فاجعه اسیدپاشی به زنان و دختران در اصفهان به حاشیه رفته و مجلس شورای اسلامی در حال تصویب مواد قانونی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر است. با اینهمه بحث درباره امر به معروف و نهی از منکر و نقش نیروهای تندرو در اقدامات غیر قانونی به بهانه این مساله همچنان ادامه دارد.
در این میان گروهی از روحانیون نوگرا که در سالهای اخیر نیز از به انتقاد از آنچه تندروی میدانند پرداخته بودند، تلاش کردند روایتی دیگر از هدایت مردم و امر به معروف ارائه کنند.
حجتالاسلام محمد سروش محلاتی طی سخنانی در مجمع دینی احیای فضیلت گفت: “پیامبر هم نمی تواند مردم را وادار به ایمان آوردن کند؛ چرا که منطق ایمان زوربردار نیست و تمامی ارزشی که شهدای کربلا دارند به دلیل امتیاز است که با آگاهی آزادانه ایستادند؛ چرا که جایی که انسان را به زور می برند مطلوب بشر نیست و نمی توان با چوب زدن کسی را واردار به دوست داشتن کرد.” او با طرح این پرسش که “پیغمبر در انجام مسوولیت ترویج دین در چه قلمرویی نباید وارد شود؟” اضافه کرد: “در آیات دیگر این موضوع به شکل روشن تر بیان شده است. جایی می آید که تو به ایمان مردم سیطره نداری، یعنی بنای بر تحمیل ایمان نیست؛ تحمیل نفی و بلاغ اثبات می شود. این نوع آیات که در قرآن بسیار گسترده است، گاهی مضمونش این است که ای پیامبر چه می خواهی بکنی؟ می خواهی مردم را وادار به ایمان کنی؟ از روی علاقه می خواهی این کار را انجام دهی؟ در این مورد احساس وظیفه می کنی؟ ولی این کار شدنی نیست و تو هم چنین مسوولیتی نداری. خداوند می فرماید اگر ما می خواستیم همه ی مردم ایمان می آوردند، هر که روی زمین است ایمان می آورد و این از قلمرو خدا خارج نیست. نه این که خداوند نمی تواند، نمی خواهد چنین کاری انجام دهد.”
حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی نیز در حسینه فاطمه الزهرا تهران گفته: “هنگام ظهور طالبان همه نگران بودند؛ القاعده که ظهور کرد همه فهمیدند که از طالبان بدتر و تند تر هستند و امروزه داعش جنایاتی میکند که القاعده هم آن را محکوم میکند. حتی تصور این که اسیدپاشی میتواند توجیه داشته باشد؛ طی کردن همان روند است و این منطقی است که با بد دفاع کردن از دین، اصل آن را خراب می کنند.” او اضافه کرده: “با استفاده ابزاری از دین و دفاع بد از ارزشها و پیاده کردن اسلام با روشهای خشونت بار و غیرمنطقی باعث نفرت مردم از دین میشوند. اما کسانی که بخواهند چنین رویکردی را در پیش بگیرند، باید بدانند که این رویکرد، آب به آسیاب دشمن ریختن است. مردم را به زور میخواهند به بهشت ببرند! آیا شما کاسه داغتر از آش شدید؟”
ازسوی دیگر حجتالاسلام فیرحی که استاد دانشگاه تهران هم هست، تفسیری جدید از شهادت امام سوم شیعیان ارائه کرد که طعنهای جدی به وضعیت ایران هم داشت. او طی سخنانی تاکید داشت: “امام حسین (ع) یک سال قبل از واقعه عاشورا خطبهای را ایراد کردند و در آن از قول امام علی (ع) واجبی را که از مسیر خود منحرف شده بود یعنی امر به معروف و نهی از منکر را به مؤمنان یادآوری کردند.” او اضافه کرد: “معاویه امر به معروف و نهی از منکر را از حالت نظارت مؤمنان به دولت خارج کرد و آن را به سمت نظارتهای مردم به یکدیگر منحرف ساخت و نهادی را نیز به نام هسته تأسیس کرد که دولت را متوجه امر به معروف و نهی از منکر میکرد. امر به معروف برای نظارت شهروندان به دولت بود، اما به مکر معاویه این واجب معکوس شد و امام حسین (ع) در خطبه سال ۶۰ هجری این حیله را آشکار کرد.” فیرحی با اشاره به این که “بزرگان جامعه در سال ۶۰ هجری در قبال شغل و مقام چشم بر انحرافات دولت میبستند” گفته بود: “امام حسین (ع) این وضعیت را بر نتافتند و خطاب به بزرگان جامعه نسبت به اصلاح وضعیت موجود هشدار دادند.”
محافظهکاران نیز درباره امر به معروف سخن گفتهاند، اما با تفسیری کاملا متفاوت. آنها معتقد بودند که مردم باید مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار بگیرند. برای نمونه حجتالاسلام محمدتقی پورمحمدی نماینده آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری معتقد بود: “فریضه امر به معروف و نهی از منکر در بیشتر خانواده های ایرانی فراموش شده است.” و اینکه “باید در جامعه ما نیز امر به معروف را از خانواده و اطرافیان خود شروع کنیم.”
آیت الله سید مرتضی محمودی، امام جمعه ورامین هم گفته بود: “اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه و میان اقشار و طبقات مختلف مردم فراگیر شده و همه نسبت به این موضوع حساسیت نشان دهند بطور حتم بسیاری از مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی در کشور دیده نخواهد شد.” او با اشاره به راه اندازی “گروه های تذکر لسانی” در سطح شهرستان اضافه کرده بود: “در ورامین برخی گروه ها به صورت داوطلبانه به تذکر لسانی مشغول هستند و به افرادی که هنجارهای اسلامی را رعایت نمی کنند، با زبان خوش و نیکو تذکر می دهند که در خیابان ها و مراکز عمومی تا حدودی تأثیرگذار بوده و اگر همه افراد در این زمینه به صحنه بیایند، برکات تذکر لسانی بیش از پیش مشخص می شود.”
آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان نیز گفت: “قیام امام حسین برای این بود که مردم نسبت به گناه بی تفاوت نباشند زیرا گناه مانند یک ویروس و آتشی است که گناه کار آن را ایجاد کرده و ناخودآگاه زندگی و ناموس بقیه مردم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.”
امام جمعه مشهد خطاب به قوه قضائیه سه خواسته را هم مطرح کرد: “اول باید عوامل اسیدپاشی را با کمک گرفتن از تمام امکانات اطلاعاتی شناسایی کند. کار دوم این قوه در این مورد این است که روزنامه هایی که این اتفاق را به امر به معروف و نهی از منکر نسبت دادند با آنها برخورد کنند زیرا این عده به استقبال توطئه بی بی سی رفتند.[…] سومین چیزی که قوه قضاییه باید پیگیری کند این است که کسانی که ژست آکادمیک گرفتند و با مصاحبه های خود موضوع اسیدپاشی را به امر به معروف نسبت دادند را تحت تعقیب قرار دهد.”
در این میان، سخنان آیتالله مصباح یزدی نیز جالب توجه بود. او در جمع گروهی از زنان “فعال در عرصه امر به معروف و نهی از منکر” گفت: “امر به معروف و نهی از منکر دارای اقسام و انواع مختلفی است که یکی از آنها همان است که در رسالههای عملیه با شرایط خاصی از جمله عدم احتمال ضرر و به صورت آمرانه و از موضع استعلاء ذکر شده است. این نوع امر به معروف و نهی از منکر وظیفه مردم در شرایطی است که حکومت اسلامی برقرار است و گناه علنی مگر در موارد اندک و نادر صورت نمیگیرد.” او با اشاره به واقعه کربلا اضافه کرد: “ اگر قرار بود، ایشان شرایطی که در رسالههای عملیه ذکر شده را در نظر بگیرند، اصلاً نباید قیام میکردند؛ زیرا نه فقط احتمال ضرر، بلکه یقین به آن وجود داشت.” مصباح معتقد بود: “بر همین اساس گاهی مصداق عملی امر به معروف و نهی از منکر قیام، جنگ و کشته شدن است، همانگونه که قیام امام(ره) نیز مصداقی از همین نوع امر به معروف و نهی از منکر بود؛ چون ایشان از تبعید و شکنجه و سختیهای آن آگاه بودند. گاهی نیز مصداق آن، امر به معروف و نهی از منکری است که حتی احتمال ضرر هم در آن نیست.”