گام اول اتحاد جنبش دانشجویی در خارج

نویسنده

» ۱۶ آذر در مصاحبه با علی افشاری

با علی افشاری، ازفعالین دانشجویی در موردوضعیت جنبش دانشجویی در خارج از کشور سخن گفته ایم.او بر این باورست که جنبش دانشجویی در خارج از کشور، نمی تواند کارهای جنبش دانشجویی در داخل را انجام دهد و  برنامه ها و حرکت های جنبش دانشجویی در خارج از مرزها، بیشتر نقش تکمیل کننده و حمایتی دارد.

این مصاحبه در پی می آید.

آقای افشاری، در روزهای گذشته، برنامه های مختلفی در نقاط مختف جهان به مناسبت 16 آذر برگزار شد. توضیح مختصری درباره این برنامه ها می دهید؟

روز  16 آذرامسال، ویژگی خاصی در خارج از کشور داشت و آن هم تحرک به نسبت بیشتر جنبش دانشجویی خارج از مرزهای ایران، نسبت به سال های گذشته بود. بسیاری از فعالان دانشجویی که به دلایل سیاسی از کشورخارج شده بودند، افرادی که مشغول تحصیل در دانشگاه ها هستند و همچنین نسل دوم دانشجویان ایرانی خارج از کشور، امسال در حرکتی هماهنگ، برنامه های مختلفی برای همبستگی با دانشجویان داخل ایران انجام دادند. به همین منظور کمپین گسترده ای نیز تشکیل شد و برخی از نهادهای حقوق بشری نیز به عنوان حامی، وارد این کمپین شدند. گروههایی هم چون “اتحاد برای ایران” هم امسال حضور بسیار پررنگی در این برنامه ها داشتند و عملا در نقشی بسیار بیشتر از یک حامی ظاهر شدند. همه این مسایل باعث شد که امسال گروهها و فعالان دانشجویی خارج از کشور، با برگزاری چنین برنامه هایی تلاش کنند تا مطالبات جنبش دانشجویی در داخل کشور را بیان کنند. جنبشی که در این مدت تحت فشارهای بسیار زیادی بوده؛ جو سرکوب بسیار شدیدی در داخل وجود داشت. گرچه اخباری که از داخل می رسد، نشان دهنده این است که دانشجویان حضور بسیار پررنگ و موفقی داشته اند و برنامه هایی که اجرا شده نیز بسیار عالی بوده است.

 

درباره  برنامه های خارج از کشور صحبت کردید و حضور فعالان دانشجویی. این برنامه ها، به چه صورت بوده است؟

در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت که برنامه ها، در سه دسته کنفرانس و میزگرد، سخنرانی و همچنین حرکتهای نمادین صورت گرفته است. به طور مثال سازمان عفوبین الملل از بخش دانشجویی خود خواسته بود که به مناسبت روز 16 آذر و برای همبستگی با دانشجویان ایرانی، مراسمی برگزار کنند که این مراسم ها بیشتر به شکل نمادین بوده واز مجید توکلی، به عنوان نماد جنبش دانشجویی در آن استفاده کرده اند. برنامه هایی که شامل انتشار عکس و پوستر، تبلیغ در دانشگاه ها و… بوده است. از سوی دیگر در شهرهایی چون واشنگتن، لس آنجلس، رم، تورین، پاریس، ژاپن، لبنان و دو شهر مالزی هم برنامه های مختلفی برگزار شده است. این جدا از برنامه هایی است که تا آخر هفته نیز در شهرهایی چون آمستردام، استکهلم، نیویورک و… انجام خواهد شد. در شهری مثل پاریس، برنامه سخنرانی وپرسش پاسخ با حضور برخی از فعالان دانشجویی که به تازگی از ایران خارج شده اند، برگزار شد و دکتر لاهیجی و خانم  آزاده کیان در آن سخنرانی کردند. ضمن اینکه شهادتنامه ای از سوی فعالان دانشجویی حاضر، درباره تضییع حقوق دانشجویان در ایران از آن تهیه شد.

 

محورهای این برنامه ها هم، همین مسایل بود؟

محور و هدف اصلی این برنامه هابزرگداشت 16 آذر و تجدید میثاق با جنبش دانشجویی در ایران بود، اما غیر از آن چندین محور کلی برای این برنامه ها در نظر گرفته شده بود که می توان آن ها را روی سایت کمپینی که به همین مناسبت ایجاد شده بود، مشاهده کرد. ما فراخوان و قطعنامه مشترکی منتشر کردیم و روی مسایلی چون آزادی فوری و بی قید و شرط دانشجویان زندانی – که بالغ بر 80 نفر هستند – تاکید کردیم. البته این مساله هم به فعالان دانشجویی فعلی مربوط می شد، هم فعالان دانشجویی  قدیمی تر مثل  عبدالله مومنی و علی جمالی و فعالان اسبق دانشجویی مثل دکتر یزدی، سلیمانی، میردامادی، تاج زاده و… کارها نمادینی مثل انتشار پوستر و عکس هم برای این دوستان انجام شد. رعایت آزادی های آکادمیک و حقوق صنفی وسیاسی دانشجویان، اعتراض به دخالت دولت در تدوین و دخل و تصرف در رشته های علوم انسانی، اعتراض به تبعیض و گزینش های سیاسی و امنیتی، مذهبی، جنسیتی، بازنشسته کردن اساتید، تشویق فعالان خارج از کشور برای فعالیت بیشتر و حمایت از فعالان دانشجویی داخل و حمایت از برخورد جهان با ناقضان حقوق بشر در ایران، از جمله دیگر محورهای این برنامه بود.

 

فکر می کنید این برنامه ها می تواند تاثیری روی جنبش دانشجویی در داخل داشته باشد؟

برنامه ها و حرکت های جنبش دانشجویی در خارج از مرزها، بیشتر نقش تکمیل کننده و حمایتی دارد. نوع، سطح و میزان فعالیت های جنبش دانشجویی در خارج از کشور، با جنبش دانشجویی در داخل تفاوت دارد. البته این توضیح را بدهم که از لفظ “جنبش” برای دانشجوان خارج از کشور، مسامحتا استفاده می کنم. قاعدتا جنبش دانشجویی در خارج از کشور، نمی تواند کارهای جنبش دانشجویی در داخل را انجام دهد. این حرکت ها در وهله اول، نقش انگیزشی دارند، یعنی باعث می شوند که دانشجویان داخل، انگیزه بیشتری برای تحرک بیایند. از سوی دیگر در کشورهای توسعه یافته، دانشگاه ها، نقش مهمی در جامعه مدنی بازی می کنند. مطرح شدن مشکلات و فشارهایی که بر جنبش دانشجویی در داخل ایران وجود دارد، و انتقال آنها به دانشگاه های خارج از کشور باعث می شود که این مسایل و مطالبات جنبش دانشجویی در جامعه مدنی چنین کشورهایی نیز مطرح شود. این می تواند باعث شود که فشار و سرکوب های دولتی علیه دانشجویان داخل به میزان زیادی کم شود. از سوی دیگر با توجه به فراغت بیشتر دانشجویان در خارج از کشور و با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک و نقش مهم داده ها و اطلاعات، می توان از آخرین تجارب و دستاوردهایی که در عرصه  های گوناگون وجود دارد ارشیوی درست کرد و با تدوین و ترجمه، آن ها را در اختیار دانشجویان داخل قرار داد.البته توجه کنیم که اگر دانشجویان خارج از کشور، فعال تر شوند و نقشی مهم تری را بازی کنند، شاید نقشی که کنفدراسیون دانشجویان ایرانی قبل از انقلاب در خارج  بازی می کرد، می تواند بیشتر روی معادلات تاثیر بگذارد. این گونه و با برقراری رابطه بین المللی، می توان از تجارب جنبش های دانشجویی در دیگر کشورهایی که دانشجویان در آن ها نقش تاثیرگذاری در گذار به دموکراسی داشته اند هم استفاده کرد. ضمن اینکه کشورهایی هستند که شرایطی مشابه شرایط ایران دارند و جنبش های دانشجویی در آن ها، در صف اول مبارزه برای رسیدن به دموکراسی قرار دارند. کشورهایی چون روسیه، کوبا، ونزوئلا، چین و… می توان با برقراری رابطه با آن ها، از تجارب آن ها استفاده کرد و تجارب داخلی را در اختیار آن ها گذارد. به هر حال همان طور که چنین دولت هایی، با هماهنگی با یکدیگر، دست به مانورهای مختلف در عرصه جهانی می زنند، می توان در سطحی پایین تر، چنین انسجامی را میان دانشجویان این کشورها نیز برقرار کرد.

 

در برنامه هایی که برگزار شده، نماینده هایی از جنبش دانشجویی این کشورها هم حضور داشته اند؟

متاسفانه به دلیل برخی مشکلات این اتفاق نیفتاد. ولی مثلا در دانشگاه هاروارد دانشجویان ونزوئلایی برنامه ای برگزار کردند با نام “همبستگی دانشجویان ونزوئلا با دانشجویان ایران” که در آن یکی از فعالان دانشجویی سابق ونزوئلا سخنرانی کرد. یکی از مشکلات ما هم مسایل امنیتی در کشورهای این چنینی بود. با توجه به وضعیت این کشورها و فشارها مشابه امنیتی ایران، چنین برنامه هایی، فرایند خاص خود را می طلبند که باید طی شود. به هر حال جنبش دانشجویی ایران نیاز به یک بعد بین المللی هم دارد، همان طور که در زمان شاه کنفدراسیون داشت؛ این بعد بین المللی می تواند کمک شایانی به دانشجویان داخل کشور بکند.

 

یعنی در واقع می توان گفت چنین برنامه هایی، سنگ بنای نخستین ایجاد چنین روابط بین المللی است؟

بله. به طور مثال در برنامه پاریس، نماینده جنبش دانشجویی اتحادیه اروپا هم حاضر بود و با دانشجویان ایرانی اعلام همبستگی کرد. به هر حال این برنامه ها، در طول زمان می تواند با برنامه ریزی های مفصل انجام شود. همین که 15 گروه مختلف دانشجویی در خارج از کشور، برای این برنامه با هم هماهنگ شده اند، به نظر من نقطه عطفی در فعالیت های جنبش دانشجویی خارج از کشور است. این مساله را باید به فال نیک گرفت. ضمن اینکه فراموش نکنیم که اساسا در کشورهای اروپایی و آمریکایی، همراه کردن دانشجویان برای برگزاری یک برنامه، بسیار دشوارتر از داخل ایران است، چون فضای خاصی بر خارج از کشور حاکم است و جو به طور کلی باداخل تفاوت دارد.