ایلاریا لونیگرو
ماسیمو پارادیزو، در کتاب جدید اش داستان زنان جوانی را تعریف می کند که به دلیل مخالفت با محمود احمدی نژاد، در زندان اوین، زندانی هستند. این کتاب شامل روایت 30 زندانی است که در سلول های تاریک اوین، زندانی هستتند.
این کتاب، همان حس آشنای غذای مادر ایرانی در کتاب “در کنار نان تافتون” را دارد که ما را از فاصله 4200 کیلومتری به پایتخت ایران می برد، وقتی که هنوز ایران از وقایع پس از انتخابات سال 2009 که منجر به پیروزی احمدی نژاد شد، در تنش است.
به همین دلیل است که وقتی آذین، دختر دانشجوی 26 ساله و قهرمان کتاب، توسط سپاه پاسداران دستگیر می شود، دچار ترسی واقعی می شویم و صدای گریه پدر و مادرش را طوری می شنویم که انگار صدای پدر و مادر خودمان است. ماموران با لگد او را به سلولی پرت می کنند که بسیاری هرگز از آن بازنگشته اند.
آذین، دانشجوی نمونه که تنها زمانی حجاب از سرش بر می دارد که در مهمانی خارج از شهر باشد، زمانی که جوانان دور از چشم ها به سبک جوانان غربی لباس می پوشند، تنها یک جرم دارد. او به اس ام اس دوستش که از او دعوت کرده بود که همراه طرفداران جنبش سبز برای اعتراض به نتیجه انتخابات 2009 به خیابان بروند، پاسخ داده بود.
آذین در زندان با زنان دیگری آشنا می شود. از آنها آزادی بیان، ارزش ایمان داشتن و قدرت آموزش را فرا می گیرد. در آن سلول که 24 ساعته با چراغ نئونی روشن بود تا زندانیان به تفاوت روز و شب پی نبرند، آذین و زنان دیگر انقلاب خاموش را که از آموزش و تفکر، عشق و نوع دوستی پدید آمده است، تجربه می کنند.
ماسیمو پارادیزو، از سال 2009، همکاری اش را با روزنامه ایل فاتو کوتیدیانو، آغاز کرد و در سال 2012 خبرنگار حوزه قزاقستان و ایران شد. دو هفته بعد از مصاحبه با علی اکبر جوانفکر، مدیر وقت روزنامه ایران، ماسیمو دریافت که جوانفکر دستگیر شده است. در مورد او بادوستان ایرانی اش صحبت کرد: دو دختر ایرانی برای او تعریف کردند که در زندان اوین چه می گذرد. پارادیزو می گوید: “باورم نمی شد که این دو دختر شخصا تجربه ای وحشتناک را در زندان اوین گذرانده باشند. اما براحتی در مورد آن صحبت می کردند و من از این فرصت استفاده کردم و صحبت هایشان را یادداشت کردم.”
اینطوری شد ماسیمو پارادیزو، کتاب اش را آغاز شد. “ خواهر شدن در تهران”، حاصل دو ماه گفتگو با 30 فعال زن جنبش سبز که خاطرات زندانشان را برای وی تعریف کردند: از سرمای راهروهای زندان اوین، تا چشم بند و نحوه ارتباط گرفتن با دیگر زندانیان از ورای دیوار های سیمانی زندان.
در میان زنانی که سمبل مبارزه با حکومت هستند، باید به مهدیه گلرو، دانشجویی که 30 ماه زندانی بود و نسرین ستوده، وکیل جوانی که سال ها برای حقوق زنان مبارزه کرده است، اشاره کرد.
در کتاب آمده است: “جنبش سبز، که توسط حکومت ایران سرکوب شد، حتی از بحران های اقتصادی هم قوی تر بود و امکان دارد بعد از انتخابات 14 ژوئن سال 2013، باز هم صدایش را بشنویم اگرچه برای جلوگیری از تکرار حوادث سال 2009، دانشگاه ها از فردای انتخابات، تعطیل می شوند.”
پس وظیفه جنبش سبز چیست؟ جنبش سبز با توجه به نارضایتی مردم و اینکه آنها دلشان نمی خواهد با یک تغییر اساسی به یک بهشت دروغین دست پیدا کنند، عمل کند. ایرانیان بیش از هرچیز خواهان دولتی هستند که به نیازهای مردم رسیدگی کند و نه انرژی اتمی، دولتی که بر روی اجرای عدالت در سرزمین قصه های هزار و یک شب تمرکز کند و از اظهارات ضد یهود علیه اسرائیل بپرهیزد.
فاتو کوتیدیانو، 1 آوریل