حرف های روحانی را باور کنیم یا قاضی صلواتی؟

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» پدر سراج الدین میردامادی در مصاحبه با روز:

حسین میردامادی، پدر سراج الدین میردامادی که از روز شنبه در بازداشت به سر می برد می گوید که به هیچ عنوان برای آزادی فرزندش از رهبر جمهوری اسلامی درخواستی نخواهد کرد.

او که دایی آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی است می گویدسالهاست ارتباطی با خواهر زاده اش ندارد و: “احتیاجی هم به ایشان ندارم و زندگی ساده خودم را دارم. پسرم هم مسئولیت کارهایش برعهده خودش است و هیچ جرمی مرتکب نشده. اصلا سراج هم توقع ندارد من به شخص آقای خامنه ای رو بیندازم. اما نکته مهم این است که ما با این نسبت نزدیک مان این شرایط مان است، وای به مردمی که چنین نسبتی ندارند و چقدر فشار و ظلم و ستم بر آنها زیادتر است”.

آقای میردامادی می گوید که فرزندش به دلیل حسن نیتی که داشت فریب صحبت ها و وعده های مسئولین برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور را خورد: “یک کمی هم عجله کرد و اولین ایرانی بود که در زمان تنفیذ آقای روحانی آمد. قاضی صلواتی تهدیدکرده و به سراج گفته با تو چنان رفتاری می کنیم که هیچ کدام از ایرانیان هوس آمدن به ایران را نکنند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. ما حرف های آقای روحانی را باور کنیم یا حرف های قاضی صلواتی را؟”

به گفته او، سراج میردامادی تحت فشار بوده که از میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام برائت کند اما او حاضر به کوتاه آمدن از مواضع اش نشده است.

سید سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار، فعال سیاسی اصلاح طلب، عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و معاون ستاد انتخاباتی وزارت کشور در دولت سید محمد خاتمی است. اوکه ۹ ماه پیش از فرانسه به ایران بازگشت، پس از بازجویی های مکرر روز شنبه بازداشت شد. آقای میردامادی پسردایی آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی است. پدرش در مصاحبه با “روز” می گوید که از روز شنبه که فرزندش بازداشت شده هیچ خبری از او و ضعیت او ندارد: “متاسفانه از شنبه که رفت دادسرای قوه قضائیه، آنجا او را نگه داشتند و خبری از ایشان نشد. ما مشهد هستیم و وکیل اش که مراجعه کرده گفته اند بازداشت موقت شده تا پرونده اش تکمیل شود و بفرستیم دادگاه. حتی نمی دانیم کدام بند است. به برادر خانم و خواهر خانم اش هم که برای پی گیری رفته اند جواب درستی نداده اند. حتی وکیل ایشان را هم به دادگاه راه نداده اند. ببینید اوضاع به چه شکلی است که وکیل ایشان رفته از قاضی بپرسد که قضیه چه است حتی راهش نداده اند و فقط گفته اند ایشان بازداشت است”.

او توضیح می دهد: “سراج ۹ ماه است که برگشته ایران و در این ۹ ماه همین طور سرگردان است. اطلاعات مشهد بازجویی های خیلی طولانی از ایشان داشت و همین طور اطلاعات تهران و دادسرای قوه قضائیه. از اینها گذشته سپاه خیلی ایشان را اذیت کرد. می دانید که شیوه سپاه این است که شدت عمل نشان می دهد و خیلی خشونت اعمال می کند و می خواهد پرونده سازی کند و بر اتهامات ایشان بیفزاید. بیشتر به اتهام تبانی علیه نظام گیر داده اند و نمی خواهند اتهام یا حکم سبکی باشد، می خواهند حکم سنگین تری به ایشان بدهند. اصلا شیوه کار سپاه این است. خلاصه ایشان گرفتار این برنامه شده. اشتباه هم کرد آمد ایران و خیلی ذوق زده شد با آمدن دولت روحانی و فکر کرد فضای آرامی بر کشور حاکم است. جرمی هم مرتکب نشده اما آمد و گرفتار شد. الان ۹ ماه است که همسر و بچه اش در فرانسه هستند. خود ایشان هم بیشتر مشهد بود و برای بازجویی ها به تهران می رفت. ما هنوز حتی نمی دانیم کدام بند است البته گفته اند موقت است تا وقتی که پرونده اش تکمیل شود و بفرستند دادگاه. ولی کارهای دستگاه هیچ حسابی ندارد”.

حسین میردامادی از تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ضربه زدن به امنیت کشور به عنوان اتهاماتی نام می برد که به پسرش منتسب شده: “اتهامات دروغی سپاه به ایشان بسته، گفته که ایشان فرار کرده در حالی که ایشان قانونا وارد ایران شد و نامه ای از رادیو زمانه داشت که به عنوان خبرنگار آمد و در همان در گیری های سال ۸۸ خود اطلاعات و وزارت ارشاد به ایشان گفت برو. ایشان هم قانونی رفت. همه این شایعات که می گویند ایشان فرار کرد اصلا درست نیست. نه جرمی مرتکب شده بود نه چیزی. مثل همه خبرنگارها آمد، قانونی در انتخابات هم شرکت کرد و رفت. یک نیروی فعالی است و راحت و آزاد مصاحبه کرده، می خواهند بفهمند این مصاحبه ها چی بوده، چه کسی تحریک اش کرده و چه کسی با او همکاری کرده و… می خواهند اطلاعات بگیرند، بعد بر اساس اطلاعاتی که از خودش می خواهند بگیرند، جرم اش را سنگین تر بکنند که بکشد کنار و نیروی مطابق میل آنها و تسلیم آنها باشد. اما او می گوید روزنامه نگار است و روزنامه نگار کارش انتقاد است و اگر چیزی برخلاف قانون ببیند انتقاد می کند. چیزی برخلاف قانون هم نکرده. اما آنها می خواهند به طور کلی ایشان را از مسائل سیاسی جدا کنند و مهر سکوت بر لبش بزنند و هیچ اظهار نظری نکند اما ایشان حاضر به تسلیم شدن نیست”.

او توضیح می دهد: “اول اتهام تبلیغ علیه نظام زدند که حکم اش یک سال است. سپاه نپسندیده و گفته این برای سراج کم است و در بازجویی ها به زور خواسته از ایشان مطالبی در بیاورد که تو در تجمعات در خارج از کشورشرکت کرده ای. او به کشورهای زیادی سفر داشته، به این عنوان اجتماع علیه امنیت کشور داده اند وآن را تبانی علیه نظام گرفته اند که حکم اش سنگین تر است. تبلیغات علیه نظام را دادسرا قبول کرده و گفته بود که اقدام علیه امنیت و براندازی به تو نمی خورد. این را قاضی اش رسما گفته بود؛ در دادسرا، یعنی آقای خورشیدی، اما گفته بود که نظرنهایی را درباره تو باید سپاه بدهد. سپاه هم که دنبال سخت گیری و خشونت بیشتر است اتهام شدیدتری وارد کرده که تو اجتماع و تبانی علیه نظام کرده ای و این اتهام را بر اتهام قبلی افزوده اند. من کفیل ایشان بودم که آمده اند کفالت را به قرار بازداشت موقت تبدیل کرده اند. ایشان ۹ ماه است سرگردان است و هر موقع هم خواسته اند سر ساعت خود را رسانده و معرفی کرده. دلیل ندارد ایشان را زندانی کنند. کارهایشان اساس درستی ندارد”.

آقای میردامادی با اشاره به وعده های حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی و همچنین وزیر اطلاعات و سایر مسئولان مبنی بر بازگشت ایرانیان خارج از کشور می گوید: “ایشان روی حسن نیتی که داشت فریب همین صحبت ها و وعده ها را خورد. یک کمی هم عجله کرد و اولین ایرانی بود که در زمان تنفیذ آقای روحانی آمد. یک مقدار عجله کرد و با کسی مشورت نکرد، حرف ما را هم گوش نکرد. همه هم ایرادشان به آقای روحانی همین است که آقای روحانی شما که می گویید ایرانی ها آزاد هستند و بیایند کشورشان، این یک نمونه است. هیچ کار خلافی هم مرتکب نشده، به کشورش علاقه مند است، در انتخابات شرکت کرده، در مصاحبه ها در خارج از کشور هم مدام ابراز امیدواری می کرد و بعد از آمدن دولت روحانی می گفت فضای باز سیاسی باز شده و انشالله همه چیز درست می شود و.. یک خبرنگاری با این امید و این احساسات سالم وارد کشور می شود ببینید چه می کنند. آقای روحانی هم قضایا را می داند و هیچ کاری هم از او ساخته نیست. جالب اینکه در دولت اصلا معلوم نیست تصمیم گیرنده چه کسی است: سپاه، اداره اطلاعات را اصلا قبول ندارد، اطلاعات، سپاه را قبول ندارد و هر کجا هم رفته ۲۰۰- ۳۰۰ صفحه بازجویی پر کرده”.

او معتقد است که با برخورد با فرزندش می خواهند به ایرانیان خارج از کشور پیام بدهند که به ایران بازنگردند:” قاضی صلواتی که خیلی تند و خشن رفتار می کند سراج را چنین تهدیدی کرده و گفته با تو چنان رفتاری می کنیم که هیچ کدام از ایرانیان هوس آمدن به ایران را نکنند. این حرفی بوده که قاضی صلواتی رسما به ایشان گفته. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. ما حرف های آقای روحانی را باور کنیم یا حرف های قاضی صلواتی را؟ چرا قاضی صلواتی که یک قاضی خشنی است باید سر کار باشد و چنین تهدیدی کند؟ این دوپهلو است، از این طرف آقای روحانی حرف های خوب می زند و می گوید که ایرانیان بیایند و از آن طرف قضایی سر کار هستند که نشان می دهد دستگاههای امنیتی هیچ همراه با سیاست های دولت آقای روحانی نیستند”.

حسن روحانی در وعده های انتخاباتی خود از آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز سخن گفته بود اما با گذشت ۹ ماه از روی کار آمدن دولت او این وعده ها تحقق نیافته و در مقابل تعداد دیگری بر خیل زندانیان سیاسی افزوده شده. حسین میردامادی می گوید: “پیدا است که وعده های آقای روحانی اصلا اجرا نمی شود. ایشان اختیاراتش محدود است. درباره همین حصر آقای کروبی و میرحسین چقدر موج علیه این حصر است و چقدر نامه نوشتند و چقدر از آقای روحانی خواستند حصر را بردارد. خودش هم می خواهد اینکار را بکند اما دست ایشان نیست، سپاه برای خودش عمل می کند. هیچ کدام از وعده های آقای روحانی در این زمینه ها عمل نمی شود. همه مطرح می کنند که چی شد وعده های آقای روحانی که ایرانیان بیایند و زندانیان سیاسی کمتر شود و… یا حرف هایی که آقای هاشمی در نماز جمعه زد که زندانیان آزاد شوند و… جز انتقاد که کاری نکرده اند. معلوم است که ایشان قدرت و توان ندارد و یواش یواش دارد روشن می شود. آقای روحانی خودش آدم خوبی است و دوست هم دارد که چنین برنامه هایی را اجرا کند ولیکن در اختیار او نیست، اینجا حساب دولت در دولت است و اصلا معلوم نیست تصمیم گیرنده کیست. حرف اول را اطلاعات سپاه می زند”.

به گفته او پرونده سازی علیه سراج میردامادی از زمان دولت محمود احمدی نژاد شروع شده: “ظاهرا وقتی ایشان از ایران رفت مصاحبه ای با بی بی سی و زمانه داشت و.. همه را ضبط کرده و برایش پرونده سازی کرده اند. بعد قرار ممنوع الخروجی برای ایشان صادر کردند جالب اینکه ایشان ایران نبود که ممنوع الخروجش کردند و در خانه اش هم فرستادند. ما هم به او گفتیم تو ممنوع الخروجی ایران نیا. گفت من کاری نکرده ام و نمی توانم با کشورم قطع ارتباط کنم. این زمان احمدی نژاد و قبل از انتخابات بود. وکیل گرفتیم و هیج جوابی ندادند، گفتند اطلاعات به ما گفته و ما مامور اجرای دستور وزارت اطلاعات هستیم. این پرونده از همان زمان ادامه دارد”.

پدر سراج میردامادی می افزاید: “حالا هم گفته اند با چه ماموریت و هدفی برگشتی ایران؟! ایشان هم گفته من ایرانی هستم به کشورم علاقه دارم کار غیرقانونی نکرده ام در مصاحبه هایم خط قرمز ها را رعایت کرده ام و یک تحلیل گر سیاسی و روزنامه نگار هستم. قویا جواب شان را اینطور داده. درباره انتخابات هم سئوال کرده اند، گفته من زمانی خودم معاون ستاد انتخابات بودم و با دلایل متقن ثابت می کنم که تخلف شده. با دلیل جواب داده و هر چی از او خواسته اند که بیاید و میرحسین موسوی را محکوم بکند حاضر نشده و گفته از مواضع خودم چون معتقدم حاضر نیستم کوتاه بیایم. این شدت عمل با ایشان هم به خاطر این است که از مواضع خودش کوتاه نیامده”.

به گفته او بیشترین فشار روی آقای میردامادی در جهت ابراز برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی است: “سه سال است که اینها را در حصر قرار داده اند، حالا کسی را که بازداشت می کنند می گویند بیا از اینها اعلام برائت کن! جالب این است که افراد زیادی امثال علی مطهری که در نماینده ها شجاعت بیشتری دارد می گویند که عنوان سران فتنه در مورد این ها اصلا صادق نیست. نه فتنه ای کرده اند نه سران فتنه هستند. نسبت به انتخابات اعتراض دارند و این دلیل بر سران فتنه بودن نمی شود. الان هم بیشتر روی سراج فشارشان این است که بیا از میرحسین و کروبی اعلام برائت کن و محکوم شان کن، او هم حاضر نشده”.

آقای میردامادی، انتقاد از آیت الله خامنه ای را یکی از دلایل فشار سپاه بر فرزندش می داند و می گوید: “اگر انتقادی بوده، انتقاد سالم بوده. رهبری هم مثل هر انسان دیگری است مگر معصوم است که از او انتقاد نشود؟ وقتی حضرت امیر می گوید فکر نکنید من از خطا دور هستم. عین کلام حضرت امیر است وقتی معصومی می گوید فکر نکنید من از خطا مبرا هستم و هر نظری دارید بگویید. خب معلوم است آقای خامنه ای معصوم نیست و انتقاد هم به ایشان زیاد وارد است. انتقاد کردن دلیل بر تضعیف نیست. اینها عناوین را عوض می کنند. سراج یک تحلیل گر سیاسی است و از ایشان هم انتقاد کرده. مگر دلیل می شود که هر آدمی انتقاد کرد بگیرند بیندازند زندان که چرا انتقاد کردی”؟

از آقای میردامادی سئوال می کنم:با توجه به نسبت نزدیکی که با رهبری دارید آیا ایشان در جریان این مسائل است؟ می گوید: “بله در جریان همه چیز هستند. البته این نسبت فامیلی ما هیچ ربطی ندارد و شاید هم می خواهند فشار بیشتر بیاورند تا دیگران حساب کار دست شان بیاید. اتفاقا در خانه همین صحبت بود که با این نسبت نزدیک وقتی این ستم و ظلم نسبت به بچه ام می شود و کاری از دست مان ساخته نیست وای به حال دیگران. پسر من جانباز هم است ۳۰ درصد جانباز است و ترکش در بدنش است، اتفاقا خود اطلاعات مشهد وقتی فهمید که ترکش بزرگی در ستون فقرات ایشان است گفته بود حاضریم سفارش کنیم درصد جانبازی ات را بیشتر کنند. اما متاسفانه نه جانبازی را در نظر می گیرند نه چیزی”.

او می گوید که از رهبرجمهوری اسلامی هیچ درخواستی در خصوص فرزندش نخواهد کرد: “من آدمی نیستم که بروم در خانه ایشان و رو بیندازم. نه من اصلا چنین نمی کنم معتقدم باید طبق قانون عمل شود اگر کشور قانون دارد. من سالهاست به ملاقات ایشان نرفته ام چون کاری با ایشان ندارم. من سالهاست با ایشان اصلا ارتباط ندارم. البته قبلا می رفتم ولی می دیدم از طرف ایشان هیچ انعطافی نشان داده نمی شود با اینکه من از ایشان بزرگتر هستم و از نظر حوزوی هم من جلوتر از ایشان بودم. وقتی می بینم این موقعیت ها ایشان را در موقعیتی قرار داده که تحویل نمی گیرد و کم اعتنایی می کند دلیلی ندارد بروم. اتفاقا خود برادر کوچک تر ایشان سید هادی هم می گوید که حق با شما است. وقتی می بینم طرف نسبت به ما انعطافی نشان نمی دهد و محبتی ندارد من هم فاصله گرفتم. البته مادر سراج می گوید که برو در خانه ایشان و بگو بچه را آزاد کنند گفتم من اصلا چنین کاری نمی کنم من رو نمی اندازم. به بچه ام هم گفته ام که کارت را قانونی انجام بده و هیچ روی وابستگی ما حساب نکن. خودش هم می داند. البته شاید اگر بروم در خانه ایشان مثلا اتفاقی بیفتد اما من آدمی نیستم که بروم. احتیاجی هم به ایشان ندارم و زندگی ساده خودم را دارم. پسرم هم جرمی مرتکب نشده. او مسئولیت کارهایش برعهده خودش است. اصلا سراج هم توقع ندارد من به شخص آقای خامنه ای رو بیندازم”.

او می افزاید: “سراج با آقا هادی خیلی نزدیک است ولی خود آقا هادی هم وضعیتی شبیه وضعیت من دارد، رابطه او هم با برادرش رابطه خوبی نیست و چند سال است پیش برادرش نرفته. وقتی هم ارتباطی نیست اختیارات و نفوذی هم نیست. دستگاههای امنیتی همه زیر چتر رهبری کار می کنند و ایشان هم نفوذی ندارد”.

آقای میردامادی در پایان می گوید: “ما امیدواریم کمی فضای سالمی در کشور حاکم شود و آقای روحانی هم اختیاراتی داشته باشد. ما کانالی به وزیر اطلاعات زدیم ایشان گفته از دست من خارج است. وزیر اطلاعات با خواهر زاده من هم درس و رفیق بود. گفته متاسفانه کاری از دست من ساخته نیست. اینها همه حالت خیمه شب بازی است، وزیر اطلاعات ما قدرتی ندارد به جای اینکه وزیر بتواند دخالتی بکند چنین اختیاراتی ندارد و فقط یک دکور است وزیر اطلاعات. متاسفانه نکته مهم این است که ما با این ارتباط نزدیک مان این شرایط ما است و وای به مردمی که چنین ارتباطی نداشته باشند و چقدر فشار و ظلم و ستم بر آنها زیادتر است”.