فیلم روز♦سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

‏‏عشق در خیابان‏

گناه من اولین ساخته مهرشاد کارخانی است. فیلمی خیابانی که فیلمساز آن را با ادای دینی به سینمای خیابانی ‏دهه 50 مقابل دوربین برده است. کارخانی بعد از گناه من ، ریسمان باز را ساخت که فیلم دوم زودتر از فیلم ‏اول اکران شد.‏

کارگردان: مهرشاد کارخانی- نویسنده: کارخانی، سعید دولتخانی- مدیرفیلمبرداری: علی لقمانی- تدوین: ‏شهرزاد پویا- تهیه کننده: غلامرضا گمرکی- بازیگران: حمید گودرزی، نیوشا ضیغمی، افسانه چهره آزاد، ‏کرامت رود ساز.‏

خلاصه داستان: پسر جوانی به همراه دوست افغان خود در خیابان های حاشیه ای تهران زندگی می کنند. پسر ‏به فرمان مرد افغان با تصور اینکه تفنگش خالی است به مردی شلیک می کند اما تفنگ پر است و مرد می ‏میرد. حال چند سال گذشته و پسر دختر جوانی را از روی ریل راه آهن که قصد خودکشی دارد نجات می ‏دهد. این دختر، دختر همان مردی است که پسر در روزگار پیشین آن را کشته است. دختر و پسر به هم دل ‏می بندند. راز می خواهد برملا شود که پسر دوست افغان خود را هم می کشد و متواری می شود.‏

گناه من اولین ساخته مهرشاد کارخانی است. فیلمی خیابانی که فیلمساز آن را با ادای دینی به سینمای خیابانی ‏دهه 50 مقابل دوربین برده است. کارخانی بعد از گناه من ، ریسمان باز را ساخت که فیلم دوم زودتر از فیلم ‏اول اکران شد.‏

گاهی واقعا در تعیین سرنوشت یک اثر هنری نمی توان تقدیر را از نظر دور داشت. شاید اگر فیلم های ‏کارخانی به ترتیب تولید اکران شده بودند امروز قضاوت ها درباره گناه من متفاوت تر از آن چیزی می بود ‏که درباره اش صورت می گیرد.‏

کارخانی ابتدا این فیلم را در راستای ادای دین به سینمایی که دوست می داشت ساخت و بعد تر ریسمان باز را ‏که آن هم یک فیلم خیابانی بود به شکل وسترنی ایرانی مقابل دوربین برد که با تحسین منتقدان رو به رو شد. ‏اما سرمایه گذاران گناه من پس از تولید با هم دچار مشکل شدند و فیلم چند سالی روی پرده نرفت. حال که ‏تماشاگران فیلم ریسمان باز را از کارخانی دیده اند قضاوت درباره گناه من کمی برای آنها دچار مشکل شده ‏است.‏

گناه من در باره آدم های ساده و حاشیه ای جامعه است که به جبر زندگی در دام می افتند و تا انتهای عمر ‏تاوان خطایی را که مرتکب شده اند پس می دهند. جوان فیلم گناه من در ابتدای داستان بی پناه و آواره به در ‏خواست دوستش به هوای دزدی ساده مرتکب قتل می شود و بار گناه این قتل تا انتها روی زندگی اش سایه می ‏افکند تا آنجاکه در نهایت مجبور می شود از همه زندگی خود بگذرد و حتی دوست خود را نیز به قتل برساند.‏
کارخانی در فیلم ریسمان باز نشان داده روایت کردن را خوب می شناسد و می تواند شخصیت هایی را که ‏دوست دارد به خوبی تصویر کند. اما در گناه من بیش از اینکه به نکاتی اینچنین بپردازد به رقت عاطفی میان ‏دختر و پسر جوان فیلم بسنده کرده است. تمام خصوصیات تصویر پردازی فیلم نیز به همین نکته محدود می ‏شود و ما در برخی فصول فیلم از پی گرفتن داستان و پیرنگ اصلی فیلم باز می مانیم.‏

eshghdarkhiabn2.jpg

اگرچه در همین میان هم صحنه های بارانی فیلم و رابطه میان این دو زیر باران خوب از آب در آمده و حس ‏حال خوبی دارد اما کارخانی می توانست آنها را در خدمت داستان به کار گیردتا در حد چند صحنه زیبای ‏مجزا از کلیت فیلم جلوه نکند.‏

داستان گناه من خوب شروع می شود. گره افکنی اولیه پس از معرفی شخصیت ها آغاز می شود. تعداد ‏شخصیت های حاشیه ای هم که داستانک های خود را به داستان اصلی می افزایند به قاعده است اما نویسندگان ‏فیلمنامه در پرداختن به موقع به داستانک های فرعی تعلل می کنند و آنقدر مجذوب داستان نخستین خود می ‏شوند که از این حاشیه های مهم وا می مانند.‏

داستان مادر دختری که پسر به آن دلبسته واز طرفی همسر مرد مقتول نیز به شمار می آید و حال پس از ‏مرگ همسرش دچار افسردگی شده است می تواند به نوبه خود جذاب باشد. زنی آسیب دیده از حادثه ای که ‏ضد قهرمان فیلم آن را پدید آورده و حال همچون مکافات عملی پیش روی تماشاگری است که داستان را می ‏داند و شخصیت هایی که از این داستان بی خبر هستند. اما نویسندگان ترجیح می دهند تا این داستان را به ‏حاشیه برانند تا در انتها از حادثه اولیه خود استفاده کنند.‏

فیلمبرداری علی لقمانی با علاقه ای که به گرایش های تصویری سینمای مستند در آثارش دارد در این فیلم با ‏ساختار همسو است. پلان ها شیکی فضای شهری را ندارد و متناسب با تیره روزی ضد قهرمان های فیلم ‏خاکستری و چرک اند. حتی زمانیکه کارگدان از باران استفاده می کند این باران بنابر کهن الگوهای روایتی ‏به عامل تطهیر شخصیت ها بدل نمی شود و بیشتر بر بی پناهی آنها صحه می گذارد. از همین روست که ‏باران هم بیش از اینکه در این فیلم زیبایی داشته باشد به عاملی مزاحم تبدیل می شود.‏

کارخانی در دکوپاژ خود نیز از قابلیت های فیلمبرداری لقمانی سود می جوید. نماها بیش از اینکه وامدار ‏سینمای ملودرام باشد بیشتر به سینمای مستند شبیه است. قاب هایی که خیلی هم کامل نیستند و تنها به عکسی ‏حتی گاه گرفته و تاریک از زندگی شخصیت اصلی فیلم بسنده می کنند.‏

این نگاه کارخانی البته در ریسمان باز به مراتب کامل تر از گناه من است. آنجا فیلمساز از احساسات گرایی ‏فاصله گرفته و دو قهرمان خود را در موقعیتی ابزورد قرار می دهد. گناه من بیشترین آسیب را از همین توجه ‏بسیار به احساسات گرایی خورده است.‏