مهرداد شیبانی
مرداد ماه 1387 تمام شد.ماهی که تاریخ معاصر ایران آن را به نام یک پیروزی ویک شکست بزرگ می شناسد: پیروزی انقلاب مشروطیت که آزادی را در دستور کار داشت، و شکست جنبش ملی نفت که راه رابر دیکتاتوری 37 ساله باز کرد. می توان در تاریخ ، مرداد ماه امسال را هم به نام ”رسوائی و افتضاح” ثبت کرد.
نیمه شعبان امسال دراین ماه بود. انجمن حجتیه که زمام بسیاری از امور را آشکار و پنهان در دست دارد و در پیوند با بخش طالبانی حاکمیت تجدید سازمان کرده و نیروی جدیدی گرفته است، این روز را چنان جشن گرفت که آِیت اله خمینی آن را نهی کرده بود.
بحث امام زمان که “دکان چهارنبش” دولت احمدی نژاد است به مساله روز تبدیل شد. رهبر جمهوری اسلامی گفت: ”ادعای روِیت، ارتباط، تشرف، دستور گرفتن از حضرت حجت و اقتدای به آن حضرت در نماز، ادعاهایی حقیقتا شرمآور و پیرایههای باطلی است که ممکن است حقیقت روشن انتظار را در چشم و دل انسانهای پاک نهاد، مشوب کند.“
آِیت اله صانعی ـ مرجع تقلیدی که در شمار مراجع انگشت شمار جانبدار اصلاحات است- تاکید کرد: “دراندیشه مهدویت نه فالگیری و رمالی است و نه خواب و خرافه.“
و درست درهمین موقع نهمین روز بازیهای المپیک بود و طبق وعده مسئولان ورزش همزمانی نیمه شعبان با رقابت های ورزشکاران ایرانی، باید سبب بازار مدال برای جمهوری اسلامی می شد.
اما تا این روز به نوشته شهاب نیوز: “در حالی ۵۲۱ مدال در میان قهرمانان رشتههای مختلف توزیع شده و کشورهایی نظیر چین و آمریکا به ۶۱ و ۶۵ مدال دست پیدا کردهاند که کاروان ایران در تمام رشتهها از پرتاب دیسک گرفته تا جودو، قایقرانی، تیر و کمان، بدمینتون، بسکتبال، شنا، دوچرخه سواری، کشتی فرنگی و… با شکستهای حیرتآور مواجه بوده است. امیدداران کسب مدال برای ایران یکی یکی حذف شدهاند و افرادی که انتظار میرفت شگفتیساز باشند جز شکست سنگین چیزی به بار نیاوردهاند.“
مسئولان وماموران امنیتی که تعدادشان دو برابر ورزشکاران اعزامی بود، چاره در برگزاری مراسم طلسم شکنی دیدند و از امام زمان یاری طلبیدند. اما، باز هم خبری نشد. ورزشکاران کشورهای دیگر از مسیحیان آمریکائی تابودائیست های چینی مدال ها را درو کردند. طبق معمول علی ماند و حوضش.
چند روزبعد هم که ایران در رشته کشتی یک برنزگرفت، چیزی حل نشد. این همان کشتی ایران بود که بدون رمالی و حقه بازی وامام زمان بازی 40 سال پیش با چند طلا بر می گشت.
تازه خدا پدر کشتی آزاد رابیامرزد. بقول شهاب نیوز “تیم قدرتمند کشتی فرنگی ایران پرپرشد.” وافتخارات قهرمانان دیگر هم چنین بود:
”هما حسینی، پرچمدار کاروان ایران که اظهارات ضدآمریکایی او بازتاب بسیاری پیدا کرد در گروه خود بین چهار نفر چهارم شد. بدمینتونباز ایرانی در همان مسابقه اول حذف شد و یکی از دوچرخهسواران ایرانی حتی نتوانست از خط پایان عبور کند. پرتاب دیسک هم هیچ نتیجهای نداشت. و البته شناگر ایرانی نیز در اتفاقی که بالاخره معلوم نشد چه بوده است؛ حتی از حضور در میدان مسابقه خودداری کرد! “
نتیجه نهائی برای ورزشکاران کشوری که رئیس جمهورش می خواهد دنیا را مدیریت کند به نوشته روزنامه اعتماد ملی”شکست مطلق” و “رسوائی و افتضاح” بقول شهاب نیوز بود.
در همین روزهای امام زمانی،رهبر همان رئیس جمهور که پیشتر ایران را “قدرت منطقه ای” خوانده بود، گفت: “در وضع کنونی جهان ملتی نظیر ملت ایران که توانسته است پرچم عدل و داد را بلند کند مورد هجوم و ظلم قدرتهاست و این نشان میدهد که دنیا حقیقتا پر از ظلم و جور و تشنه نسیم روحبخش عدالت است.“
معلوم نبود که نوه بینانگذار جمهوری اسلامی پاسخ او را داد یانه که گفت: “قدرت منطقهای ایران باید خود را در حوزه رفاه، معیشت و امنیت داخلی نشان دهد.“
اما روشن بود که روی سخن هاشمی رفسنجانی با کارگزار رهبر بود: “اینگونه که کشور دارد اداره می شود نمی توانیم راضی باشیم که مسلمانان خوبی هستیم و یا الگو. تعارف که نداریم، کشوری با این سرمایه عظیم نباید در زمستان دچار قطع گاز و در تابستان دچار قطع برق شود و مردم ساعت ها وقت خود را در پمپ بنزین ها بگذرانند، درحالی که ما صاحب این راه هستیم. بدیهی است که این مسائل و مشکلات به ضعف مدیریت برمی گردد.”
”مدیریت ضعیف” هم بدون توجه به این حرف ها سرگرم واگذاری سهام سه بانک دولتی است که به اسم “مردم” و ”سهام عدالت” روانه کیسه گشاد مافیای ثروت و قدرت شود که تنها یکی از آنها ـ یعنی علی کردان دکتر قلابی وزیر کشور- معلوم نیست “با بودجه 525 میلیارد تومان بودجه تلویزیون چه کرده است. ”
ماهی است که رسوائی و افتضاح رایج درقله است که مصطفی تاج زاده می گوید: “امروز کوس فساد و رسوایی مقامات دولت، وزرا، وکلا و سرداران به هوا برخاسته است. ”
تنها یکی از تبعات این غارت “12 میلیون ایرانی آماده ازدواج” هستند که به فرمایش امام جمعه مشهد قدرت مالی برای این کار ندارند. ولابد سراغ عروسکهائی می روند که امام جمعه مربوطه آنها را مروج بد حجابی می داند.
بهداشت هم که روز بروز نمونه تازه ای از رسوائی مدیریت امام زمانی را در معرض دید جهانیان می گذارد. وبا که درعهد بوق درایران ریشه کن شده بود و دوباره از قم سردر آورد، دارد به سراسر ایران سرایت می کند. بوق رسوائی هم این هفته آخر مردادی بلندشد: “محمد مهدی گویا، رئیس مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت، تایید کرد که موارد ابتلا به بیماری وبا در ایران به 73 نفر افزایش یافته و در این میان چهار نفر جان خود را در اثر آن از دست داده اند. “
در اقتصاد هم خبر تازه ای هست: “به گزارش صندوق بین المللی پول ، تحریم های بین المللی تامین مالی مبادلات تجاری و پرداخت های خارجی را مشکل کرده و باعث انصراف شرکت ها از سرمایه گذاری در ایران شده است.
بانک های دولتی ایران در اثر تحریم های اقتصادی آمریکا و سازمان ملل به شدت ضربه خورده اند به نحوی که دولت مجبور به تجدید ساختار مالی آنها شده است. “
حقوق بشرهم که خوراک دولت امام زمانی است و هشدار جهانی دیگری را همراه دارد: “تحولات اخیر بخصوص با توجه به شیوه مداوم مقامات ایرانی، که ابتدا اتهامات دروغینی را بر علیه بهائیان جعل میکنند و بعد با تکرار گسترده همان جعلیات آن ها را معتبر جلوه میدهند، نگران کننده شده است. قصد از این اتهامات ایجاد جوّی از عدم اعتماد و نفرت نسبت به بهائیان در میان تودههای مردم است تا تجاوزات فاحش به حقوق انسانی این جامعه مورد تأیید قرار گیرد.”
این از بهائیان که سی سال است از حقوق شهروندی محرومند. مسلمین عزیز هم همچنان مورد لطفند.
فاطمه رجبی درگفت وگو با فایننشال تایمز با متهم کردن خاتمی به تلاش برای سرنگوی نظام، اکبر هاشمی رفسنجانی رییس جمهور اسبق و رییس فعلی مجلس خبرگان را نیز به فراهم کردن مقدمات چنین اقدامی متهم کرد: “هر دو این رییس جمهورها ایران را به سوی دشمنانش یعنی اسراییل وآمریکا سوق دادند.”
این دو نفر از ستون های نظام و ازخودی هاهستند، تکلیف اکثریت ملت ایران یعنی غیر خودی ها که روشن است.
پلیس بررسی موبایل مردم را د رکوچه وخیابان دنبال می کند. چهارمین نو جوان در اصفهان از طناب دار آویخته می شود و برای رعایت رافت اسلامی او را دو بار پای چوبه می اورند.
نو جوان دیگری مانند او درانتظار مرگ است. سه هنرمند برجسته ایران به میدان می آیند. عزت اله انتظامی، پرویزپرستوئی و کیومرث پور احمد که آبرو واعتبار هنر ایرانند، می کوشند با تامین دیه و پرداخت آن به خانواده مقتول طناب را از گردن نو جوان بر دارند. دیه یک انسان 45 میلیون تومان است، اماخانواده مقتول که پرورده فرهنگ انقلابند برای دادن رضایت اول 100 و بعدا 500 میلیون تومان می خواهند . یک “قاضی”هم که معلوم نیست از کجا آمده و صاحب جان ومال مردم شده این سه هنرمند را به اتهام “ تلطیف احساسات مردم” به دادگاه اجرائی احضار می کند. این بزرگترین افتضاح است؟ نه. وزارت ارشاد روی دست این قاضی بزرگ می شود و شاگردان سعید امامی دستور ممنوع الخروجی گلشیفته فراهانی را صادر می کنند. چرا؟ چون این استعداد جوان ایرانی در یک فیلم مهم آمریکائی بازی کرده است. نقشی که می تواند برای اولین بار از بازیگر ایرانی چهره ای جهانی بسازد.
در سیاست خارجی هم که قرار است “طلبکارانه” باشد و برای جمهوری اسلامی دامن دامن گوهر بیاورد، ماه رسوائی بیشتر سیاست ماجراجویانه است. مصر به ایران اخطار می دهد و پایان راه جمهوری اسلامی را با صدام یکی می بیند. درترکیه رئیس جمهور را غیر رسمی می پذیرند و ”تحقیر” می کنند.
د رهفته ای که “ژنرال پرویز مشرف” بخاطر” منافع ملی” کشورش پاکستان از ریاست جمهوری کناره می گیرد، مساله ایران “گرجستان” را در آتش جنگ فرو می برد.
به نوشته مطبوعات جهان: “آقای لاوروف، در پی اظهارات رییس جمهوری آمریکا گفت:“آمریکا باید یک روز بین یک رابطه نسبتا مجازی با گرجستان و همکاری واقعی با روسیه بر سر مسایلی که به طور جدی نیازمند اقدامات دسته جمعی است، یکی را انتخاب کند.“
ناظرین متفقند که منظور او موضوع ایران است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، یک مقام بلندپایه اطلاعاتی ارتش ایالات متحده در بغداد، ایران را متهم می کند که تیم های تبهکارعراقی را آموزش می دهد. تیم های ترور و انفجار شبه نظامیان شیعه عراقی، دست کم در چهار نقطه ایران توسط نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان آموزش می بینند.
”این شبه نظامیان قرار است در چند ماه آینده برای ترور برخی مقام های عراقی و کشتن نیروهای آمریکایی و عراقی به خاک عراق بازگردند.بر اساس این گزارش، این مقام ارتش ایالات متحده روز چهارشنبه چندین فهرست از هدف های احتمالی این «تیم های ترور» را در اختیار مشاور امنیت ملی عراق قرار داد.سازمان اطلاعات عراق هم اکنون در حال آماده شدن برای انجام رشته عملیاتی به منظور تعیین زمان و مکان نفوذ این شبه نظامیان به خاک عراق است.“
دوباره حلقه ها بهم وصل می شود و طبل جنگ که به نظر می رسید خاموش شده است، باز از دور بصدا در می آِید.ایالات متحده آمریکا استقرار سیستم جدید راداری خود در اسرائیل را با “هدف مقابله با موشکهای احتمالی دور پرواز جمهوری اسلامی ایران” جلو میاندازد و به جای اوائل سال ۲۰۰۹، آن را در هفتههای آتی در صحرای «نگب» در جنوب اسرائیل مستقر میکند.
در چنین شرایطی خبر گزاری فارس نظریات “مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهأی” را جمع بندی می کند و می نویسد: “ایشان بارها تأکید کردهاند که ملت اسرائیل، یک ملت جعلی و دروغین، اراذل و اوباش، غاصب و بی هویت هستند. “
هوشنگ میر احمدی می گوید: “من دیروز با زلمای خلیل زاد سفیر آمریکا در سازمان ملل صحبت کردم. به این نتیجه رسیدم که آمریکایی ها از این مأیوس شده اند که از طریق شورای امنیت درباره ایران به جایی برسند”.
روزنامه اعتماد به نقل از ویلیام اُبیمن از جمله نظریه پردازان و کارشناسان روابط بین الملل امریکایی می نویسد: ”مذاکره تهران- واشنگتن رویکرد مثبتی دارد و معتقد است مذاکرات هسته یی ژنو در 29 تیرماه که برای اولین بار امریکا هم در آن حضور داشت، اقدامی برای عقب نشینی جنگ طلبان بود اما اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد ممکن است جنگ طلبان دوباره فرصت مانور پیدا کنند.“
و سرانجام روزنامه شرق الاوسط می نویسد: “ایران نوک پیکان حمله خود را متوجه اعراب حاشیه خلیج فارس کرده و ما را نسبت به روزهای آینده نگران می کند.“
این روزنامه پرسش ها و پاسخ هائی را مطرح می کند که به اصطلاح بوی خون می دهد: “آیا سپاه پاسداران برای جلوگیری از حمله امریکا و اسرائیل به ایران، دست به اقدامی پیشگیرانه خواهد زد؟ این اقدام پیشگیرانه از تبدیل سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و همچنین ابوموسی به بزرگترین پایگاه موشکی و دریائی جمهوری اسلامی برای دفاع از تنگه هرمز شروع خواهد شد؟ و سپس شیخ نشین های مدعی مالکیت بر این سه جزیره به همراه بحرین هدف قرار خواهند گرفت؟ اینها سئوالاتی است که روزنامه شرق الاوسط در سرمقاله خود، بصورتی تحریک آمیز به آنها پرداخته است. شرق الاوسط در جریان پاسخ به سئوالات مدعی می شود که جمهوری اسلامی با چند عمل نظامی ضربه ای در خلیج فارس و دهانه عمان هم شیخ نشین هائی را که متحد امریکا هستند غافلگیر خواهد کرد و هم با امریکا در نقطه ای خارج از خاک ایران درگیری را آغاز خواهد کرد. این درگیری مستقیم نخواهد بود، زیرا امریکا به یاری کشورهای کوچک خلیج فارس خواهد رفت و جنگ نه در آسمان و زمین ایران، بلکه در کشورهای خلیج فارس مغلوبه خواهد شد.“
رودها می خشکند. ماهیان می میرند. دریاچه ها به باتلاق مبدل می شوند. ایران هر روز در جهان سرشکسته تر می شود.
طالبان ایرانی این ملت باستانی را از این ماه “رسوائی و افتضاح” به کجا می برند؟
.