتی شدن فضای جامعه و استمرار آن، نه تنها حکومت بلکه ملت هم شکست سنگین خواهد خورد.
و به شما جوان‌های آینده‌ساز کشور می‌گویم که به رغم این ناملایمتی‌ها، هنوز هم آن افق درخشان قابل دستیابی است؛ کافی است به آن مسیر روشن برگردیم تا فرصت‌های تاریخی برای تحقق آن چشم‌انداز را از دست ندهیم.
من از ادامه وضعیت پرتنش جامعه احساس خطر می‌کنم. فراتر از اینکه باید تلاش کنیم تا از شکایات و مطالبات شما بهتر دفاع کنیم، باید بتوانیم راهی برای برون‌رفت سریعتر از وضعیت موجود پیدا کنیم. همانگونه که چند ماه پیش گفتم، معتقدم ادامه این وضعیت اگر حرکت به سوی پرتگاه نباشد، فرورفتن به یک باتلاق است که هم جامعه و هم نظام را گرفتار خود خواهد کرد.
متأسفانه این روزها عده‌ای مرتباً نظام را در برابر انقلاب و قانون را در برابر ارزش‌های انقلاب مثل استقلال و آزادی قرار می‌دهند. ما نباید نظام را مقابل انقلاب اسلامی قرار دهیم و نباید قانون را در مخالفت با روح انقلاب و ارزش‌هایی مثل استقلال و آزادی نشان دهیم. این خطای بزرگی است. نظام فرزند انقلاب است و قانون برآمده از روح انقلاب و ارزش‌های مبارزات مردمی با طاغوت است. فرزند نباید پدر خویش را بخورد و قانون نباید از روح خود رویگردان شود. البته آنهایی هم که مردم را مقابل نظام قرار می‌دهند و جمعیت دل‌نگران را علیه سازوکارهای قانونی کشور می‌شورانند، آب به آسیاب دشمن می‌ریزند.

 

متوجه خدا
در این شرایط که همه جامعه ما برای ورود به ماه مبارک رجب آماده می‌شوند، باید دل‌ها را متوجه خدا کرد. بدانید و البته می‌دانید که غرور و تکبر و خودخواهی از اخلاق شیطان است و همان است که آتش به زندگی انسان می‌زند. تواضع و فروتنی از صفات پرهیزکاران است و همان است که آرامش و آبادانی را در پی دارد. شما فرزندان مکتب عاشورا و کربلا هستید. صبر و تحمل بر مشکلات، یاد خدا و امید به آینده، ما را از این شرایط بیرون می‌برد.
دولتمردان تلاش کنند مردم را که ولی نعمت آنها هستند، با خود داشته باشند. خدا نیاورد آن روزی را که مردم را برده خود بدانیم. مردم هم تلاش کنند که نظام اسلامی ضعیف نشود. دیکتاتوری و استبداد در کمین چنین لحظه‌ای است و دشمنان شکست خورده انقلاب هم برای آن، لحظه‌شماری می‌کنند.
به شما دختر عزیزم و همه هموطنان عرض می‌کنم: این سرباز کوچک ملت ایران، هرچه در توان داشت، بدون فریب و نیرنگ به صحنه انتخابات آورد تا تحولی را در زندگی شما با توکل بر خدا و همت خودتان به وجود آورد. ولی دیدید که امکان آن فراهم نشد. این خادم شما تا آخرین لحظه عمرم در کنار شما خواهم ماند. از حقوق شما دفاع خواهم کرد. با هیچ فرد و جریانی سازش نخواهم کرد. ممکن است از حق خود بگذرم ولی از حق شما و انقلاب و شهدا نخواهم گذشت.
پروردگارا:
امام زمان ما را برسان و ما را از شر شیطان نجات بده و برادری و وحدت را در میان ما تقویت کن و آینده ایران را پر فروغ بگردان و رهبر و مردم ما را حفظ کن. خدایا جوانان ما، این فرشتگان نجات ملت ایران را، سعادتمند بگردان.