نمیگویم آزادی خانم سارا شورد 32ساله تبعه امریکا فینفسه خوب یا بد است، اما مرور ادبیات جاری پیرامون پرونده دستگیری سه کوهنورد امریکایی که برای 10 ماه گذشته در ایران زندانی بودهاند ملاحظات عدیدهای را میطلبد. این تبعه امریکا بر اساس اظهارات بسیاری از مقامهای سیاسی و قضایی و در خبر مربوط به آزادی وی متهم به جاسوسی است و حتی مقامهای قضایی اعلام کردند ادله زیادی مبنی بر جاسوسی و فعالیت جاسوسی این افراد موجود است. بر اساس تعریفی که برای لغت جاسوسی وجود دارد، جاسوسی جمعآوری اطلاعات حساس و سری است، یعنی اطلاعاتی که درز کردن یا لو رفتن آن ضربه سیاسی، اقتصادی یا امنیتی شدیدی را به کشورها وارد میکند؛ ضربه و خسارتی که جبران آن بسیار سخت، پرهزینه و زمانبر است. هر قدر کشورها در شرایط سیاسی حساستری قرار داشته باشند- مثلاً جنگ، صلح بعد از جنگ یا حتی تحریمهای بینالمللی- تاثیر جاسوسی و تاثیر عملی که یک جاسوس بر منافع یک ملت یا کشور وارد میآورد سنگینتر و جبرانناپذیرتر است. بر اساس مفهومی که از لغت جاسوسی مستفاد میشود کشورها تا مطمئن نشوند کسی را به جاسوسی متهم نمیکنند زیرا عواقب حقوقی و سیاسی دستگیری، زندانی و محکوم کردن یک تبعه خارجی به جاسوسی بسیار سنگین است و طبعاً تعداد زیادی از دوایر سیاسی دیپلماتیک و امنیتی را درگیر پرونده میکند، و نیز اگر کسی را متهم به جاسوسی کردند آزادی متهم حتی بعد از سالها- چه رسد پس از 10 ماه- امکانپذیر نیست زیرا انتساب جرم جاسوسی به یک تبعه خارجی به مفهوم آن است که اقدام متهم امنیت ملی یک کشور را تهدید یا تخریب کرده است و کشور آسیبدیده سالیان و هزینه زیادی را باید صرف کند تا خسارات وارده به سیستم امنیتی، اقتصادی یا نظامی خود را جبران کند. حال اگر چنین تعریف جامع و بسیطی از جاسوسی در ابتداییترین منابع حقوقی وجود دارد چطور میتوان یک متهم به جاسوسی را با فقط 500 میلیون تومان وثیقه آزاد کرد. جاسوس یا جاسوسی کرده یا صرفاً در جریان یک بازی سیاسی به جاسوسی متهم شده است. در صورتی که جرم جاسوسی واقع شده آنچنانکه مقامات قضایی اعلام کردهاند مدارک و اسناد مفصلی برای جاسوسی امثال سارا شورد تبعه امریکا یا کلوتیلد ریس تبعه فرانسه موجود است، چگونه میتوان وارد آمدن چنین خسارات هنگفتی را با سپردن وثیقه جبران کرد، زیرا جبران آن خسارات امنیتی، نظامی که فعالیت یک جاسوس بر باد میدهد، فقط با صرف میلیاردها تومان از مالیات ایرانیان قابل جبران است و هیچ مرجع سیاسی یا قضایی حق ندارد چنین خساراتی را نادیده بگیرد یا ببخشد. یکی از مسوولان در مقدمه خبر آزادی قریبالوقوع سارا شورد گفت: “نگاه ویژه جمهوری اسلامی ایران به هویت زن به گونهای است که زمینهساز آزادی این زندانی زن میشود.” بعید میدانم در هیچ کجای دنیا پرونده جاسوسی یک جاسوس به صرف زن بودن ختم به خیر شود یا اینکه بر باد دادن امنیت یک کشور به صرف اینکه جاسوس زن باشد اشکالی نداشته باشد. اما روند زندانی شدن و آزادی برخی از اتباع خارجی در ایران - از جمله هشت ملوان انگلیسی، کلوتیلد ریس فرانسوی و همین خانم سارا شورد- ظاهراً حاکی از این است که برخورد بااین افراد رویهای است که به کار رایزنی و معامله در جاهایی میآید. البته رویهای که از موضع قدرت و اداره صریح و شفاف و از موضع توانمندی و سوار بودن بر اداره امور نیست و حتی ممکن است دلالت آشکاری باشد بر ضعف دیپلماتیک و ناکارایی در مدیریت روابط با جهان خارج.
شاید اوج بههمریختگی اموری که به آن اشاره رفت برنامهریزی برای برگزاری مراسم آزادسازی یک متهم به جاسوسی علیه مملکت در تالار حافظیه کاخ سعدآباد باشد. معمولاً در تالارهای معروف تاریخی و ملی به شاهکارها و به خادمان ملی جایزه میدهند، نه اینکه در چنین سالنهایی که نماد هویت ملی کشور است جاسوس آزاد کنند. اگر فرجام جاسوسی و ضربه زدن به امنیت ملی ایرانیان مراسم تودیع در تالار حافظیه سعدآباد باشد، بعید نیست در آینده نزدیک ایران بهشت جاسوسان باشد و جاسوسان برای جاسوسی در ایران به رقابت با یکدیگر بپردازند. چند ماه پیش هشت جاسوس روسیه که در امریکا دستگیر شدند با تعدادی جاسوس امریکایی که در امریکا دستگیر شده بودند مبادله شدند اما مبادله این افراد در باغ پشتی کاخ سفید انجام شد و نه در سالن معروف اپرای مسکو و نه اساسا برای ازادی جاسوسان مراسم با شکوه برگزارکردند.
همه کشورها در روند اداره امور امنیتی خود همواره با افراد یا جریانهایی مواجه میشوند که در کاراخلال امور عادی سیاسی، اقتصادی و امنیتی نظام هستند. به همین دلیل دوایر قدرتمند و بسیار گسترده و دقیق ضدجاسوسی را برای مبارزه با هر عامل نفوذی تشکیل میدهند که ممکن است از خارج و علیه سیستم اقدام یادر ان نفوذ کند. به دلیل چنین حساسیتی و روابط حساسی که در امر جاسوسی مورد تهدید قرار میگیرد متهم کردن یک نفر به جاسوسی مستلزم ترتیبات بسیار جدی و برگشتناپذیر و غیرقابل معاملهای است، درهمه کشور ها کسی که به جاسوسی متهم شود نه برایش وثیقه تعیین میکنند، نه به جنسیت متهم نگاه میکنند، نه تا محاکمه کسی را آزاد میکنند و نه اساساً اتهام جاسوسی به سکه رایج رایزنیهای بافرجام و نافرجام تبدیل میشود. اگر آن ملوانان انگلیسی متهم به جاسوسی با کت و شلوار و دستهگل و چشمروشنی برای خانوادههایشان بدرقه نمیشدند، امروز برای آزاد کردن کسی که 10 ماه اصرار داشتیم جاسوس است، تالار حافظیه کاخ سعدآباد را با دعوت از خبرنگاران داخلی و خارجی چراغانی نمیکردیم، زیرا ابتداییترین مفهومی که از چنین رفتارهای سیاسی ناپخته ای به دست میآید این است که امنیت ملی ایران و معامله بر سر آن گران نیست.
منبع:شرق