جاه طلبی هسته ای جمهوری اسلامی

نویسنده

nuclearbushehr441.jpg

مورن پیکارد

آیا مسأله دستگیری ملوانان بریتانیایی توسط حکومت اسلامی به هدف منحرف کردن توجهات بین المللی از برنامه هسته ای تهران نبوده است؟ از دید آژانس اتمی، این تاکتیک تاکنون بسیار موفق بوده. تهران نیز به نوبه خود به آژانس اتمی که همواره با مقوله گسترش جنگ افزارهای هسته ای در جهان مبارزه کرده است اعلام کرده که از این پس اطلاعات مربوط به پیشرفت پروژه های تأسیسات هسته ای خود را در اختیار این ارگان بین المللی قرار نخواهد داد.

چنین اقدام تلافی جویانه ای که به دنبال تصویب قطعنامه 1747 شورای امنیت [با هدف تشدید مجازات ها علیه ایران] انجام شد، کاملاً قابل پیش بینی بود. آژانس اتمی نیز در این مورد سریعاً عکس العمل نشان داد و مصرانه از ایران خواست تا “مجدداً تصمیم گیری کند” و اجازه نصب دوربین های نظارت بر مرکز نطنز را صادر نماید؛ مرکزی که نزدیک به 1000 سانتریفوژ از 3000 سانتریفوژ پیش بینی شده توسط ایران را در خود جای داده و هدف آن تولید اورانیوم غنی شده در مقیاس صنعتی است تا در آینده ای نه چندان دور بتواند سوخت برخی از مراکز اتمی این کشور و احتمالاً مواد مورد نیاز در کلاهک های هسته ای را تأمین کند.

تصمیم ایران در مخفی کردن جاه طلبی های هسته ای خود کاملاً ناقض یکی از آیین نامه های آژانس اتمی است که در سال 1992 به تصویب رسیده است. براساس این آیین نامه، کلیه کشورهای عضو موظفند که قبلاً آژانس را از هرگونه پروژه تأسیسات هسته ای خود مطلع نمایند و بدین ترتیب “امکان انجام تدابیر حفاظتی” را به وجود آورند. چنین پروژه ای قبل از اجرا، در یک نشست فوق العاده در شورای حکام که نهاد اجرایی آژانس است، مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و این چیزی است که درخصوص پروژه های اتمی ایران صورت نگرفته است.

جنگ روانی

علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس اتمی، طی نامه ای به محمد البرادعی، اقدامات هسته ای تهران را اینگونه توجیه می کند که ایران از برملا شدن برخی مسایل محرمانه توسط آژانس [به شکلی نامتناسب با واقعیات] آگاهی یافته و به همین دلیل مجبور بوده است تا زیرساخت های خود را از حملات احتمالی اسراییل و ایالات متحده مخفی نگاه دارد. سلطانیه در قسمت دیگری از نامه خود می نویسد: “تا زمانی که این تهدیدهای نظامی بر قوت خود باقی هستند، ایران چاره دیگری برای حفظ امنیت خود نخواهد داشت.”

به هرحال، این جنگ روانی از ابتدای بازرسی های آژانس از خاک ایران [فوریه 2003] وجود داشته است. محمد البرادعی در گزارش های پیاپی خود همواره از “عدم همکاری تهران” با بازرسان آژانس، مناسبات سخت اداری، مخفی کردن اسناد مشکوک و پوشیده نگاه داشتن مدارک رسواکننده سخن گفته است.

این درحالی است که ایران نیز به دنبال اولین سری تحریم ها که در تاریخ 23 دسامبر 2006 در چارچوب قطعنامه 1737 شورای امنیت به تصویب رسید، مجدداً از صدور ویزا برای 38 بازرس آژانس اتمی که همگی تبعه کشورهای غربی هستند خودداری نمود.

منبع: فیگارو، 3 آوریل 2007

مترجم: علی جواهری