چرا ساخت فیلم باید جرم محسوب شود؟

نویسنده

» جعفر پناهی در مصاحبه با لوموند:

جعفر پناهی، کارگردان خوشنام ایرانی که در اواخر ماه مه پس از سه ماه زندان به قید وثیقه آزاد شد، می پرسد: “چرا ساخت فیلم باید جرم محسوب شود؟” آخرین فیلم او تحت عنوان “آکوردئون” روز چهارشنبه در جشنواره جهانی ونیز و در غیاب کارگردان فیلم به نمایش درآمد. او که به “موج نو”ی ایران تعلق دارد، به دلیل توقیف گذرنامه اش از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی امکان سفر به جزیره لیدو در خلیج ونیز برای حضور در جشنواره را پیدا نکرد. این کارگردان ۵۰ ساله روز اول مارس دستگیر و بازداشت شد و به گفته وزیر فرهنگ جمهوری اسلامی، “درحال ساخت فیلمی درباره رویدادهای پس از انتخابات و علیه حکومت بوده”. ولی این مسأله از سوی پناهی تکذیب شده است.

در زمان بازداشت او، اعتراضات در ایران و خارج از ایران، به ویژه در زمان جشنواره سینمایی کن برای آزادی او بسیار افزایش یافت. او در این جشنواره از اعضای هیأت داوران بود، ولی صندلی خالی او در رسانه های جهان منعکس گردید. ژولیت بینوش، بازیگر فرانسوی، در زمان دریافت جایزه اش نوشته ای از طرف او قرائت کرد. پناهی که از ۹ ماه قبل گذرنامه اش توقیف شده، در انتظار دادگاه خود که قرار است در اواخر ماه سپتامبر برگزار شود نشسته است.

 

واکنش شما نسبت به اشک های ژولیت بینوش و اعتراضات همکاران تان که خواستار آزادی شما بودند چه بود؟ نظرتان در مورد وضعیت کارگردانان ایرانی چیست؟

من زمانی که در زندان بودم، درواقع از جهان دور بودم. این مسایل را زمانی که از زندان آزاد شدم، شنیدم. واقعاً از کلیه همکاران و دوستانم بخاطر حمایت هایشان متشکرم. من درحال ساخت یک فیلم در مورد یک خانواده و رویدادهای پس از انتخابات بودم. فیلمبرداری در منزل من انجام می شد و در حدود ۳۰ درصد فیلم برداشت شده بود، ولی همه را توقیف کردند.

همیشه محدودیت وجود داشته، ولی سال گذشته بدترین سال بود. به همه فشار می آورند سؤال این است که: چرا ساخت فیلم به عنوان جرم محسوب می شود؟ یک فیلم که تمامی مراحل تولید را طی کرده و آماده اکران است، ممکن است ممنوع شود، ولی کارگردان را نمی توان ممنوع کرد. من به واقع ۵ سال است کار نکرده ام. دو سال پیش می خواستم فیلمی در مورد جنگ [ایران و عراق] بسازم، ولی مجوز آن را به من ندادند. فکر کنم مشکل شخصی با من دارند  با این حال بدبین نیستم. موانع همیشه وجود داشته اند و این دوره نیز یک روز پایان خواهد یافت. باید صبور بود و مقاومت کرد. زمانی که یک کارگردان نتواند فیلم بسازد، مثل این است که در زندان است. حتی اگر از یک زندان کوچک آزاد شده باشد، در زندان بزرگ تری سرگردان است. من عاشق کشورم هستم و علی رغم محدودیت های موجود، نمی خواهم جای دیگری زندگی کنم.  

 

نظرتان در مورد نا آرامی های به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری چیست؟

من یک کارگردان هستم و وجدان اجتماعی دارم. مضمون داستان هایم را از جامعه می گیرم. باید آنچه در کشورم روی می دهد را منتقل کنم. نمی توانم بی تفاوت باشم، چشمانم را ببندم و چیزی را نبینم. به همین دلیل در اعتراضات شرکت می کردم، حتی اگر اجازه حمل دوربین نداشتم. من همه چیز را در ذهنم ثبت کردم و این خاطرات احتمالاً جای خود را در کار من پیدا خواهند کرد.

 

ساخت فیلم آکاردئون برچه مبنایی بوده است؟

این فیلم از داستانی اقتباس شده که در زمان نوجوانی خوانده بودم. موضوع آن در مورد موسیقدان جوانی است که می خواهد جلوی مسجد ساز بنوازد. مردی که کنار مسجد کار می کرد از “ساز موروثی” او خوشش نمی آمد و آن را شکسته بود. من این پایان خشونت آمیز را نمی پسندیدم و این داستان را به شیوه ای بازگو کردم که در آن نیازی به اعمال خشونت نیست. پس می توان گفت که مضمون فیلم عدم خشونت و رد آن است که باید در دوره ما مورد توجه قرار گیرد. این فیلم یک ماه قبل از دستگیری من در شیراز برداشته شده و فیلمبرداری آن نیز به خوبی پیش رفت.

 

منبع: لوموند، اول سپتامبر