یدالله صمدی کارگردانی است که ساخت چند فیلم حماسی با فضا های تاریخی را در کارنامه دارد. او در شهرآشوب سراغ یکی دیگر از این فضا ها رفته است. فیلم به نسبت کارهای تکراری مدت اخیر سرو شکل مناسب و قابل قبولی دارد. اما به خاطر سیاست حمایت از اکران فیلم های فارسی این فیلم پس از نمایش در جشنواره فیلم فجر مجال اکران نیافت و یکسره راهی شبکه ویدئویی شد.
شهرآشوب
کارگردان : یدالله صمدی. نویسنده: فریدون دانشمند. مدیر فیلمبرداری: حسن پویا. طراح صحنه و لباس: فرهاد آهی. تدوین: مهرداد خوشبخت. تهیه کننده: محسن آقا علی اکبری. بازیگران: حسین یاری، سعید نیکپور، رویا تیموریان، الهام حمیدی، جعفر دهقان، سام درخشانی.
فیلم روایت زندگی پر فراز و نشیب غیاث الدین جمشید کاشانی، ریاضیدان و منجم شهیر ایرانی و معین الدین کاشانی، یار و همکار دیرینه اوست. این دو به دعوت الغ بیگ حاکم سمرقند راهی سفر می شوند، تا در آنجا رصدخانه ای عظیم بنا کنند، رصدخانه ساخته می شود، اما سازندگان مغضوب حاسدان و بدخواهان واقع می شوند. کشف و محاسبه عدد پی و سینوس زاویه یک درجه، گنجینه ای گرانبهاست و بسیاری می خواهند آن را به خود نسبت دهند، معین به هرات می گریزد تا با عرضه رساله ای از غیاث الدین، حقیقت را افشا نماید، اما در آخرین لحظه رساله ربوده می شود…
روایت تاریخ
در میان آشفته بازار فیلمفارسی های مدرن که این روز ها بر پرده سینما ها غوغا می کنند فیلم شهرآشوب فیلمی آبرومند و قابل تامل است. اما به دلیل اختلاف هایی که پیش آمد فیلم مجال اکران پیدا نکرد. این فیلم حتی از سیما نیز پخش نشد و یکسره وارد شبکه ویدئویی خانگی شد که البته از این رهیافت مخاطب بیشتری یافت و دیده شد.
پروژه شهر آشوب قرار بود کاری دنباله دار و عظیم باشد که در مرحله نخست فیلمی سینمایی از آن ساخته شده و در مرحله بعد به صورت یک سریال تلویزیونی ادامه پیدا کند که ناگهان در نیمه های راه این پروژه را از صمدی گرفته و در اختیار محمد حسین لطیفی قرار دادند تا با گروهی دیگر کار را ادامه دهند و هم اکنون نیز این مجموعه در حال فیلمبرداری است.
صمدی تا کنون چند اثر حماسی را در کنار فیلم های اجتماعی کارگردانی کرده است. از میان این فیلم ها می توان به ساوالان، سارای و… اشاره کرد. او در این فیلم نیز زندگی یکی از دانشمندان مهم ایرانی را مد نظر قرار داده است و البته به سیاق کارهای تاریخی تلویزیونی تنها هدف خود را بیان مستقیم زندگی او معطوف نداشته است.
فیلم یکی از نکات قوت خود را در داستان پردازی دنبال می کند. داستان هایی فرعی که زندگی غیاث الدین را کامل می کنند. اگرچه زندگی این دانشمند دارای فرازو نشیب هایی دراماتیک بوده است اما افزودن ته مایه هایی پلیسی برای ایجاد حس تعلیق می تواند تماشاگر را با خود همراه کند و این نکته ای بوده کا کارگردان و فیلمنامه نویس فیلم به آن توجه داشته اند.
در همین راستا حتی تدوینگری هم که برگزیده شده خود فیلمسازی است که ریتم تماشاگر امروز را می شناسد و سعی می کند با ضرباهنگی به روایت داستان های باب روز تماشاگر را با خود همراه کند. مهرداد خوشبخت تاکنون چند فیلم تلویزیونی موفق را کارگردانی کرده که این فیلم ها توانسته اند از استاندارد های نازل تلویزیونی چند پله فاصله بگیرند. تماشاگری که به ریتم کند کارهای تاریخی خو گرفته در این فیلم با ریتمی متناسب با داستان همراه می شود.
صمدی از سوی دیگر سعی می کند شخصیت خود را گام به گام در دل فیلم کامل کند. تماشاگر در فیلم شهر آشوب غیاث الدین را در خلال داستان می شناسد و کارگردان از ابتدا سراغ آرشیو ذهنی تماشاگر نمی رود. در دل داستان آدمی متولد می شود و ما از شیوه برخورد او با اطرافیان به خصوص معین الدین کاشانی که دائم همراه اوست به احوالت این دانشمند پی می بریم.
فیلم شهر آشوب می کوشد در کنار بیان زندگی غیاث الدین آینه ای را از یک برهه تاریخی را نیز پیش روی مخاطبش قرار دهد که همواره قدرت با فرهنگ چگونه برخورد کرده و این نکته ای بوده که دائم در تاریخ این مرزو بوم تکرار شده است. صمدی این نکته را هم درشت نمایی نمی کند و آهسته از کنارش می گذرد اما به یغما رفتن دستاوردهای غیاث الدین نشانه ای بارز از این نگاه محسوب می شود.
فیلم از منظر طراحی های صحنه و لباس نیز سروشکلی موزون دارد. تماشاگر با فضایی آمیخته با رنگ رو به روست که اگرچه مبین یک دوره تاریخی است، اما با این حال می تواند به فضایی تصویری نیز دست یابد. حسین یاری در کنار سعید نیکپور نیز پس از ایفای چند نقش تاریخی تا حدود زیادی موفق می شوند که از عهده نقش ها برآیند.
این پروژه با حضور صمدی می توانست موفق باشد. حال باید دید گروه تازه با ادامه داستان زندگی غیاث الدین چه خواهند کرد.