همزمان با انتشار گزارش پرداخت یک میلیارد دلار کمک تازه ایران به دولت دمشق اعلام شد که شمار آوار گان جنگ داخلی سوریه از نیمی از جمعیت آن کشور فراتر رفته است. از این تعداد، شمار آوارگان پناهنده به خارج بالغ بر ۴ میلیون سوری است که دو میلیون نفر آنها در ترکیه اسکان داده شده اند.
همسایگان سوریه ( اردن، لبنان، عراق جنگ زده و مصر)، بجز اسرائیل، بخش دیگر پناهندگان را جذب کرده اند. بعلاوه ۲۰۰ هزار نفر راهی کشورهای اروپایی شده اند.
ترکیه بنا بر آمار منتشر شده مدعی است که از بابت پذیرایی از پناهندگان سوری بیش از ۶ میلیارد دلار هزینه به اقتصاد آن کشور تحمیل شده و در مقابل تنها ۳۰۰ میلیون دلار کمک خارجی ( سازمان ملل) از این بابت دریافت کرده است.
موج حرکت پناهندگان سوری به مرز کشورهای همسایه - بخصوص ترکیه - طی هفته های اخیر رو به افزایش بوده است.
هزینه هایی که جمهوری اسلامی از بابت کمک به (دولت) سوریه تقبل و پرداخت کرده در طول سه سال گذشته که جنگ داخلی آن کشور شدت گرفته، بیش و کم معادل هزینه ای است که ترکیه از این لحاظ و در این مدت تحمل کرده است.
پیش از اعلام رقم تازه پرداختی، حسین عبدالهیان معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی پرداخت 4.2 میلیارد دلار “کمکهای بشر دوستانه” به سوریه را طی یک کنفرانس خبری در کویت مورد تائید قرار داد. با احتساب رقم تازه میزان کمکهای ایران به سوریه طی سه سال اخیر به ۲.۵ میلیارد دلار میرسد.
سرمایه گذاری برای جنگ و تخریب
با آغاز جنگ داخلی سوریه و قرار گرفتن دولت اسد در شرایط سقوط، کمکهای ایران به دمشق که طی دو دهه گذشته هرگز قطع نشده و بالغ بر دهها میلیارد دلار بود به نحو قابل ملاحظه ای افزایش یافت. پاره ای از منابع خارجی (منجمله بلومبرگ) این هزینه های را سالانه تا ۶ میلیارد دلار برآورد کرده اند.
تجهیز یک لشکر از اتباع افغانستان و شیعیان جنوب غرب آسیا ( بریگاد موسوم به فاطمیون که اخیرا با افزایش نفرات به لشکر تبدیل شده است) به بهانه دفاع از زینبیه و عملا دفاع از دولت بشار اسد در دمشق و تامین تجهیزات جنگی، خوراک و پرداخت حقوق آنها، تنها یکی از اقلام هزینه های افزایش یافته ایران در سوریه بشمار میرود.
تجهیز این گروه و تامین هزینه های جنگجویان شیعه لبنان که در برهه ای، شمار آنها تا ده هزار برآورد شده، در غیبت ارتش سوریه که به دلیل فرار از خدمت و فشار گروه های نظامی مخالف هر روز کوچکتر میشود، ادامه دولت اسد در دمشق را تاکنون ممکن ساخته است.
ادامه حضور اسد در دمشق ادامه جنگ داخلی و کشتار غیر نظامیان، تخریب بیشتر زیر ساختهای اقتصادی و شهری، تعطیل صنعت و تولید در سوریه و ادامه موج پناهندگی مردم و ساکنان آنرا بدنبال داشته است.
در یک مقایسه ساده، جمهوری اسلامی، ایران را به عنوان عامل جنگ افروزی وسیله ویرانی آن کشور و پناه جویی مردم قرار داده، و در مقابل، ترکیه ناگزیر از قبول دو میلیون از آوارگان پناه جوی سوری شده است.
حضور عوامل جمهوری اسلامی در لبنان، عراق و یمن نیز که تهران از آن به عنوان “نفوذ منطقه ای” یاد میکند بدون استثنا همراه با تحریک جنگ و شدت گرفتن ضریب تخریب و افزایش خون ریزی بوده است.
نتایج “نفوذ”
ترکیه از سوی حامیان اسد متهم به حمایت نظامی از مخالفان اسد است. منجمله گفته میشود که جنگجویان معتدل مخالف اسد، در پایگاه هوایی آمریکا در ترکیه “اینجرلیک” آموزش می بینند.
حتی در صورت صحت این گزارشها، ترکیه در داخل سوریه هرگز حضور ماندگار نظامی نداشته.-این رفتار را ترکیه در رابطه با عراق و هنگام جنگ و گریز با کردها نیز در پیش گرفته بود در حالی که بجز دستگیری دهها عضو سپاه در سوریه بدست مخالفان اسد، تاکنون تعداد قابل ملاحظه ای از آنها طی جنگ داخلی در کشوری که همسایه و هم مرز ایران نیست به قتل رسیده اند.
مشابه این وضعیت در رابطه با لبنان، یمن و عراق نیز وجود داشته و در نتیجه حضور و مداخله مستقیم و غیر مستقیم حکومت ایران، و دامن زدن به رقابت شیعه و سنی، چهار کشور منطقه بی ثبات تر شده اند.
وضعیت کنونی چهار کشوری که جمهوری اسلامی مدعی توسعه “نفوذ” در آنهاست، وضعیتی گذرا است. با تغییر در ترکیب و آرایش قدرت در هریک از چهار کشور یاد شده- بخصوص سوریه که تغییرات سیاسی در آن قطعی و تنها در گرو زمان است- ایران به دلیل شرط بندی بروی اسب بازنده و کمک به تشدید جنگ و تخریب زیر ساختها، نه تنها “نفوذ” و سرمایه های نهاده شده را بر باد رفته خواهد دید، که هدف خشم و قهر و تلافی جویی رهبران بعدی آن کشور نیز قرار میگیرد.