به نظر میآید که حسن روحانی قصد دارد هر چه زودتر در جریان مذاکرات هستهای قرار بگیرد و آن را رهبری کند. در همین راستا وزیر امورخارجه جمهوریاسلامی خبر داده است که روحانی “گروهی را مسوول بررسی تمام ابعاد مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+۵ کرده” و اعضای وزارت امور خارجه هم با این گروه همکاری میکنند.
علیاکبر صالحی همچنین گفته است: “مذاکره با ۱+۵ در حال حاضر به عهده آقای روحانی است و ایشان باید تصمیم بگیرد که در چه زمانی برای این نشست آمادگی وجود دارد”.
وی همچنین اضافه کرده که دور آینده مذاکرات با گروه ۱+۵ پس از آغاز به کار دولت جدید خواهد بود: “ما در دوره انتقال هستیم و در این دوره یقینا آسان نیست که این نشست بخواهد برگزار شود… دو سه هفته باید صبر کرد، اما این که در کجا و چه زمانی نشست انجام شود، هنوز تصمیمی گرفته نشده است”.
حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی از نحوه مذاکرات هستهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین گروه ۱+۵ ابراز نارضایتی کرده و گفته بود که این مذاکرات را در شکل جدیدی ادامه خواهد داد.
پیش از این عباس عراقچی، سخنگوی وزارت امورخارجه، گفته بود که “اصول و اهداف سیاست خارجی و تلاش برای احقاق حقوق مردم ایران امری تغییرناپذیر است”، اما اضافه کرده بود که با تغییر دولت و به قدرت رسیدن حسن روحانی، ممکن است “نوع برخورد با مسایل” در سیاست خارجی “با توجه سلایق دولتها” متفاوت باشد. به گفته وی “درباره اینکه چه تغییری در رویکردها صورت خواهد گرفت بهترین مرجع شخص رئیسجمهور منتخب هستند”.
این در حالی است که سیاستگذاری کلان برنامه هستهای جمهوریاسلامی بر عهده آیتالله خامنهای است و وی مسیر گفتوگوها و موضعگیریها را تعیین میکند.
در چند سال گذشته مذاکرات هستهای بر عهده تیمی از اعضای شورای عالی امنیت ملی بود که ریاست آن را دبیر این شورا بر عهده داشت. حسن روحانی، علی لاریجانی و سعید جلیلی مسوولان تیم مذاکره کننده در یک دهه اخیر بودهاند.
از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی دیروز خود تاکید کرد که “جبهه مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدود زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعه جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیست هایند، مسئله اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد. بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست،- خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئله هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جمله کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه می کنید”.
پیش از این عباس عراقچی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در کنفرانس مطبوعاتی خود، گفته بود که “موضوع غنی سازی ۲۰ درصد یکی از موضوعات مذاکره بین ایران و گروه ۱+۵ بوده و در دوره های گذشته، مذاکراتی در این زمینه صورت گرفته و احتمالا در آینده نیز در این باره مذاکره انجام خواهد شد و این موضوع جدیدی نیست.”
در همین حال و در حالیکه بسیاری از مقامهای غربی از تغییر رییسجمهور در ایران ابراز رضایت کردهاند، سایت رجانیوز، نزدیک به جبهه پایداری، در این زمینه نوشته است: “به نظر می رسد آنچه از آن به عنوان امتیاز بیشتر وتغییر رویکرد در ایران یاد می شود نیز نتواند غرب را به تغییر رفتار در قبال ایران وادار کند، چرا که قطعا این تغییر هر چه باشد، به مدلی بیش از آنچه که ترکیه در جهت همگرایی با غرب تلاش کرده به آن برسد، نخواهد رسید. اما تجربه ترکیه و رفتار این روزهای غرب با آن نشان داد، آنچه واضح است اینکه حتی آن میزان از همگرایی نیز غرب را راضی نخواهد کرد، چرا که این اساس حاکمیت رویکرد اسلام گرایانه در عرصه اداره کشور است که عرب و امریکا خواهان حذف آن است. بر همین اساس شاید ایده تغییر رویکرد و تلاش برای همگرایی با غرب یکی از ساده انگارانه ترین شیوه هایی باشد که پس از انتخابات برای آن فضاسازی می شود و حال آنکه به نظر می رسد خط و نشانهای غرب به گمان موثر بودن فشارها علیه ایران پس از انتخابات پر رنگ تر شده است”.