یکی از مقامهای قضایی که خود معترف است زیر نفوذ و سیطرهی مقامهای سیاسی و امنیتی ایران است بار دیگر و در اقدامی غیرمتعارف به تهدید زندانیان سیاسی و خانواده های آنان پرداخت. آقای جعفری دولت آبادی درواکنش به سخنان غیرقانونی آیتالله جنتی هشدار داده است: “کسانی که در ایام مرخصی جلسه تشکیل دهند، بیانبه صادر کنند، و به دنبال کارهای حزبی باشند، مرخصی آنها لغو خواهد شد”.
سخنان دادستان تهران درپی اظهارات و اقدامات گستردهی مقامهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی کشور بیان شده است؛ این مقامها طی دو هفتهی گذشته بهصورت دامنهدار به تهدید زندانیان سیاسی پرداخته و همسران بسیاری از زندانیان را به اتاقهای دربسته کشاندهاند. خانوادهها زیر فشار قرار گرفتهاند که دفاع از حقوق عزیزان خویش را به کنار نهند و ازجمله با رسانههای فارسی زبان مصاحبه نکنند. این تهاجم گستردهی غیرقانونی و غیرشرعی در حالی امکان ظهور و بروز پیدا میکند که مقامهای سیاسی و مذهبی مستقل مخالفت حاکمیت دچار انفعال شده، یا بر اساس سیاستهای ملاحظهجویانه و محافظهکارانه در لاک خود خزیدهاند و یا اصولا مطلع نیستند که دور و بر آنها چه میگذرد و برملت چه میرود.
یکی از آیتاللههای بلندپایهی مقیم قم وقتی نمایندگان خانوادههای زندانیان نزدش میروند و گوشههایی از مظالم و قانونشکنی (از جمله شکنجهی عزیزانشان در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی تحت رهبری آیتالله خامنهای) را بیان میکنند با شگفتی میپرسد: “مگر میشود در این مملکت چنین اتفاقهایی هم رخ داده باشد ؟”
وقتی نمایندگان خانوادههای زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطبوعاتی نزد اعضای فراکسیون اقلیت مجلس میروند و جرئیات مظالم و قانونشکنیهای رفته برملت طی یکسال و نیم گذشته را بیان میکنند، آنها نیز از دستهای بستهی خود میگویند و حتی برسر خود میکوبند، بهجای آنکه از قدرت قانونی خود استفاده کنند. این در شرایطی است که آنها تاکنون حاضر نشدهاند در برابر سخنان آیتالله جنتی موضعگیری نمایند یا جعفری دولت آبادی را مورد خطاب قرار دهند که “به چه حقی به تهدید زندانیان میپردازی و برخلاف قانون اساسی حرف میزنی!؟ قانونی که در آن تصریح شده است که فعالیت سیاسی آزاد است و شما که در دادگاههای خود اصل 168 قانون اساسی را زیر پا گذارده اید، محکوم اید و فردا روزی چون سلف خویش سعید مرتضوی باید در برابر ملت حساب پس بدهید. در برابر خدا تکلیفتان روشن است، چون آخرت خود را به دنیای افرادی چون سیدعلی خامنهای فروختهاید.”
طرفه آنکه آنان بهجای آنکه در برابر قانونشکنیها، محمود احمدینژاد را به مجلس بکشانند و یا وزرای دادگستری و اطلاعات را استیضاح کنند، از موضعی انفعالی حرف از ناتوانی و دست بسته بودن میزنند!
نویسنده از آن جایی که با بسیاری از زندانیان سیاسی آشنایی قبلی دارد و از مسائل خانوادههای آنان مطلع است به این مقامهای سیاسی و مذهبی متذکر میشود که چندان در پی بودجهی دولتی یا تائید صلاحیتشان برای مجلس آینده نباشند چون با وضعیتی که در ایران حاکم شده است حتی با این ملاحظهکاریها، بعید است همچون مجلس هفتم و هشتم بتوانند از فیلتر شورای نگهبان بگذرند؛ مگر فراموش کردهاند آن زمان که بحث خروج از حاکمیت مطرح شد، عده ای آنقدر دست روی دست گذاردند تا از حاکمیت اخراجشان کردند.
در فوتبال تاکتیکی وجود دارد و معروف است که “بهترین دفاع حمله است”، بهویژه وقتی تیمی چند گل از حریف جلوست. این قاعده در بسیاری موارد در سیاست مصداق پیدا میکند. اتفاقا این تاکتیک در جریان حوادث پس از انتخابات خرداد 88 در بازداشتگاهها و زندانها، اتاقهای بازجویی و شکنجهگاههای روحی و روانی آثار مثبت خود را به خوبی نشان داد.
نگاه کنید به وضعیت کنونی آن عدهی معدود و انگشتشمار که پس از دستگیری کم آوردند، فریب سخنان و وعدهی بازجوهای وزارت اطلاعات و بازپرسان دادگاه ها را خوردند و حتی پس از آزادی هم به اصلاح رفتار و گفتار خود نپرداختند؛ اینان اکنون در چه وضع روانی قرار دارند؟ در مقابل، آنان که مردانه در برابر فشارها ایستادند، کتک خوردند، شکنجه شدند اما با گردنی برافراشته اعلام کردند که “کور خواندهاید، این بار کسی عجلهای به رفتن ندارد!” چه پرافتخار دوران حبس غیرقانونی خود را میگذرانند و برای “آزادی” و “مرخصی” هم پشیزی ارزش قائل نیستند؛ این گروه، به سخنان آیتالله جنتی فاتحانه میخندند و به تهدیدهای جعفری هم اهمیتی نمیدهند.
دوستان مسلم بدانید اگر کوتاه نیامده بودند و اجازه نداده بودند آیتالله خامنهای از مرکز سیبل حملات قانونی مخالفان خارج شود، اوضاع حتی بسیار بهتر از حال بود که آیتالله جنتی اعتراف میکند “آتشی زیر خاکستر” وجود دارد که هر لحظه ممکن است شعلهور شود. بهترین دفاع حمله است و بهترین اقدام در شرایط کنونی تهاجم، نه دفاع از موضع یأس و ناامیدی.