با گذشت ۵ روز از تفاهم لوزان و در شرایطی که اعضای جبهه پایداری و مخالفان دولت حسن روحانی به این تفاهم به عنوان از دست رفتن حقوق هسته ای ایران نگاه می کنند، اصلاح طلبان چه موضعی در قبال آن دارند؟ چهره ها و گروههای سیاسی اصلاح طلب که در انتخابات ریاست جمهوری از حامیان اصلی حسن روحانی بودند تاکنون کمتر درباره تفاهم لوزان اظهارنظر کرده اند. در همین زمینه رفته ام سراغ احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی و از حامیان دولت روحانی تا از او درباره موضع اصلاح طلبان و انتقاداتی که تاکنون متوجه تفاهم لوزان شده است، بپرسم. او می گوید: چیز قابل توجهی از دست ندادیم و در عوض چیزی که به دست آوردیم رفع تحریم ها و ایجاد یک فضای عادی برای مردم ایران است و امکان داد و ستد، کسب و کار بهتر، مبادله فرهنگی و اجتماعی با جهان خارج و زندگی بهتر برای ایرانیان. هرچند بهشت را به دنبال این نخواهیم داشت ولی حتی اگر چنددرصدی مردم ایران خوشحال شوند قابل توجه است و این خوشحالی را امروز واقعا در سطح جامعه ایران می بینیم.
او خطاب به مخالفان تفاهم لوزان می گوید: اگر واقعیت آن بخش حساسیت زا و آن بخشی که غربی ها را عصبانی می کند و می تواند ما را به عنوان یک کشور خطرناک جلوه می دهد، مدنظرشان است خب بیایند تکلیف خود را با سیاست رسمی کشور مشخص بکنند. آیا می خواهند خلاف سیاست رسمی کشور مبنی بر منع رفتن به سمت سلاح هسته ای موضع بگیرند یا حرف دیگری دارند.
احمد شیرزاد معتقد است که : خیلی مهم بود که توافق نامه به گونه ای باشد که پرستیژ ملت و دولت ایران حفظ شود. کمابیش این اتفاق افتاده و به نوعی توافق حاصل نشده که نتیجه آن مشابه اتفاقی باشد که برای لیبی افتاد.
طی روزهای گذشته با اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس و همچنین فراکسیون رهروان ولایت مجلس درزمینه تفاهم لوزان مصاحبه کرده ام. تاکنون بیشترین انتقادها از سوی نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس متوجه تفاهم لوزان شده است. آنها یکبار با فراخواندن محمدجواد ظریف به جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس انتقادات خود را مطرح کردند؛ جلسه ای که برای وزیر امور خارجه و مسئول تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی با گروه ۵+۱ بدون حاشیه نبود و به درگیری لفظی با کریمی قدوسی، عضو کمیسیون مربوطه و بیرون راندن خبرنگاران منتهی شد. روز گذشته هم ظریف در جلسه غیرعلنی مجلس حضور یافت و براساس آنچه رسانه ها منتشر کرده اند به اتفاق علی اکبر صالحی نتایج نشست لوزان و تفاهم صورت گرفته را برای نمایندگان مجلس توضیح داد. محمدصادق ابراهیمی، نماینده شوشتر به خبرگزاری ایرنا گفته هنگام صحبت ظریف چند نماینده از گروهی خاص اعتراضاتی داشتند که اعتراض آن ها مورد نکوهش اکثریت مجلس قرار گرفت. کلیات مجلس با سخنان ظریف و صالحی موافق است. علی مطهری، نماینده تهران هم اعلام کرده است که ما در این جلسه اطلاعات فنی جدیدی کسب کردیم و فکر می کنم بسیاری از ابهامات نمایندگان در این جلسه برطرف شده باشد.
به گفته محمدرضا تابش، نماینده اردکان “ تقریبا همه پاسخهای مطرح شده از سوی دلواپسان در نشست غیر علنی از سوی علیاکبر صالحی و محمدجواد ظریف پاسخ داده شد.”
جواد کریمی قدوسی اما که روز یکشنبه خبر درگیری لفظی اش با محمدجواد ظریف در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس منتشر شده بود به خبرگزاری فارس گفته است: پذیرفته شده دوربینهای آژانس که تاکنون به صورت آفلاین فعال بوده از این پس به صورت آنلاین تصاویر را منتقل کند. این تصاویر به طور همزمان در مراکز تروریستی رژیم صهیونیستی، انگلیس و فرانسه دیده میشود که این اقدام فوق پروتکل الحاقی است و حتی در این پروتکل هم این موضوع نیامده است.
او در عین حال توضیحات ظریف در جلسه غیرعلنی مجلس را قابل قبول خوانده و گفته که ظرف روزهای آینده فکتشیت (برگه جزئیات تفاهم) ایران در مورد تفاهم لوزان توسط وزارت امور خارجه منتشر خواهد شد.
اما اصلاح طلبان چه می گویند و به تفاهم لوزان چگونه نگاه می کنند؟ احمد شیرزاد، نماینده سابق مجلس و عضو جبهه مشارکت در مصاحبه با روز می گوید: دو سه ماه قبل از اینکه این تفاهم امضا شود گفته بودم که جزئیات آن چیزی که به عنوان دستاوردهای هسته ای برای ایران باقی می ماند در بخش سخت افزاری چندان اهمیت ندارد. به طور خاص گفته بودم اینکه ما ۳ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم یا هزار یا ۱۰ هزار تا، برای ما واقعا تفاوت جدی ندارد. در واقع فن اورانی که در این بخش کار کرده اند یک چیزهایی را یادگرفته و روش هایی را به دست آورده بودند، این مهم ترین چیزی است که می شود به آن تکیه کرد، بقیه اش که چه تعداد دستگاه کار بکند یا چه حجم از غنی سازی باشد از نظر من اهمیتی ندارد. بنابراین به نظر من یک کشمکش سیاسی و یک چانه زنی وجود داشت و نهایتا در یک عددی به توافق رسیدند اما محدود کردن تعداد سانتریفیوژ یا حجم مواد غنی شده در ایران اصولا به فن آوری هسته ای که رویش کار شده لطمه اساسی نمی زند.
او می افزاید: آن چیزی که حساسیت غربی ها در این مساله بود مساله بعد نظامی این پرونده است که ایران به عنوان موضع رسمی اش می گوید علاقه ای به بخش تسلیحاتی ندارد، علاقه ای به اینکه بخواهد از فن آوری هسته ای استفاده نظامی بکند، ندارد و برنامه ای در این زمینه ندارد و این را نامشروع می داند. بنابراین از این جهت ایران حس نمی کند که چیزی از دست داده و ما هم نباید حس کنیم که چیزی از دست داده ایم چون عمده حساسیت غربی ها روی همین بخش بود. مثلا وقتی می گویند شما طوری استفاده کنید که پلوتونیوم اضافه برای شما باقی نماند، خب ما اصلا برنامه ای برای استفاده از این پلوتونیوم نداشتیم. چون پلوتونیوم ماده ای است که فقط کاربرد تسلیحاتی دارد و به عنوان ضایعات خطرناک هسته ای اصولا همه دوست دارند از شرش رها شوند. بنابراین ما علی القاعده وقتی برنامه تسلیحاتی نداریم، نباید برای ما مهم باشد که بگویند حق استفاده از پلوتونیوم ندارید یا ضایعات هسته ای تان رابیرون ببرید یا درواقع از فن آوری جداسازی پلوتونیوم استفاده نکنید.
به گفته احمد شیرزاد: اینها برای کشوری که موضع رسمی اش این است که در فن آوری هسته ای در بخش تسلیحاتی وارد نشود نباید جای نگرانی باشد و جای نگرانی هم نیست. آنچه که مهم بود حصول یک توافق نامه بود که بتواند فشار تحریم ها را از سر ملت ایران بردارد جزئیات آنچه که باقی مانده به نظر من و از دید کارشناسی چندان تفاوتی نمی کند.
این نماینده سابق مجلس می افزاید: نکته دیگری که از نظر من به عنوان یک ایرانی مهم بود و خوشبختانه در این توافق حاصل شده پرستیژ ایران بود. من علیرغم اینکه خیلی اعتقادی به کارهایی که به عنوان فن آوری هسته ای در ایران شده ندارم و فکر می کنم خیلی از اینها برای ما چندان واجد سودی نیست ولی با این وجود به عنوان یک ایرانی دوست نداشتم که کشورم و ملت ام تحقیر شوند برای همین برایم خیلی مهم بود که توافق نامه به گونه ای باشد که پرستیژ ملت و دولت ایران حفظ شود. کمابیش این اتفاق افتاده و به نوعی توافق حاصل نشده که نتیجه آن مشابه اتفاقی نباشد که برای لیبی افتاد. لیبی طوری با غربی ها مصالحه کرد که پرستیژ خودش را ضایع کرد و ما این از دست رفتن پرستیژ لیبی را در رویدادهای بعدی به خوبی شاهد بودیم. یک دولت بی اعتبار، بی اقتدار و بی احترام از دولت قذافی باقی ماند. خیلی مهم بود که ایران بتواند پرستیژش را حفظ کند و من در مجموع عرض کنم ما آن چیزی که اگر بشود گفت از دست دادیم یا کنار گذاشتیم یا تعهد دادیم که وارد نمی شویم، بخش های تسلیحاتی است که اصولا برنامه ای برای آن نداشتیم. در بخش های مرتبط با نرم افزار فنی کار و آن چیزهایی که کمک می کند ایرانی ها بتوانند این فن اوری را حفظ کنند ما هیچ مشکلی نداریم و حتی می توانیم تحقیق و توسعه داشته باشیم. یک محدودیت هایی در بخش های سخت افزاری داریم که ضربه اساسی نخواهد زد و یک کمی اینور و آن ور بودن این عدد، تفاوت کیفی ایجاد نمی کند. در مجموع چیز قابل توجهی از دست ندادیم و در عوض چیزی که به دست آوردیم رفع تحریم ها و ایجاد یک فضای عادی برای مردم ایران است و امکان داد و ستد، کسب و کار بهتر، مبادله فرهنگی و اجتماعی با جهان خارج و زندگی بهتر برای ایرانیان. هرچند بهشت را به دنبال این نخواهیم داشت ولی حتی اگر چنددرصدی از مردم ایران خوشحال شوند قابل توجه است و این خوشحالی را امروز واقعا در سطح جامعه ایران می بینیم. در دانشگاه که گشت می زدم همه همکاران ما از صمیم قلب خوشحال بودند که گامی مثبت برداشته شد.
عضو جبهه مشارکت درباره انتقادات مطرح شده از سوی محافظه کاران مبنی بر از دست دادن حقوق هسته ای ایران و همچنین لوزان چای خواندن توافق لوزان می گوید: از همان زمان که دولت آقای روحانی روی کار آمد و بعد از توافق ژنو ما این خط را از سوی اقتدارگرایان و اصولگرایان تندروی داخل کشور می بینیم. تحت هر شرایطی آنها واقعا فکر می کنند ما بایستی دست به فن آوری هسته ای مان نزنیم. سوالی که در مقابل این روش است این است که با چه هزینه ای برای ما مفید است آیا چرخیدن سانتریفیوژها با هرتعدادی، حالا ۲۰ هزار تا، ۱۰ هزار تا یا هرچقدر، اگر قرار باشد کشور ما را فلج کند و زندگی مردم ما را به فلاکت بکشاند آیا باز هم به صرفه است؟ به عبارت دیگر آیا واقعا فن آوری هسته ای که در کشور ما راه افتاده دارای قداستی است؟ آیا دارای ارزش و احترام خاصی است؟ این غیر از بخشی از خاک ایران است که ما در عهدنامه ترکمنچای از دست دادیم، یک فن آوری قرار است که مرکزی باشد ما بر آن سوار شویم و ما را به جایی برساند نه اینکه آن را بر دوش بگیریم و بخواهیم خودمان را به خاک و خون بکشانیم و با هزار بدبختی بخواهیم مرکب هسته ای را بر دوش بگیریم و راه برویم. بنابراین کسانی که اینطور فکر می کنند بایستی قبل از هر چیز به این سوال پاسخ دهند که قرار بود این فن آوری هسته ای برای ما چه کاری انجام دهد و در این مدتی که کار کردیم چه دستاورد ملموسی در زندگی مردم داشته. بایستی یک ابزار سنجشی برای این وجود داشته باشد.اینکه می گویند در زمانی که نفت تمام می شود این برنامه هسته ای می تواند به ما کمک کند بارها بحث فنی کردیم اما این آقایان متاسفانه سوادش را ندارند یا اخلاق اش را ندارند که بیایند یک بحث فنی درست انجام بدهند. سوال این است که ما اصلا چقدر ذخایر اورانیوم داریم؟ چقدر امکان تحصیل این ذخایر را داریم ؟اینها چه مقدارهزینه اقتصادی برای ما دارد و ما مجموعا از ذخایر اورانیوم مان چه مقدار انرژی می توانیم تهیه کنیم؟ اگر بیاییم مقابله بکنیم با چاه های نفتی که داریم این شاید یک صدم انرژی حاصل از نفت ما را نتواند تهیه کند و هزینه بسیار بالایی هم برای ما خواهد داشت. بنابراین اصولا این یک دروغ بزرگ است که آقایان فکر کنند ما می توانیم از قبال این فن آوری هسته ای یک ذخایر عظیم انرژی را در خدمت صنعت کشور قرار دهیم. این یک دروغ بزرگ است، حیله گری بزرگ و کلاه سر مردم گذاشتن است.
او توضیح می دهد: واقعیت این است که ما وارد یک فن آوری شدیم که این فن آوری مورد حساسیت غربی ها بوده و آن چیزی که برای ما حاصل شده یک مقدار دستاوردهای سیاسی در این قصه بوده.این دستاوردهای سیاسی هم بخش هایی مثبت بوده و بخش هایی منفی. بحث مفصل است در این زمینه اما من با اینکه اینها می گویند که فن آوری هسته ای ما تعطیل شده یا از دست رفته مخالف هستم. آن چیزهایی که بچه های ایرانی یاد گرفته اند به هر شکلی، کسی نمی تواند از آنها بگیرد و امکان تحقیق و توسعه برای آنها فراهم خواهد بود اما خود این صنعت تا به امروز در چرخه اقتصادی ما بازدهی خاصی ایجاد نکرده و در آینده نزدیک هم نخواهد کرد و در آینده دور هم اگر بخواهد بازدهی داشته باشد، به لحاظ حجم اقتصادی، بازدهی قابل توجهی نیست که اینطور راجع به آن صحبت شود. بنابراین واقعا این آدم هایی که سنگ هسته ای را به سینه می زنند باید بیایند مشخص کنند چیزی که ما از دست دادیم چیست؟ اگر واقعیت آن بخش حساسیت زا و آن بخشی است که غربی ها را عصبانی می کند و می تواند ما را به عنوان یک کشور خطرناک جلوه می دهد مدنظرشان است خب بیایند تکلیف خود را با سیاست رسمی کشور مشخص بکنند. آیا خلاف سیاست رسمی کشور مبنی بر منع رفتن به سمت سلاح هسته ای می خواهند موضع بگیرند یا حرف دیگری دارند.
بحث پروتکل الحاقی و پذیرش داوطلبانه آن از سوی ایران، از نکات مناقشه برانگیز تفاهم لوزان در داخل کشور بوده است. احمد شیرزاد در این مورد هم می گوید: پروتکل الحاقی بحث دامنه داری است ما در سال ۸۲ که این بحث های هسته ای را داشتیم و همزمان بحث تعلیق هم بود، پذیرفتیم که نه دقیقا پروتکل الحاقی، ولی چیزی در همان حد و حدود را به طور داوطلبانه اجرا بکنیم. در دوره آقای خاتمی هم بازرسان آژانس به کرات آمدند و رفتند و گزارش تهیه کردند و تلاش شد به ابهامات آژانس پاسخ داده شود ولی در خود پروتکل الحاقی که امکان بازرسی های گسترده را به بازرسان آژانس می دهد پیش بینی شده که این پروتکل باید به تصویب مجلس های کشورهای مختلف برسد. این برای محکم کاری است ولی بین کشورهایی که تا به حال به پروتکل الحاقی پیوسته اند، اگر اشتباه نکنم رقمی حدود ۱۰۰ کشور است، ممکن است یک سوم شان توانسته باشند به تصویب مجالس شان برسانند و این یک بحث دامنه داری در همه جای دنیا است، بنابراین وقتی دولت یک کشوری می آید این پروتکل را می پذیرد علی القاعده این پروتکل به عنوان یک تعهد آن کشور احترام دارد و باید اجرا شود.
او می افزایذ: حالا دولت ایران به نمایندگی از حاکمیت کشور این را پذیرفته. این اصولا سیاستی بود که از همان ابتدا آقای روحانی اعلام کرد. ایشان گفت که ما بایستی بپذیریم کشورهای غربی نگرانی هایی دارند و اگر قرار است ما در این دنیا زندگی بکنیم بایستی این نگرانی ها را رفع کنیم و از آنجا که آن کس که حساب پاک است از محاسبه چه باک است ما بایستی به گزارش ها و بازرسی های آژانس تن بدهیم. بنابراین با این رویکرد وارد مذاکرات و بحث و گفتگوب با غربی ها شد که ما هیچ تسلیحات هسته ای نداریم و از اینکه مورد بازرسی قرار بگیریم هیچ ابایی نداریم. بنابراین من فکر می کنم در مذاکراتی که بین ایران و قدرت های ۵+۱ صورت گرفت به نظر می رسید چالش زیادی بر سر بازرسی ها وجود نداشت؛از ابتدا ایران با بازرسی ها مشکل خاصی نداشته. غیر از این اگر باشد ما بایستی سال های سال سایه ابهام و تهدید را روی سر خودمان در جامعه جهانی حس کنیم و چاره ای نداریم که تن به بازرسی ها بدهیم. البته آقای روحانی اعلام کرده که این بازرسی ها چارچوب امنیتی کشور و حیثیت و پرستیژ کشور را هم خدشه دار نکند. اگر خطوط قرمز را رعایت بکنند هیچ منعی برای بازرسی ها وجود نخواهد داشت.
درباره تاثیر تفاهم لوزان در داخل کشور از بعد سیاست داخلی سوال می کنم و می گویم تاکنون اصلاح طلبان و حامیان آقای روحانی عنوان می کردند که الویت دولت بحث هسته ای است و ابتدا باید این قضیه به جایی برسد بعد دولت بتواند به سیاست داخلی برسد. حالا شما چه فکر می کنید؟احمد شیرزاد توضیح می دهد: البته این موضع اصلاح طلبان نبوده، من هم نمی توانم از جانب همه صحبت کنم اما به طور عمومی اینطور نبوده که اصلاح طلبان بر این باور باشند که آقای روحانی تا وقتی که پرونده هسته ای را سرو سامان نداده در مساله دیگری وارد نشود. این دیدگاه دولتی ها بوده یعنی خود اقای روحانی و دوستان اش در دولت که ابتدا سعی می کنیم مساله هسته ای را به جایی برسانیم بعد به قول های دیگری دیگری که داده ایم می رسیم. من شخصا به این دیدگاه انتقاد داشتم. نمی شود که تمام تخم مرغ ها را در یک سبد گذاشت و حتی برای پیشبرد برنامه هسته ای هم آقای روحانی نیاز دارد که بدنه اجتماعی و سیاسی خودش را راضی نگاه دارد و امروز ما می بینیم این چقدر مهم است. آقای روحانی باید امروز صبر کند این بچه های اصلاح طلب که تو خیابان ها راه افتادند و برای ایشان رای جمع کردند، ۲ سال دیگر هم باید همین ها رای بدهند.
اینها می گویند اگر آقای روحانی می توانست به طور موازی و همزمان با بحث هسته ای در داخل هم قدمی بردارد حتما بهتر از این بود. ولی در عین حال فکر می کنم که نباید به اقای روحانی فشاری بیاوریم که از آن طرف تحت فشار اصولگرایان تندرو قرار بگیرد و از این طرف هم ما فشار بیاوریم و باعث تضعیف او بشویم. بنابراین علیرغم اینکه به این رویکرد انتقاد داشتیم اما به تصمیم آقای روحانی احترام گذاشتیم. حالا خوشبختانه پرونده هسته ای دارد به سمت و سویی می رود با این وجود باید سعی کنیم این دو سه ماه آتی هم برود و ببینیم دولت و مجموعه دوستان اصلاح طلب چقدر می توانند از فضای جدید استفاده بکنند.
کاری که هم دولت و هم دوستان اصلاح طلب باید انجام دهند این است که از فضای جدید استفاده و سعی کنیم افکار عمومی جامعه را بیشتر به سمت خودمان ترغیب کنیم. بهترین کاری که باید کرد بهره برداری از فضای جدید در انتخابات مجلس است.باید سعی کنیم ترکیب مجلس آینده متفاوت با این مجلس باشد و تا هر جایی که شرایط اجازه می دهد بهتر باشد. در این فاصله هم می توان تا نیمه امسال انتظار داشت که در سطح سیاست داخلی کشور هم آرام آرام تحولاتی ایجاد شود. انتظار ما این است که بعد از اینکه این موافقت نامه به خوبی جلو رفت در تابستان امسال فضای سیاسی داخلی و فضای اجتماعی کشور هم مساعدتر شود.