چطوری آدم مجرم می‌شه

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

در ایران هر آدمی بالقوه مجرم است. فقط لازم است ماموری شما را دستگیر کند و خدای ناکرده خانه‌تان را بازرسی کند. وقتی خانه‌تان را گشت، از روی دفتر تلفن‌تان، شماره افرادی را پیدا می‌کند که رابطه با آنها جرم است. از توی آلبوم عکس‌های‌تان هم عکس‌های میهمانی رفتن و تصاویرتان با دیگران را پیدا می‌کند که خود آن عکس‌ها جرم است. از توی دفتر یادداشت‌تان یک عالمه نوشته پیدا می‌کند که شما چیزهایی درباره خودتان نوشتید که کسی نباید آنها را بخواند، این هم یک مدرک جرم مهم. بعد هم به کتابهایتان نگاه می‌کند و می‌بیند که شما چه موجود منحرف، با اندیشه خطرناک، با تمایلات سیاسی ضدانقلابی هستید. توی یخچال‌تان را هم نگاه می‌کند و می‌بیند یک بطری مدرک جرم ۵۵ درصد دارید.

اگر زن دارید که معلوم می‌شود زن‌تان به احتمال قوی بدحجاب است و این هم می‌شود یک مدرک جرم دیگر، اگر زن‌تان با حجاب باشد هم لابد ملی مذهبی هستید و این هم یک مدرک جرم دیگر، اگر زن نداشته باشید، لابد دوست دختری دارید که خودتان به او می‌گوئید نامزد ولی مامور دولت می‌گوید معشوقه و کسی که با او رابطه نامشروع دارید، لزومی ندارد برای اینکه متهم به رابطه نامشروع بشوید حتما با نامزدتان رابطه جنسی برقرار کرده باشید، تلفنی حرف زدن هم می‌شود زنای از راه دور و رقصیدن با نامزد هم می‌شود رابطه نامشروع ۳۰ درصدی، اگر هم نامزد نداشته باشید که به شما شک می‌کنند که همجنسگرا هستید و این هم خودش جرم است. یعنی همه اینها ممکن است جرم باشد.

حالا فرض کنید شما نه فقط اسم خودتان، بلکه آلبوم عکس، دفتر خاطرات، اسامی دوستان و دفتر تلفن و همه این چیزها را خیلی شیک توی فیسبوک منتشر کردید، با این چیزها طرف مثل آب خوردن شما را به هر جرمی عشقش بکشد متهم می‌کند. ماشاء الله شمس الواعظین متهم شده که به دلیل سخنرانی‌اش در کیپ تاون و نوشتن نظراتش در فیسبوک، تبلیغ علیه نظام کرده و حالا باید برود دادگاه. حتما فکر می‌کنید حرف خاصی هم زده. اصلا اینطور نیست.

شما هر کسی باشید، هر حرفی بزنید، چپ باشید، راست باشید، طرفدار یا مخالف حکومت باشید، اصلاح طلب باشید، هر چه باشید، نمی‌توانید درباره سیاست ایران نیم ساعت حرف بزنید و در آن تبلیغ علیه نظام نکنید، به مقامات توهین نکنید، اشاعه اکاذیب نکنید، توهین به رهبری نکنید، توهین به مقدسات نکنید و همینطور بگیر برو بالا. اصل مشکل این است که قوانین جمهوری اسلامی برای انسان معمولی نوشته نشده، حتی فرشتگان هم با این قوانین مجرم هستند، چه رسد به مردمی مثل ما که اصولا تنمان هم برای خلاف کردن می‌خارد. در واقع “اپوزیسیون حکومت ایران زندگی است.” هر کسی زندگی کند، دشمن حکومت است و تنها کاری که می‌توانیم بکنیم که خلاف نیست، همین است که سرمان را بگذاریم زمین و بمیریم.

 

تصاویر موشک‌های بالستیک ایرانی

این ملت فیسبوک زده تمام زندگی‌شان شده عکس گرفتن و پابلیش آن، طرف میهمانی می‌رود و غذا درست می‌کند، قبل از غذا خوردن، شروع می‌کنند هفتاد تا عکس از ظرف پلو و خورشت و ماهی و مرغ و قورمه سبزی می‌گیرند، بعد همه جمع می‌شوند دور عکس و با هم عکس می‌گیرند، بعد انگشت‌شان را به طرف ظرف غذا می‌برند و عکس می‌گیرند، بعد دو تا دو تا عکس می‌گیرند، بعد سه تا سه تا عکس می‌گیرند، بعد زن و شوهر که همان شب قبلش داشتند همدیگر را جر می‌دادند، یکی قاشقش را پر می‌کند و تا مرفق می‌کند توی دهان زن و زن هم ته دیگ توی دهان شوهرش می‌گذارد و عکس “ما خوشبختیم” می‌زنند به بدن.

موشک‌های بالستیک ایرانی هم شده عین غذاپختن‌های مهمانی‌های هموطنان، هنوز از کارخانه بیرون نیامده، فرت و فرت عکس می‌گیرند و منتشر می‌کنند در همه جای جهان، انگار نه انگار که اسلحه است و مثلا باید یک راز باشد. اصلا به نظرم می‌آید که خیلی از این موشک‌ها را درست می‌کنند که عکس‌اش را بگیرند. بعد هم چنان تبلیغش را می‌کنند انگار بستنی چوبی است یا رژلب است. همین مانده که از فردا اعضای سپاه قدس در هر جایی که دارند می‌جنگند، یا اعضای وزارت اطلاعات عکس سلفی از خودشان بگیرند و تپ و تپ آپلود کنند در فیسبوک.

 

موتور جستجوی بومی

یکی از طنزنویسان روسی در گروه کروکودیل داستانی نوشته بود درباره دری که مخترعان شوروی درست کرده بودند تا در مسابقات جهانی درهای ساختمان، بتواند برنده جایزه اول شود. این در شش قفل داشت و به هیچ وجه توسط هیچ دزدی باز نمی‌شد. حتی در مقابل تانک و آرپی جی هفت هم مقاوم بود. یکی از خصوصیات ویژه‌اش این بود که اگر کسی درخانه می‌آمد و کسی در خانه نبود، می‌توانست با یک دفترچه یادداشت الکترونیک، یادداشت بگذارد. حتی اگر مراجعه کننده می‌خواست منتظر بماند، می‌توانست روی یک سطح تاشو که از در بیرون می‌آمد و مثل صندلی می‌شد، بنشیند. کسی که منتظر بود می‌توانست برای اینکه حوصله‌اش سر نرود، با فشار دادن دکمه آب یخ، یا قهوه یا حتی شراب، یک فنجان قهوه یا یک گیلاس شراب بخورد تا صاحبخانه بیاید. در واقع این در کامل ترین دری بود که ممکن بود بتوان ساخت، البته این در موفق نشد جایزه بگیرد، چون اینقدر سنگین بود که روی پاشنه نمی‌چرخید.

حالا حکایت وزیر ارتباطات است که دیروز گفته بود که قصد دارند رسانه اجتماعی ایرانی بسازند، امروز هم گفته که قرار است موتور جستجوی بومی بسازیم. یعنی الحمدالله قرار است تا همین یک سال دیگر هم فیسبوک ایرانی داشته باشیم، هم گوگل ایرانی. خیلی هم عالی است. البته انگار طرف یادش رفته که اساسا اینترنت اختراع شد برای اینکه همه مردم از همه جای دنیا با هم ارتباط برقرار کنند. اگر قرار باشد موتور جستجوی ایرانی یا ای میل ایرانی یا رسانه اجتماعی ایرانی درست کنی که چه مرضی است؟ مثل اینکه بگوئی برای اینکه مردم به شکلی بهتر به سفر خارجی بروند، بهتر است بروند قم. این شد حرف؟

 

ناتوانی جنسی

آقای ناصر رفیعی عضو هیات علمی جامعه المصطفی گفته “تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای ناتوانی جنسی می‌آورد.” و الآن یک هفته است که دارد غصه همین موضوع را می‌خورد. بهتر تو، که در واقع همان ترجمه گود فور یوی خارجی‌ها باشد. چکار داری؟ این ملت توانایی جنسی داشته باشند، هی می‌روند پارتی، هی می‌روند روابط سکسی برقرار می‌کنند، هم اساس اسلام می‌ریزد به هم، هم خودشان دستگیر می‌شوند و پدرشان در می‌آید. چکار داری؟ می‌گویند اگر تفکیک جنسیتی نشود، مردان دچار ناتوانی جنسی می‌شوند. اتفاقا حرف درستی است. وقتی مردی با زنی همکار بود و دائما به زن به عنوان موضوع سکس نگاه نکرد، دائم تمایل به حمله به او را ندارد. وقتی آدم ماهواره نگاه می‌کند و هزار تا دختر خوشگل و زن جذاب می‌بیند، دیگر با دیدن حرکت زنی که چادر هم پوشیده هزار تا خیالات الکی نمی‌کند. مشکل اینجاست که این آقایان فکر می‌کنند همه مردان باید به محض دیدن یک زن بلافاصله آماده تهاجم بشود و یا علی. البته یاعلی برای این کار مفید نیست. بار که نمی‌خواهیم بلند کنیم. بگذریم.

 

زبان جهنم و زبان بهشت

آقای سیدمرتضی خاتمی خوانساری مدتها قبل گفته که “زبان اهل بهشت عربی است و زبان اهل جهنم زبان عجمی یا غیرعربی است.” من واقعا از این موضوع خوشحالم. البته من که اطلاعات کافی درباره بهشت ندارم، مثل انشتین و دکتر حسابی و دکتر نیری هم آنقدر اطلاعات دقیقی درباره خدا هست یا نیست، یعنی اگر باشد یا نباشید خیلی برایم فرق نمی‌کند. ترجیح می‌دهم که بهشت و جهنمی باشد، که لااقل بعدا که مردیم و رفتیم جهنم حالش را ببریم. خیلی هم تحقیق کردم و تقریبا برایم مسجل شده که زبان اهل بهشت عربی است. حتما می‌پرسید چرا.

بخاطر اینکه تمام مسیحیان، یهودیان، بهائیان، یودائیان، هندوها، کفار و کلا هر کسی جز مسلمان‌ها می‌روند به جهنم. این خودش می‌شود شش میلیارد آدم حداقل، از مسلمانان هم بقول علمای اعلام شیعه کسی که حق حضرت زهرا و امام حسین را خورده باشد، پرتش می‌کنند توی جهنم، این هم شد یک میلیارد و دویست میلیون نفر اهل سنت که می روند جهنم. بقیه شیعیان هم که الحمدالله رب العالمین، نود درصدشان بی دین هستند. انتظار که ندارید مثلا صادق هدایت و شاملو و استاد زرین کوب و بیضایی بروند بهشت؟ یا مثلا شهرام شب پره و لیلافروهر و گوگوش را ببرند بهشت آنجا هم کنسرت بدهند؟ بالاخره اینها هم شیعه‌اند.

تا جایی که من شنیدم و حدس می‌زنم، از ایرانی‌هایی که شیعه هستند، حداقل ۸۰ درصدشان نماز نمی‌خوانند. اینها که حتما می‌روند جهنم. بعید می‌دانم که تعداد کسانی که به ولایت اعتقاد دارند، از طرفداران سعید جلیلی یعنی چهار میلیون نفر بیشتر باشند، یعنی کلا چهار میلیون نفر احتمالا به بهشت می‌روند. ولی باز هم به این سادگی نیست.

چند گروه براساس گفته‌های علما به بهشت نمی‌روند، یکی آنهایی که “روی گشاده” ندارند، مثلا کل بسیجی‌ها و احمد خاتمی و مهدی کوچک زاده، اغلب روحانیون، همه مداحان، حزب اللهی‌ها که با یک من عسل هم نمی‌شود کوفت‌شان کرد، همه می‌روند جهنم. یعنی بیش از پنجاه درصد این جمعیت چهار میلیونی هم به دلیل بداخلاقی می‌آیند جهنم، به گفته همین علمای اعلام کسانی که “زبان نرم” ندارند، بهشت نمی‌روند. یعنی کل ائمه جمعه، رهبر، قاضیان، نمایندگان مجلس که عربده می‌کشند و فرت و فرت حرف‌های بد می‌زنند همه می‌روند جهنم، یعنی کلا شانس بیاورند، حداکثر یک میلیون نفر ممکن است بهشت بروند. البته در میان آنها هم کسانی که “دل مهربان” و “دست بخشنده” ندارند، می‌روند جهنم. با این حساب فوق فوقش پانصد ششصد هزار نفر ممکن است بهشت بروند.

البته در روایت هست که چهار گروه حتما به جهنم می‌روند؛ کسانی که مال مردم را می‌خورند، کسانی که فحش می‌دهند و تهمت می‌زنند، کسانی که پشت سر مردم حرف می‌زنند و کسانی که سرپا جیش می‌کنند. اگر همه اینها را در نظر بگیریم، نهایتا ممکن است دو سه هزار نفر بروند بهشت، آن هم حضرت محمد و امام حسین و پانصد ششصد نفر از اطرافیان آنها. آنها هم که همه‌شان عربی حرف می‌زدند. در واقع می‌خواستم خیال‌تان را راحت کنم، با این مطالعه‌ای که من کردم، همه‌مان می‌رویم به جهنم، آنجا هم که کلا گوگل ترانسلیتور هست و راحت با هم حرف می‌زنیم و حالش را می‌بریم. فقط تعجب می‌کنیم خداوند هم مثل میلیاردرهایی که یک خانه صد هکتاری ویلایی را برای یک زن و شوهر و دو تا بچه می‌خرد، چرا بخاطر هزار نفر آدم بهشت را درست کرده؟ این همه هم در موردش حرف زده، شما که نمی‌خواهی کسی را راه بدهی، برای چی اینهمه شلوغش می‌کنی؟ آقای قادر متعال!