قره العین و حجاب

نویسنده
فاطمه زمردیان

» حرف/ حرف اول

آزادی آشکار، نه پنهانی

 

 

طاهره بیش از ۱۵۰ سال پیش، دردشت بدشت در برابر ۳۰۰ هزار سوار حجاب از سر گرفت. قره العین نامیدش. شایسته پیامبری دانستند اورا. نوشتند دفتر اصلاحات اجتماعی اول بار بدست او باز شد. مشعل دار آزادی نام گرفت. فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی ملقب به زکیه یا ام‌سلمه و مشهور به طاهره و قُرةالعَین - زادهٔ ۱۲۳۰، ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ قمری - جانباخته ۱۲۶۸ قمری- د رخانه مثل همه زنان و مردان “آزاد» بود که د رپنهان آزاد زندگی کند. او، این آزادی دزدانه بی‌ب‌ها را به آزادی اجتماعی ارتقاء داد، دراین راه جان خودنثار کرد و نور چشم آزادی شد.

تاریخ وصف‌های بسیاردیگرهم از آزادی راستینی که طاهره مبلغ و مجریش بود، دارد. کنت دوگبینو می‌نویسد:

 ”… اصحاب که ۸۲ تن بودند چند روز قبل میان باغ تخت آراستند و آنرا با قالیچه‌های رنگارنگ مزین نمودند. در این هنگام طاهره با لباسی فاخر وارد باغ شد و بی‌حجاب بالای تخت رفت و چهار زانو نشست تا سخنرانی کند که همهمه بین حاضران افتاد. چند تن بلند شده رفتند، عده‌ای اعتراض کنان سر به زیر عباده بردند تا چشمانشان با دیدن روی و موی طاهره که او را مقدس می‌دانستند به گناه آلوده نشود و یک تن به نام خالق از شدت تاثر گلوی خود را برید.”

قطره‌ای از دریایی که د رباره قره العین نوشته‌اند، منظر رابر این زن یگانه تاریخ می‌گشاید:

۱

“سارا برنارد ستاره تئا‌تر از کاتوله منده (نمایشنامه نویس فرانسوی) خواسته بود نمایشنامه‌ای دربارهٔ طاهره بنویسد تا او نقش وی را بازی کند و چون منده تعلل کرد نزد من آمد و تقاضای اطلاعات کرد. طاهره یک شاعر جوان و مبارز ایرانی بود، همانند ژاندارک، هلوآز قرون وسطی و هایپات در دورهٔ افلاطون. طاهره در تاریک‌ترین عصر علیه نابرابریهای اجتماعی و مشکلات زنان قد علم کرد و هر کس کلامش می‌شنید عرفان می‌یافت. نقاب از چهره برداشت و بی‌حجاب در جمع اصحاب که همگی از علمای عصر خود بودند حاضر شد که در توان هیچ بانویی نبود. اگر قرار بود در عالم زنان بانویی به پیامبری معبوث گردد طاهره قائم و مهدی بود…”

 (ژول بوآ، اسلام‌شناس فرانسوی)

 ۲

”… بذری که طاهره در سرزمین اسلامی افشاند بتدریج رو به سر سبزی است و حاصلش یکی دو قرن بعد معلوم می‌شود. افتخار این بانوی بزرگوار ایرانی در آنست که دفتر اصلاحات اجتماعی اول بار بدست او باز شد… “

 (دکتر چین، روحانی انگلیسی)

۳

 ”… در عالم مسیحیت زنانی بودند که دوش به دوش مردان دست به کارهای بزرگ زدند و قره العین به تنهایی در جهان اسلام… «

 (ژرور آژان، عضو فرهنگستان فرانسه در اواخر قرن نوزده)

۴

 ”… حسن جمال، تنزیه و تقدیس، شجاعت و شهامت شاعر محبوب ایران طاهره قره العین را تکریم بسیار قائلم که در ‌‌نهایت شجاعت و جانبازی، مشعل دار آزادی زنان گردید. شهادت طاهره یکی از محزون‌ترین وقایع تاریخ معاصر است…. “

 (لرد کرزن، نویسندهٔ انگلیسی)

 ۵

 ”… در ایران تا مدت‌ها زنان و مادران به دختران خود می‌گفتند، اگر می‌خواهی مثل طاهره شوی، باید درس بخوانی. طاهره نمادی از کمال و جمال بود…”

(دکتر لوول جانسون، محقق آفریقای جنوبی)

۶

 بررسی شخصیت طاهره قره العین از چند جهت حائز اهمیت است. اول آنکه او در دورانی که زنان در پستوی خانه یا در پشت پرده های حرمسرا محبوس بودند ، دورانی که زن ایرانی با درد و رنج و کابوس “هوو“ پیچیده در چادر و روبنده ، بدور از هر گونه امکان حضور در اجتماع در آتش خرافات و حسد و جادو جنبل می سوخت، بعنوان یکی از اولین سرآمدان رفرم دینی و اولین مبشر آزادی زن ، با شجاعتی کم نظیر پا به میدان مبارزه گذاشت. دوم اینکه وی حتی زندگی خصوصی رسوم و سنتهای تربیتی زنان را به چالش کشیده بود و نه فرزندی مطیع بود و نه همسری فرمانبردار، بلکه با اعتماد به نفسی عجیب در راهی که درست می پنداشت قدم گذاشت. سوم ، دانش و توانایی کم نظیر او در سخن وری و مباحثه و منطق گرایی است. چهارم ، اهمیت حضور اوست بعنوان یک شاعر توانا و آگاه.

۷

 کنت دو گوبینو (سیاستمدار ، محقق و وزیر مختار فرانسه در ایران) در کتاب “مذاهب و فلسفه در آسیای میانه” نوشته است:

 ”… می خواستم بدانم چه انگیزه ای موجب استقبال مردم از طاهره و سخنرانی های وی بوده است. از چند نفر که سخنرانی های او را شنیده بودند، سوال کردم. می گفتند، سخنانش بقدری نافذ بود که در شنونده تاثیر می کرد. با آنکه علم بسیار داشت، ساده سخن می گفت بطوریکه برای همه قابل درک بود. اول رو به مردها می کرد و اشاره به زنها و می گفت، اینها خواهران شما هستند در خانه یکدیگر ، چطور می توانید بر خواهران خود و یکدیگر ظلم و ستم روا دارید و گاهی اشک از چشمانش سرازیر می شد که همه به گریه می افتادند…”

 

جان فدای آزادی

 وقتی به ناصرالدین شاه سوء قصد شد که در پی آن هفت تن از بابیان که بعنوان ضارب شناخته شدند، به قتل رسیدند. پس از این حادثه سراسر ایران نا آرام شد و پس از آن برای طاهره قره العین با وجود اینکه هیچ ارتباطی با آن سوء قصد نداشت، از سوی ملا علی کنی و ملا محمد اندرمانی ، فتوای قتل صادر شد. آمده است کلانتر تهران به او مژده داده که قرار است نزد امیر کبیر برود و ابراز پشیمانی کند تا آزاد شود، اما طاهره پاسخ داده که از فردای خود آگاه است و می داند که کشته خواهد شد. طاهره فردای آنروز، بهترین لباس خود را پوشیده و زیباترین زیورآلات خویش را بر گردن آویخته است. مامورین، طاهره را مخفیانه، بطوریکه بابیان متوجه نشوند به بیابان بردند و با دستمال خفه کرده به چاه انداختند. در روایتها آمده است که به کسی که قرار بوده طاهره را بکشد ، گفته اند ، او زنی است کافر که مومنین را از طریقه اسلام بر می گرداند. او را با دستمال خفه کن. اما او پس از دیدن و شنیدن این جمله از طاهره که : “ای جوان حیف است که دست تو به آدمکشی آلوده شود“ ، از این کار خودداری کرده و سر انجام یکی دیگر از ماموران ، طاهره را در حالیکه ۳۵ سال بیشتر نداشت ، به قتل رساند.

 

 صدای آزادی

 طاهره ، فرزند یک روحانی شیعه، اولین زنی است که در ایران قرن نوزده کشف حجاب کرد، از خانواده اش که همچنان به قیود کهنه و ارتجاعی پایبند بود و او را نیز به حفظ همان سنتها فرا می خواند، برید و راه خویش یافت، بر خلاف رسوم آن دوران با مردان به گفتگو و بحث نشست، صیغه و تعدد زوجات را عملی غیر انسانی شمرد، در بحث و جدل ، بسیاری از مخالفین را به موافقین نظرات خویش بدل ساخت، از دانشی کم نظیر برخوردار بود. زنی که در دوران تسلط شدید علمای شیعه بر دستگاه حاکمیت ، در خیابانها مورد آزار قرار گرفت و سنگباران شد، از شهری به شهر دیگر تبعید شد، اما لحظه ای از مبارزه برای آزادی ، عدالت و رهایی خواهران ایرانی اش دست بر نداشت. یکی از واپسین جملات او به کلانتر تهران که در خانه اش زندانی بود، این بود:

 ” می توانید بزودی، هر گاه که اراده کردید ، مرا به قتل برسانید. اما جلوی پیشرفت و مبارزه ی زنان برای آزادی را که روزگارش بزودی خواهد رسید، نمی توانید بگیرید.