خواهر عراقی ام !
وقتی انگشتان جوهری ات را برای عکاسان بالا بردی، دنیا دید که در پس لبخند تلخ و ملس تو، تناقض آشکار هراس و امید است که جلوه گری می کند. ما دختران خاورمیانه عادت داریم به دلهره هایی که در یک تاریخ تاریک برایمان رقم زده اند و به چراغ های پرامیدی که خودمان بر سر در خانه های خاندان متعصب و کهنه اندیش مان برافراشته ایم تا روشنی ساز باشیم. نه ما در ایران تن به قانون کهنه مستبدان داده ایم تا خانه نشینان ابدی خاورمیانه باقی بمانیم و نه شما در عراق تن به فرسودگی مبارزه های نفس گیر سپرده اید تا منزویان همیشه این خاور باشید.
از دردهای مشترک تاریخی مان که بگذریم تازه می رسیم به دغدغه های عصر مدرنی که در آن قرار بر این بود تا صندوق های کوچک کاشته شده در جای جای کشور، روزهای روشن بزرگی را برایمان ترسیم کنند. اما برای ما که چنین نشد، رای های ما گم شد، حضورمان گم شد، انتخاب مان هم… و اما در کشور شما، خودت بهتر از ما دیده ای علیرغم اینکه شاخه القاعده در عراق هشدار داده بود که رأی دهندگان مناطق سنی نشین جانشان در امان نخواهد بود، اهل سنت عراق اما اقبالی بی سابقه به انتخابات نشان دادند
راز این صندوق های خاورمیانه را هیچ کسی بهتر از خود مردم نمی داند که چگونه در پس هر انتخاباتی ناگهان سیاه چاله ای در قدرت سر باز می کند. با این همه اما اینک یک فرصت تاریخی پیش روی تو است. به صندوق های رای پشت نکن و به آنان که دزدان حق مسلم مردم خودشان در کشوری به نام ایران هستند چشم امید نبند تا حقی اگر از تو ضایع شد آنان به شیوه خود بازستانند.
در میان مهاجران ایرانی و مهمانان این روزهای عراق، هستند کسانی که به جرم انتخاب و بعد اعتراض به انتخابات، روزها حبس و بازجویی و تهدید شده اند و سپس با قرار وثیقه آزاد و بعد از مدتی قید همان وثیقه را هم زده اند تا خودشان را برای همیشه آزاد کنند از کشوری که حق تعیین شده در قانون اساسی مورد تایید جمهوری اسلامی را هم برایشان محترم نمی شمارد و به جرم تجمع و راهپیمایی در خیابان، یا آنها را می کشد و یا در زندان مورد شکنجه و تجاوز قرار می دهد. از کنار این مهاجران که آوار دردهای مشترک تاریخی را برایت خواهند گفت به آسانی گذر مکن، به حرف های مهمانان ناخوانده این روزهای ایرانی در خاک عراق خوب گوش کن. می دانم که دخالت های سوریه و ترکیه و ایران و عربستان از یک طرف و دخالت های آمریکا از سوی دیگر معادله این انتخابات را پیچیده می کند اما هوشیار باش آنچه مهم است این است که دیگر ابوغریب و کهریزک نداشته باشید، خروار خروار جنازه در گورستان ها نداشته باشید که قاتلان شان هرگز مورد پیگرد قانونی قرار نگیرند. فوج فوج فراریان از خانه نداشته باشید که در کشورهای همسایه آواره شوند، ممنوع الخروج و ممنوع الورود بلاتکلیف نداشته باشید که از حقوق اولیه خود برای یک زندگی معمولی محروم مانده .مهم این که ترورهای بی توقف و بمب گذاری های مکرر نداشته باشید که بعد حتی جنازه ها را هم بدزدند و دزدان خودشان مدعی خون شهید شوند، آنچه مهم است این است که عراق یا ایران به گوانتاناموی روزنامه نگاران و دگراندیشان و شهروندان خودش تبدیل نشود.
اینک که حتی سنی های عراق نیز به ایاد علاوی، یک شیعه شناسنامه ای که خواهان یک حکومت سکولار در عراق است رای داده اند، خوب است به اتحاد و ائتلاف مردم خودتان چشم امید ببندید تا مبادا کسانی که خودشان در ایران به قواعد ساده دموکراسی در کشور خودشان پایبند نیستند، وارد معرکه شوند و قاعده بر هم زنند و غایله ای دیگر در عراق به راه اندازند.
خواهر عراقی ام! به دوستان و بستگان و همسایگانت بگو به دزدان رای ملت ایران، چشم امید نبند
شما در کشور خودتان یک سیاستمدار سکولار را برای ریاست دولت انتخاب کرده اید در کشور ما اما سیاستمداران مسلمان، برافروخته شده اند و به حمایت از شیعیان اسلامگرای عراق، انتخابات شما را باطل خوانده اند. حتما تعجب می کنی که انتخابات شما چه ارتباطی به ایران دارد؟ تعجب ندارد، ایران تنها کشوری است که حاکمیت اش به خود اجازه می دهد در امور داخلی تمامی کشورها دخالت کند اما به هیچ کشوری اجازه نمی دهد در مورد خشونت به راه افتاده در ایران حتی یک اظهار نظر ساده کنند. ایران تنها کشوری است که رییس جمهورش آزاد است به تمام کشورها سفر کند و در خاک همان کشورها با رسانه های آزاد آنها مصاحبه کند و علیه انتخابات و حاکمیت آن کشورها تند ترین انتقادات را مطرح کند اما اگر شهروندان معمولی همان کشورها به ایران سفر کنند و تنها از طریق یک ایمیل ساده دوستان خود را نسبت به آنچه در ایران می گذرد مطلع کنند، به راحتی بازداشت، بازجویی و وادار به اعتراف می شوند. بنابراین در قاموس سیاسی ایران، دخالت در امور کشور همسایه امری کاملا طبیعی به نظر می رسد برای همین در حالی که نوری المالکی فقط درخواست بازشماری آرا را دارد تا نسبت به احتمال تقلب در انتخابات عراق رفع شبهه کند، خویشاوندان فکری او در ایران اعلام می کنند که به طور «قطع یقین» در انتخابات عراق تقلب شده است. شگفتا که در تمام این ده ماهی که از فصل انتخابات ریاست جمهوری ایران می گذرد و صدها نفر تنها به دلیل گفتن همین واژه تقلب در راهپیمایی های خیابانی کشته و هزاران نفر زخمی، بازداشت، شکنجه شده و یا از کشور فراری شده اند، همین سیاستمداران ایرانی، تمام روزنامه ها و روزنه های انتقاد را بسته اند تا مبادا کسی در انتخابات ایران شبهه کند. یعنی ایرانیانی که خودشان در انتخابات شرکت کرده اند اجازه ندارند در مورد احتمال تقلب در آن حرفی بزنند اما کسانی که هیچ نقشی در برگزاری و برپایی انتخابات عراق ندارند به دلیل منافع از دست رفته شان، به خود اجازه می دهند تا بگویند به طور یقین در انتخابات عراق تقلب شده است
خواهر عراقی ام!
هوشیار باش! سیاستمدارانی که داعیه دفاع از حق تو را دارند و هوارشان از سیاست های دولت ایران ما بلند شده است ماههاست که حق خواهران ایرانی تو را در زندان، برای یک مرخصی چند ساعته به رسمیت نمی شناسند. می دانم برای تو اگر شیعه هوادار نوری المالکی باشی باختن دشوار است اما دشوار تر آن وضعیت خواهران ایرانی توست که تنها به جرم هواداری از یک نامزد انتخاباتی که از قضا هم کیش و هم مسلک نوری المالکی هم بود، اینک ماههاست که در زندان اوین اسیر همین سیاستمداران ایرانی شده اند و یا با وثیقه های سنگین خانه نشین و تحت کنترل شدید قرار دارند. کمال عبدالکریم روزنامه نگار کشور خودتان شاید بهتر می داند وقتی از ناامنی می گویم یعنی چه. یعنی همان که او جرات می کند هربار با رسانه های خارجی مصاحبه کند از آن دم بزند. اما در ایران روزنامه نگاران پس از آزادی در زندان بزرگتری به نام ایران هستند که حتی جرات مصاحبه با رسانه های خارجی را هم ندارند. منذر الحاج علی روزنامه نگار برجسته اما خانه نشین عراقی وقتی به رسانه های خارجی می گوید برای حفظ امنیت مجبور است با لباس ساده روستاییان در شهر گذر کند، شاید بهتر می داند که چقدر دشوار است نا امن بودن روزنامه نگاران ایرانی در ایران که این روزها آنها هم خانه نشین شده اند