مسعود ده نمکی، کارگردان و منتقداجتماعی در گفت وگو با روز به حضور هیاتی از فعالان عرصه سینما در هالیودد در تهران پرداخته است. به گفته وی اینکه خبرنگاران خارجی بتوانند به ایران بیایند، فیلم بسازند و مصاحبه بگیرند اما در مقابل خبرنگاران ایرانی چنین امکانی نداشته باشند ب نوعی باج دادن است. این گفت وگو را می خوانید. نظرشما در مورد سفیر اخیر گروهی از فعالان عرصه فیلم از هالیودد به ایران چیست؟ حضور چهره های فرهنگی آمریکا در ایران اتفاق جدیدی نیست که سر آن جنجال بشود. از جمله شان پن هم قبلا ایران بود.
ولی در طی سفر این گروه برخوردهایی در مطبوعات یک جناح خاص صورت گرفت که به حضور آنان در ایرانرصورتی نازیبا داد. در واقع آن چه که رسانه های خارجی از این واکنش ها نقل کردند چندان جذاب نبود. برخوردی نبوده است. بحث آزاد است. موافق و مخالف می توانند نظر بدهند. کما اینکه عده ای هم می آیند ایران و علیه ایران می نویسند.
در سفر این گروه حتی برخی از مقامات خواسته بودند که آنها برای ساختن فیلم هایی مانند ۳۰۰ و یا کشتی گیر از ایران عذر خواهی کنند. یا یک رو نامه مطرح کرده بود که باید یکی دو نفر از این تیم چهار نفره را دستگیر کرد وبرایشان وثیقه یک میلیارد تومانی گذاشت. به نظر شما این کار درستی است؟ در حالی این افراد اساسا ربطی هم به این فیلم ها نداشته اند. کسی که حالا آنها را نگه نداشته است.
اما این بحث ها مطرح شده است… شما مدافع چه کسی هستید؟ من مدافع کسی نیستم. اما به نظرم این موضوع باید دوطرفه باشد. خبرنگاران آنها می آیند ایران و مصاحبه می کنند. آیا این امکان هم برای خبرنگاران و مستندسازان ما هم وجود دارد که در کشور آنها فعالیت کند؟ آیا اجازه می دهند که یک خبرنگار ایرانی برود با رییس جمهوری آمریکا مصاحبه کند؟ این نشان می دهد که آنها در این موارد انحصاری عمل می کنند.
آیا این درخواست شده است؟ بله شده است. اما آنها می ترسند.
از چه چیزی می ترسند؟ مسلما خبرنگاران ما از لحاظ طرح مباحث چالش برانگیزی که آنها جوابی برایش ندارند زبانزد هستند. از این می ترسند که پاسخی برای گفتن نداشته باشند. اما مقامات ما با روی باز برخورد می کنند. شما می بینید هر کسی می آید یک مستند در مورد کشور ما می سازد و برمی گردد. اما این آزادی عمل برای هنرمندان کشورما وجود ندارد.
دلیلش چیست؟ ممکن است یک قسمت ماجرا سیاسی باشد بخشی دیگر اداری؟ دلیلش این است که آنها بسته عمل می کند. آنها هستند که در موضع اتهام هستند نه جامعه ما. چرا آنها اجازه نمی دهند که خبرنگاران ما بروند در مورد نقد جامعه آمریکا فیلم بسازند. اگر آنها اجازه نمی دهند، مقامات ما هم نباید اجازه بدهند. این حق برای هموطنان ما محفوظ است که بتوانند بروند آنجا و فیلم بسازند. اگر یک طرفه باشد که فقط باج دادن است. میهمان بازی یک طرفه نمی شود.
ولی این افراد آدم های فرهنگی بودند. مقام صدور ویزا نبودند تا برای خبرنگاران ایرانی دعوت نامه بفرستند؟
ما هم می خواهیم کار فرهنگی کنیم. اما آیا اجازه می دهند؟ آنها حتی به چهره های علمی ما هم اجازه ورود نمی دهند. چه برسد به چهره های دانشگاهی ما. البته، شما می دانید که هالیوود چهره فرهنگی ندارد.
چطور ندارد؟ سینمای ما هم فقط چهره های فرهنگی صرف نیست. اینها همه شعار است. هر جامعه سیاستگذاری های خودش را دارد. هالیوود که نمی تواند فراتر از چارچوب های سیاسی کشور خودش عمل کند. می تواند؟
این مساله ای بین دولت ایران و آمریکاست. نه میان چهره های فرهنگی. دولت ایران هم می تواند ویزا ندهد. این دولت است که مقدمات کار فرهنگی را فراهم می کند. به همین اندازه از دولت آمریکا توقع می رود که زمینه فعالیت چهره های فرهنگی ایران را فراهم کند.
درست. اما اگر دولت ایران به آنها ویزا نمی داد شما به عنوان یک چهره فرهنگی نمی توانستید کاری کنید. چون دست شما نیست. برای میهمانان هالیوودی هم همین طور. این موضوع مثل یک زنجیر است. کسی این موضوعات را جدا از هم نمی بیند. یعنی شما ساخت فیلم ۳۰۰ را فقط به حساب هنرمندان هالیوود می گذارید؟ وبه حساب سیاستگذاری های دولت آمریکا نمی گذارید؟
در آمریکا که وزارت ارشاد وجود ندارد. سالانه دهها فیلم ساخته می شود در نقد دولت. تمام فیلم هایی که مثلا در مورد جنگ ساخته می شود، هر کسی می خواهد از امکانات پنتاگون استفاده کند باید یک نسخه از فیلم را به پنتاگون نشان بدهد. اینها حرفهای شعاری است. مگر می شود؟
این درست است که خیلی از فیلم ها جهت گیری سیاسی دارند. اما دولت دخالت نمی کند؟
این مثل این می ماند که شما بگویید وزارت ارشاد هیچ نقشی در ساختن فیلم های ایرانی ندارد. آیا این ممکن است؟
اما در همین کشور دهها فیلم در مورد فساد اداری و مالی وسیاسی دولتمردان و همچنین نابسامانی های جامعه فیلم ساخته می شود.
همه اینها هدایت شده است. یعنی اگر مثلا مایکل مور به جناح دموکرات ها وابستگی نداشت می توانست علیه جمهوری خواهان فیلم بسازد؟ یک سری خطوطر قرمز دارند که از آن عبور نمی کنند. آنها هم برای آزادی ها و جامعه خودشان خطوط قرمزی دارند. چه اتفاقی باید بیافتد که مستندسازان وخبرنگاران ایرانی بتوانند بروند آنجا فیلم بسازند؟
آمریکایی ها باید از دگم اندیشی خودشان دست بردارند. این نیست که فقط آنها از دنیا بپرسند.
به لحاظ عملی چه اتفاقی صورت بگیرد؟
آنها زیر بار نمی روند. این تحریم یک جانبه از سوی آنهاست که آنها می توانند از مقامات ما پرسش کنند اما خبرنگاران ما نمی توانند.
چه کار باید کرد که از این ماجرای یک سویه خارج شد؟
هیچ کاری نمی توان کرد. آنها باید دست از این انحصار طلبی و سیاست مونولوگ دست بردارند.
اگر ایران و آمریکا گفت وگو کنند این موضوع حل خواهد شد؟
همین الان که رابطه نیست آنها می آیند کارهای خودشان را انجام می دهند.
اینکه خبرنگاران ما نمی توانند بروند آنجا چه پیامدهایی برای جامعه فرهنگی ما دارد؟
برای کشورما مساله ای نیست. این باعث بی اعتباری خود آمریکاست. این یک امتیاز برای کشور ماست که ما با آنها حرف می زنیم اما آنها نمی زنند.
شما این موضوع را با خبرنگاران خارجی مطرح کرده اید؟
من خیلی از آنها را می بینیم. آقای اسکات پترسون (از نشریه کریستین ساینس مانیتور) دو هفته پیش دردفتر من بود. حتی برای خودشان هم سوال بود که آنها درمورد همه چیزمی توانند در ایران مصاحبه کنند اما به خبرنگاران ما اجازه نمی دهند. خودشان می پذیرند حتی اگر به صورت علنی هم اظهار نظر نکنند.
چه موضوعاتی در مورد آمریکا وجود دارد که می تواند مورد توجه مستندسازان ایران قرار گیرد؟
خیلی چیزها. مثلا همین جنگ عراق و روحیه ضدجنگی که درمیان مردم آمریکا وجود دارد. اگر بگذارند مستندسازان ما بروند آن موقع معلوم می شود که فاصله بین مردم ما ومستند سازان چقدر است.