حکایت حال ♦ چهار فصل

نویسنده

شکایت شب هجران نه آن حکایت حال است ‏

که شمه ای زبیانش به صد رساله برآید (حافظ)‏

‏”حکایت حال” صفحه جدیدی در “چهارفصل” است با نگاهی به حکایت ها و شکایت های اهالی فرهنگ و هنر…‏

در این شماره می پردازیم به آواز خوان و خوش نویس نامدار ایران “بیژن بیژنی” که در عرصه “نای و نی” چهره ‏شاخصی از خود ارائه داده و در هر دو زمینه صاحب شیوه شناخته می شود. در کار با نی (خوشنویسی) سیزده ‏نمایشگاه و در کار نای (آواز خوانی) چهارده اثر از او منتشر شده است که آخرین آن همین روزها با آهنگسازی ‏‏”اسماعیل واثقی” موسیقیدان غربت نشین مقیم اتریش با نام “آفتاب خوبان” به بازار می آید.‏

aftabkhoban1.jpg

‎ ‎ای آفتاب خوبان، می جوشد اندرونم!‏‎ ‎

‏”آفتاب خوبان” چهاردهمین اثر موسیقیایی بیژن بیزنی با آهنگسازی سنتور نواز و موزیسین باتجربه و شناخته شده مقیم ‏اتریش “اسماعیل واثقی” همین روزها منتشر می شود که در آن بیژنی به طریقی تازه در کار خود روی آورده و غزل ‏هایی از مولانا و حافظ را به شیوه ای که امروزها به “موسیقی عرفانی” در موسیقی ملی و سنتی ما معروف شده و با ‏دف و نی همراه است می خواند: چهارگاه، افشاری، اصفهان و بیات ترک.‏

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان، وین راه بی نهایت

ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم‏

یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

‏ همین چند ماه پیش بود که سیزدهمین نمایشگاه خوشنویسی او نیز با عنوانی موسیقیایی بنام “دست افشانی حروف” در ‏گالری “نگین” مجتمع گلستان در شهرک غرب برپا شد و با استقبالی ویژه از سوی هنردوستان بویژه اهالی هنر روبرو ‏شد. آن شب هنرمندان صاحب نام بسیاری را از دنیای ادبیات، موسیقی، سینما، تاتر، هنرهای تجسمی و خوشنویسی می ‏شد دید که آمده بودند کارهای همکار خواننده و خوشنویس خود را از نزدیک ببینند. بیژنی از جمله هنرمندان نادر ایرانی ‏است که در دو شاخه هنری متفاوت به شهرت و محبوبیتی قابل توجه رسیده است و در هر دو شاخه تا آنجا پیش رفته که ‏‏”استاد” خطابش می کنند: آواز خوانی و خوشنویسی یا به قول خودش نای و نی که البته به زعم او نزدیکی بسیاری با ‏هم دارند. “خوشنویسی با موسیقی بسیار نزدیک است، هنرمندان خوشنویسی که موسیقی را درک کرده اند، ‏موسیقیدانانی بودند که به خوبی خط می نوشتند.“‏‎ ‎

aftabkhoban2.jpg

‎ ‎یکی از تابلوهای بیژنی ، آئین چراغ خاموشی نیست‎ ‎

آواز خوانانی مانند شجریان بوده اند که حتی در خوشنویسی به درجه ممتازی رسیده اند اما آنرا به صورت جدی و حرفه ‏ای ادامه نداده اند. یا خوشنویسانی که به خوانندگی روی آورده اند اما ره به جایی نبرده اند. بیژنی اما در هر دو رشته به ‏جایی رسیده است که آثارش طرفداران بسیاری جلب می کند. صدایش مانند خود او ساده، رسا و موثر است و آثار ‏خوشنویسی اش بدون پیرایه های مرسوم، با پیام های فرهنگی و اجتماعی به دل می نشیند. وقتی این نیم بیت مولانا را ‏نوشته و در یازدهمین نمایشگاهش به دیوار آویخته بود که “نه دامی است نه زنجیر، همه بسته چرائیم؟” بسیاری از ‏اهالی فرهنگ و هنر در مقابل آن ایستادند و از سادگی و گویائی اش چشم تر کردند.‏

بیژنی که در سال 1332 در روستای “فکچال” بابل به دنیا آمده، خوشنویسی را از کودکی با تاثیر از کارهای عمویش ‏محمد بیژنی شروع کرد. پس از پایان دبیرستان به تهران آمد و زیر نظر اساتید انجمن خوشنویسان ایران کار را ادامه ‏داد و خود به استادی صاحب شیوه تبدیل شد. ورود او اما به موسیقی تصادفی بود. او که سال ها عنوان روی جلد کتاب ‏و نوار نویسندگان، شاعران و هنرمندان بسیاری را نوشته بود، در اثر آشنایی و نزدیکی با خانواده کامکار به دنیای ‏موسیقی وارد شد و اولین اثر منتشر شده اش قطعه “شوریده دل” ساخته ارسلان کامکار بود که در نوار “افسانه های ‏سرزمن پدری” به بازار آمد. پس از “گل به دامن” با کامکارها، نهانخانه دل را با دکتر کامبیز روشن روان کار کرد که ‏از آن میان قطعه “نوائی، نوائی” ورد زبان مردم شد.‏

کار با روشن روان ارزش ویژه ای برای بیژنی دارد. این دو همدیگر را خوب درک می کنند و تاکنون هشت اثر از ‏چهارده اثر منتشر شده بیژنی کار روشن روان بوده است. یک اثر با دکتر محمد سریر دارد، یک اثر با اسماعیل تهرانی ‏و دو اثر با اسماعیل واثقی که “آفتاب خوبان” تازه ترین آنهاست. بیژنی مانند خوانندگان دیگر نیست که خود را محور ‏کار بداند: “آهنگساز معمار کار من است، بدون هیچ تظاهری می گویم که من پشت سر آهنگساز ایستاده ام. استادانی که ‏من خواننده آثارشان بوده ام هنرمندان بزرگی هستند که سال ها زندگی، دانش و تجربه کاری شان را در این راه گذاشته ‏اند و موجب مباهات من است که در کنار آنها باشم.‏

aftabkhoban3.jpg

‎ ‎بیژنی در کنار دکتر محمد سریر در خاکسپاری نادر ابراهیمی‎ ‎

نمی شود از بیژنی گفت و از پوستر ویژه گردهمائی ادبیات جهان (اینترلت) یاد نکرد که با خط او و شعر شاملو پوستر ‏برگزیده این همایش جهانی شد و در سطح جهان به نمایش در آمد و یک نمونه از آن با امضای زیبای احمد شاملو در ‏اتاق نشیمن خانه بیژنی آویزان است، با عکسی از شاعر بزرگ معاصر که به خوشنویس اهدا کرده است:‏

آی عشق، چهره آبیت پیدا نیست…‏