احمد دوران نقاهت سومین عمل پیوند قرنیه چشم خود را، که هشت ماه پیش انجام داده، میگذراند. بدن او دو پیوند قبلی را پس زد که بخشی از آن بخاطر عدم دسترسی او به داروهای مورد نیاز برای بهبود اثرات جراحی بود. چشم راست او کاملا کور شده و چشم چپ او نیز تنها ۲۰ درصد بینایی دارد. پیوند اخیر آخرین امید او برای کمترین حد بینایی است.
او میگوید: “این بار امیدوارم. آخرین باری که در بیمارستان بودم شانس آوردم، چون هماطاقی من خدمه پرواز بود که سفرهای بینالمللی انجام می داد. او گفت داروهای مورد نیازم را از سوئیس برایم میخرد.”
او به یکسال دارو نیاز دارد تا از موفقیت عمل جراحی مطمئن شود و بدنش دوباره پیوند را پس نزند. دوست او قول داده هر بار که به اروپا میرود داروی سه ماهه او را بیاورد. بدون این ارتباط احمد مطمئن است که کور میشود.
احمد از جانبازان شیمیایی جنگ هشت ساله ایران و عراق است و تا کنون ۵۰ بار چشمهایش را عمل کرده. او هر روز از افشانه تنفسی استفاده میکند تا درد ریههایش که ۶۰ درصد آن سوخته، کم شود و برای زنده ماندن قرصهای فراوانی میخورد.
داستان او از تبعات جنگافزارهای کشتار جمعی، با تحریمهای غربی علیه ایران پیچیدهتر و لایه دیگری به رنج او افزوده شده که آن کمبود داروست.
دو دکتر از آلمان و سوئد به نامهای ماتیاس جوشایم و گونار وستبرگ، وقتی شخصا کمبود دارو در ایران را به خاطر تحریمهای بینالمللی مشاهده کردند، تصمیم گرفتند به این کشور دارو وارد کنند. این دو در نوامبر ۲۰۱۲ به همراه هیاتی از سازمان پزشکان بینالمللی برای ممانعت از جنگ هستهای (IPPNW) به ایران سفر کردند و با پزشکان و دانشجویان پزشکی دیدار و از بیمارستانها دیدن کردند.
در تابستان امسال شعبه سوئدی این سازمان اعلام کرد که افشانههای تنفسی به ارزش ۴۰۰۰ یورو به بیماران تنفسی ناشی از استنشاق گاز خردل در جنگ تحمیلی ایران اعطاء خواهد کرد. جوشاسم، رئیس پیشین شعبه آلمان این سازمان گفت این یک اقدام صرفا بشردوستانه نیست بلکه نمایشی سیاسی است علیه تبعات تحریمها بر قربانیان جنگ در ایران.
دکتر وستبرگ میگوید: “کمبود داروهای حیاتی در ایران سلامت و حتی جان ایرانیان را به خطر انداخته است. ما میخواهیم این وضعیت را همه، از جمله سیاستمداران بفهمند. ما از رهبران سیاسی انتظار داریم سریعا برای حل مشکل واردات دارو و محصولات پزشکی به ایران اقدام کنند.”
تخمین زده میشود که بیش از ۱۰۰ هزار جانباز شیمیایی در ایران وجود داشته باشد که بیشتر از هر کشور دیگری در جهان است. از سال ۱۹۸۱ عراق کلاهکهای شیمیایی بیشماری را به سمت سربازان و شهروندان ایران پرتاب میکرد. عراقیها در اکتبر ۱۹۸۳ اولین حمله شیمیایی گسترده به ایران را انجام دادند و چندین تن گاز خردل و گاز اعصاب را به سمت ایران پرتاب کردند. بعد از آن عراق به کمک آلمان غربی شروع به ساخت گاز خردل و گاز اعصاب به مقدار انبوه کرد.
عراق بیش از ۳۰ حمله شیمیایی به ایران و شهر کردنشین خود، حلبچه، انجام داد که بیش از ۵۰۰۰ نفر کشته شدند. شرکتهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، آمریکایی، هندی و مصری در فروش و فراهم کردن مواد برای این سلاحهای شیمیایی دست داشتهاند.
دکتر جوشایم میگوید یادم میآید آن زمان مردم علیه فرستادن مواد شیمیایی برای حمله به ایران تظاهرات کردند و حالا آلمان درگیر مسئلهای است که جان همان آدمهای ایرانی را به خطر انداخته است.
احمد خوششانس بوده که توانسته کسی را پیدا کند. دیگران این فرصت را ندارند و امید کمی برای زنده ماندن دارند.
حمید که چشم هایش در سال ۱۹۸۶ با گاز خردل سوخته است اخیرا در بیمارستان لبافینژاد تحت عمل پیوند قرنیه قرار گرفته است. او نیز نیاز مبرم به دارو دارد وگرنه بدنش پیوند را پس میزند و دوباره کور میشود. او میگوید تنها توانسته مقدار کمی از داروهایش را در بازار سیاه بخرد. دیگر نمیشود آنها را در داروخانهها پیدا کرد.
فروش دارو به ایران ممنوع نیست اما تحریمهای بانکی باعث میشود که تولیدکنندگان دارو ریسک انجام این کار را نپذیرند.
منبع: گاردین - 2 سپتامبر2013