سریال “سالهای برف و بنفشه” محصول شبکه سه سیما، شنبه ها ساعت 30⁄20 بوقت تهران پخش می شود. نگاهی داریم به این سریال روز.
نویسنده: رضا جولایی، کارگردان: سعید سلطانی، مدیرتولید: عزیزعلیزاده، طراح صحنه ولباس: فرامرزبادامپور- فرهاد عزیزی فر، موسیقی : سعید انصاری، تهیه کننده: اسماعیل عفیفه، طراح گریم: بابک شعاعی، تدوین: علیرضا کمال پور، مدیرتصویربرداری: افشین احمدی.
بازیگران: سام درخشانی- لاله اسکندری- امیرآقایی- شبنم قلی خانی- اسماعیل شنگله- صالح میرزا آقایی- آزیتا لاچینی- رضا خندان- آتش تقی پور- مهدی فقیه- جهانگیرالماسی- رحیم نوروزی ومحمد علی کشاورز.
خلاصه داستان: مهندس علی فلاح که به تازگی پس ازسالها ازخارج به ایران بازگشته به شهر خود بازمی گردد تا درقطعه زمینی به کشاورزی بپردازد اما دراین بین با اتفاقات بیشماری رودرو می شود و…
مقنعه اسلامی زیر کلاه پهلوی
پرداختن به مشکلات اقتصادی وطبقاتی درقالب درام اجتماعی، موضوعی است که اکثرکارگردانان تلویزیون دراین چند سال گذشته دغدغه پرداختن به آن راداشته اند. ودراین بین سعید سلطانی بیش ازهمه به این مسائل، خصوصا موضوع ارباب- رعیت ومسئله زمین وزمینداری پرداخته. نقطه عطف سلطانی درکارنامه کاری اش سریال “پس ازباران” می باشد که درزمان پخش خود پربیننده ترین سریال تلویزیون به شمارمی رفت وماجراهای آن حول محورارباب ورعیت وماجرای اربابی “محمود پاک نیت” بود که بدلیل نازا بودن همسرش “کتایون ریاحی” زنی راازمیان رعیتهای خود “مرجان محتشم” به همسری می گرفت واین موضوع بهانه ای می شد تا اتفاقات گوناگونی حول محورموضوعاتی که به آن اشاره شد شکل گیرد. در”سالهای برف وبنفشه” بازهم سعید سلطانی همان رویه گذشته خودرا درپیش گرفته وبه سراغ دوره ایی ازتاریخ ایران رفته که این مسائل درآن زمان رواج داشت تنها تفاوت این اثربا آثارقبلی او این می باشد که موضوع زمین وکشاورزی بهانه ایی می شود تا ما بامسائل سیاسی ودردل این مسائل بارابطه عشقی دوجوان رودرروشویم. اواخرسال 1341 است، علی فلاح “سام درخشانی” پس ازسالها تحصیل درخارج ازکشوربه ایران باز می گردد. اوتصمیم دارد درقطعه زمینی درشهرستان ورامین که متعلق به پدرش است، به کشاورزی بپردازد. حضوراودرروستا باعث بروزتنش هایی می شود واوراهی زندان می شود.
پدرش، سرهنگ فلاح “اسماعیل شنگله” که ازدوستان قدیمی تیمسارامیرشاهی “جهانگیر الماسی” است بااو صحبت کرده وبه دستورتیمسار، علی ازبازداشت آزاد می شود. مهندس علی فلاح به میهمانی منزل تیمساردعوت می شود. درآنجا اوبا فروغ امیرابراهیمی “لاله اسکندری” برخورد می کند. اسماعیل “امیرآقایی” که تازه وارد روستا شده به توصیه دوستش درباغ مهندس فلاح مشغول به کارمی شود، علی نسبت به رفتاراسماعیل مشکوک شده است. ازطرفی دیگرمامورین پاسگاه کارگران علی رابه جرم کندن چاه غیرمجازبازداشت می کنند علی برای آزادی آنها نزد تیمسارمی رود وتیمساربه اوپیشنهاد همکاری می دهد. تیمساربدهی زیادی بالا آورده ودرصدد است تابواسطه وام علی مشکلات مالی خودرا حل کند. پوران “شبنم قلی خانی” متوجه برخی رفتارهای مشکوک ازسوی پدرشده وکنجکاوانه پیگیراست. وام علی آماده می شود ولی تیمساربابت این کارازاو پول طلب می کند علی ازگرفتن وام منصرف می شود. درگیری تیمساروعلی همچنان ادامه دارد، تیمسارازاینکه می فهمد علی به نوعی درگیرمسائل فروغ امیرابراهیمی شده عصبانی است. اسماعیل درراه بازگشت ازقم با ماموران درگیرمی شود، فروغ باخبرمی شود که مهندس فلاح درحال فرارازدست ماموران دولتی، مرتکب قتل یک سربازشده ودرهنگام فرارمجروح شده است. ازطرف دیگرماموران امنیتی بدنبال اوهستند. دکترصفوی “ صالح میزراآقایی ” که گلوله راازبدن علی بیرون آورده، می داند که مهندس درخانه فروغ مخفی شده است. ماموران به خانه فروغ می روند وعلی را بازداشت می کنند. علی درزندان بازجویی می شود ومورد شکنجه ها وبازپرسی های طاقت فرسا قرارمی گیرد. با نگاهی گذرا به مضمون داستان واتفاقات حادث شده درآن می توان دریافت که فیلمنامه ازساختاری محکم ومنسجم تشکیل شده، البته ازلحاظ اتفاقات وموقعیت ها، ولی مخاطب زمانی بااثرروبرو می شود که این جهان داستانی مکتوب ازصافی دوجهان دیگر “کارگردان- بازیگر” عبورکرده وحال مخاطب بایک اثرکه برآیند همه آن جهانهاست رودرروست. شخصیت پردازی وپرداختن به جزئیات آن عنصری است که کارگردان واکثر بازیگران این اثریاآن رانادیده گرفته اند ویا بابی توجهی وکم کاری ازکنارآن گذشته اند. تمام شخصیت ها درهمان سطح ظاهری خود به مخاطب عرضه می شوند وبازیگرهم هیچ تلاشی برای نگاهی نووخلاقانه به این شخصیت ها که دیگربرای مخاطب تلویزیون آشنا وتکراری هستند، نمی کند. بعنوان مثال: بیان تصنعی وخش دارجهانگیرالماسی درنقش تیمسار. درزمینه کارگردانی هم، کارگردان نتوانسته دکوپاژمتناسبی با رویدادها واتفاقات داستان انجام دهد. قاب بندی ها وانتخاب نماها بسیارساده وابتدایی می باشند وهیچ گونه جسارتی دردکوپاژمشاهده نمی شود. هدایت بازیگر، تحلیل شخصیت ها، میزانسن ودکوپاژ ازوظایف اصلی یک کارگردان درهنگام فیلمبرداری می باشد که متاسفانه سلطانی دراین بخش چندان موفق عمل نمی کند وهمین عامل باعث بوجود آمدن ریتم وضربآهنگی کند درکل اثرمی شود. نکته دیگرصحنه های درگیری وضرب وشتم شخصیتها با یکدیگرمی باشد که آنقدرتصنعی وقراردادی طراحی شده که هرمخاطبی به سادگی پی به این ساختگی بودن می برد وهمین باعث فاصله افتادن بین مخاطب واثرمی شود ورشته ارتباطی اوبااثرقطع می گردد. عنصردیگری که به آن توجه چندانی نشده طراحی گریم ونوع پوشش زنان می باشد. دربخش گریم، مخاطب با گریمی اغراق شده رودرروست به صورتی که دربعضی ازبازیگران فون استفاده شده درچهره به وضوح قابل تشخیص است. واما پوشش زنان، اگرقراراست اثری واقعگرایانه درارتباط با تاریخ ایران ساخته شود. پس لازم است تمام اصول وقواعد یک کارواقعگرایانه دریک اثررعایت شود. مقنعه اسلامی زیرکلاه پهلوی ازآن دسته المانهایی است که به کرات دراین چند ساله درآثار مختلف تاریخی مشاهده شده است. ترکیب نامتجانس ومضحک این دوشی که به لحاظ نشانه شناسی فرهنگی هم با تداخل دونشانه بومی ازدوفرهنگ متفاوت رودرروییم بیش ازآنکه درروند برقراری ارتباط موثرباشد مضروزیان باراست.
بازیها دراین سریال همانطورکه به آن اشاره شد دچارتصنع ویکنواختی وعدم خلاقیت شده، البته دراین بین چند بازیگرهستند که ازاین امرمستثنی می باشند که اسماعیل شنگله- لاله اسکندری- رحیم نوروزی وامیرآقایی ازآن جمله اند. درمجموع کارگردان با یک بازنگری درانتخاب بازیگرانش می توانست اثری درخوروقابل تامل تررابه تصویرکشد.