آیا بازگشت آیتالله خمینی به ایران در روز ۱۲ بهمن سال ۵۷ و صدور فرمان راهپیمایی ۲۱ بهمن با وجود حکومت نظامی و ترس از کشتار عمومی، به دستور “امام زمان” بوده است؟ تاکنون شخصیتهای مختلفی روایت کردهاند که تصمیمات اتخاذ شده در آستانه سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلابیون، ناشی از ارتباط ویژه آیتالله خمینی با “امام زمان” و مشورت با او بوده و برخی حتی آن را ناشی از دستور امام دوازدهم شیعیان دانسته اند. این روایت در میان قشرهایی از مردم مذهبی هم طرفدار پیدا کرده و در سالهای اخیر در رسانهها نیز منعکس شده است. به تازگی نامهنگاری میان علی مطهری، نماینده تهران و آیتالله سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد باعث اختلاف نظر در مورد این روایت شده است. آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی هم با ورود به این ماجرا تاکید کرده: “امام خمینی(ره) هیچ وقت ادعا نکرد که امام زمان به من چیزی گفته است”. او اما این تصمیمگیری را ناشی از “الهام” دانسته است.
علمالهدی: علی مطهری بچه بوده، نمیداند
فقط محمود احمدینژاد نبود که از ارتباط ویژه با “امام زمان” سخن میگفت و تدبیر امور در دولتش را با “مدیریت الهی” گره میزد. شاید اصطلاح “دولت امام زمان” به سبب تکرار از سوی برخی حامیان محمود احمدینژاد، یادآور دولتهای دهم و یازدهم جمهوری اسلامی باشد اما ادعای ارتباط با امام زمان و “عنایت” و “توجه” ویژه به برخی افراد و مسوولان، از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی و حتی پیش از پیروزی انقلاب ۵۷، سابقه دار بوده است.
آیتالله سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، هفته گذشته و در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود به موضوع ولایت فقیه و رهبری پرداخت و اگرچه عنوان کرد که آیتالله خامنهای “معصوم” نیست اما به تقبیح کسانی پرداخت که نظر خود را در برابر نظر رهبری جمهوری اسلامی قرار میدهند. او عنوان کرد: “شما اسکناس صدتومانی را به فرد خائنی یا ناتوان نمیدهید بعد امام زمان(عج) امت اسلام را به دست کسی داده است که همه اش اشتباه می کند و بعد او را ول کرده است؟ در حالی که امام زمان(عج) دارای ولایت مطلقه الهیه است و قدرت تصرف در موجودات را دارد و در عین حال که خودش مشغول جهانی سازی است و بعد او را ول می کند با امت اسلام در اشتباهاتش و هرکاری هم که می خواهد بکند؟!”
علمالهدی سپس انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری در سال ۶۸ را محصول “یک دست غیبی پشت قضیه” دانست که در افکار و مغزها “ تصرف میکند”.
او در ادامه خاطرهای از آیتالله مطهری را روایت کرد و به نقل از او گفت: “در جلسه شورای انقلاب به این نتیجه رسیدیم که امام به ایران نیایند و گفتند من از طرف شورا مسئول شدم که صحبت کنم تا امام نیایند تا شورای انقلاب تصویب کند. زنگ زدم که اینها فرودگاهها را بستهاند و پدافند را مجهز کردهاند تا هواپیما را بزنند و کار را تمام کنند. لذا در شورای انقلاب ما به این نتیجه رسیدهایم که فعلا به ایران نیایید. امام فرمودند امروز صبح جمعه بود و من متوسل شدم به امام عصر(عج) و بعد از توسل به ایشان تصمیم گرفتم بیایم و یکشنبه هم میآیم.”
اما علی مطهری، نماینده مجلس در نامهای به علمالهدی، مواضع او در مورد رهبری را زیر سوال برد و از جمله به خاطره نقل شده از پدرش پرداخت: “با توجه به تمایل شدید عوام به وصل کردن همه چیز به امام زمان و در نتیجه خود را از زحمت تفکر و تعقل و تصمیمگیری و اظهارنظر رهاندن، به منقولات با واسطه و غیرمستقیم از بزرگان در این زمینه نمیتوان اعتماد کرد. قطعاً جنابعالی آن جمله را با واسطه از شهید مطهری نقل کردهاید زیرا شرایط اقتضا نمیکند که آن را مستقیماً از ایشان شنیده باشید، لذا چندان قابل اعتماد نیست.”
مطهری توضیح داد که در مورد راهپیمایی ۲۱ بهمن هم ماجرا را از زبان پدرش شنیده و بحثی از امام زمان مطرح نبوده است: “ هیچ صحبتی از امام زمان نبوده است و این، تمایل ذاتی عوام مردم بوده که این شایعه را ساخته است.”
آیتالله علمالهدی هم به این نامه واکنش نشان داد و درباره تشکیک در خاطره منسوب به آیتالله مطهری گفت: “ دیوار حاشا بلند است و وقتی کسی بخواهد یک موضوع را انکار کند آن را انکار خواهد کرد. من از وی سوال میکنم؛ جنابعالی سنتان چقدر بوده است؟ زمانی که من در محضر دکتر مطهری بودم شما یک کودک مدرسهای بودید.”
با چند روز تاخیر، آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی، از نزدیکان آیتالله خمینی هم به این ماجرا ورود کرده و گفته: “امام خمینی(ره) هیچ وقت ادعا نکرد که امام زمان به من چیزی گفته است.”
او به خبرگزاری آنا توضیح داده که تصمیم رهبر انقلابیون ناشی از “الهام” بوده است: “اگر امام در شب ۲۲ بهمن گفت مردم به خیابانها بیایند و گفت که حکومت پهلوی غیرقانونی است و حکومت نظامی درست نیست؛ این هم از عقلانیت درست ایشان بود و هم اینکه ارتباطی که با خداوند داشتند، موجب شده بود راه درست به ایشان الهام شود.”
روایت خزعلی از پیام امام زمان به خمینی
علمالهدی نخستین کسی نیست که از رابطه رهبران جمهوری اسلامی با امام زمان و عالم ماورا سخن میگوید. حتی در مورد تصمیمات او در بهمن ۵۷ هم روایتهای متعددی وجود دارد.
آیت الله سید علی اکبر قرشی پس از آن که شنید آیتالله خزعلی در یک سخنرانی مدعی ارسال دو پیام از سوی امام زمان به آیتالله خمینی شده، به سراغ او رفت و از او توضیحی مکتوب دریافت کرد. بنا به مستندات “مرکز اسناد انقلاب اسلامی”، خزعلی در جواب درخواست توضیح برای “دو دفعه مژده پیروزی از طرف امام زمان(عج)“ نوشته است: “۱- پیام به پاریس که فرمودند: شاه میرود، نگران نباشید. امام راحل سؤال میکند: با خونریزی یا بیخونریزی؟ میگوید: امام علیه السلام فرمود: بیخونریزی. ۲- روز بیست و دوّم بهمن، پیام مبنی بر اینکه در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد. به وسیلهی همین پیام، امام خمینی(ره) اعلام فرمود به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. در نتیجه مردم تهران، بیرون ریختند، حتی خانوادههای خود را آوردند و در خیابانها نشستند، دیگر در تهران به هیچ وجه امکان آمدن تانک و امثال اینها نبود؛ بنابراین آن توطئهی خطرناکی که در نظر بود تا صدها تانک را وارد تهران کنند و با خونریزی انقلاب را از بین ببرند و محل اقامت امام را بمباران نمایند، منتفی شد.”
یکی دیگر از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، “خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی” است که در آن خاطرهای منسوب به آیتالله مطهری درباره ارتباط خمینی با امام زمان آمده است. طبق این روایت، مطهری در پاریس چند بار از سرنوشت انقلاب میپرسد و هربار جواب میشنود که “علیالتحقیق پیروزیم”.
فلسفی ماجرای چندین بار پرسش و پاسخ انجام شده مابین مطهری و خمینی را این گونه نقل کرده است: “شهید مطهری می گفت: دیدم که امام خمینی است، عظمت دارد و من نمی توانم از ایشان بپرسم چرا پیروزیم. ولی پرسیدم آیا به محضر امام عصر شرفیاب شدید و او این خبر را داده است ؟ امام نفی و اثبات نکرد و فقط گفت: قطعا پیروزیم. گفتم: الهامی به شما شده است ؟ گفت: قطعا پیروزیم. از هر دری که من وارد شدم، ایشان نگفت که واقعیت چیست. ولی همچنان با قاطعیت می گفت: پیروزیم و اعتنا به این همه تانک و توپ و نظامی و غیره نکنید، علی التحقیق پیروزی با ماست.”
مهدی طائب، رئیس “قرارگاه راهبردی عمار” هم این ارتباط را مورد تایید و تاکید قرار داده است.