حسین شریعتمداری، نماینده آیتالله خامنهای در روزنامه کیهان طی یادداشتی که اول هفته در این روزنامه منتشر شد، ضمن محال دانستن توافق هستهای ، پیشنهادی هم برای حل مساله تحریمها داشت.
شریعتمداری در سرمقاله کیهان نوشته بود: “چنانچه ما نیز به مذاکرات هستهای به عنوان آوردگاه و میدان جنگ با حریف نگاه کنیم، به جای امتیازدهی برای جلب اعتماد طرف مقابل، که میدانیم بینتیجه است، پاشنه آشیل حریف را نشانه میرویم و از اهرمهای فراوانی که در اختیار داریم برای ضربه زدن به آمریکا و متحدانش استفاده میکنیم.”
او سپس برای نمونه پیشنهاد کرده بود: “در حقوق بینالملل فصلی با عنوان حق مقابله بهمثل -RETALIATION- آمده است. این فصل به کشوری که حق قانونی آن از سوی یک یا چند کشور دیگر نقض گردیده اجازه مقابل به مثل داده است. جمهوری اسلامی ایران میتواند در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا که تعهدآور بینالمللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را به روی نفتکشهای حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد. گفتنی است کشورهای اروپایی مجاز به خرید یا نخریدن نفت ایران هستند ولی قطعنامه اتحادیه اروپا تصریح دارد که این اقدام برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران نیز با استناد به «کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو» و «کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا» که مدلول آن نظام حقوقی آبراهههای بینالمللی و حق عبور کشتیهاست، میتواند عبور نفتکشهای حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریمکننده ایران و یا کشتیهای اروپایی حامل کالا برای کشورهای منطقه را ممنوع اعلام کند.”
پس از انتشار این یادداشت، حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی حسن روحانی، طی یادداشتی در صفحه شخصیاش با اشاره به پیشنهاد “استاد حسین شریعتمداری” نوشت: “میخواستم متواضعانه از ایشان بپرسم پس از اینکه ایران به دستور ایشان تنگه را بست، چه واکنشی را از طرف خریداران اروپایی و صادرکنندگان نفت در خلیجفارس پیشبینی میکنند و در مقابله با آن واکنشها، از طرف ایران چه عکسالعملی را در اولویت تدبیر خود قرار میدهند؟ پس از یک دوره رفت و برگشت از اقدامات مخاصمهآمیز یا تنشزا چه وضعیتی را در میان همسایگان، در منطقه و در سطح بینالمللی پیشبینی میکنند؟ در مواجهه با عواقب احتمالی و آن پیشبینیها ، چه پیشگیریهایی را مد نظر دارند؟ سرمقالههای بعدی میتواند راه گشا باشد.”
پیشنهاد شریعتمداری برای بستن تنگه هرمز و پاسخ کنایهآمیز مشاور روحانی به وی، تصویری از نحوه مواجهه جناحهای درون حکومت با بحران بینالمللی تحریم را نشان میدهد.
البته این اولین بار نبود که پیشنهاد بستن تنگه هرمز مطرح میشد. یکی از ادعاهای همیشگی نظامیان جمهوری اسلامی، تهدید به بستن تنگه هرمز بوده است. دربهمن ۱۳۹۰ و همزمان با گسترش تحریمهای نفتی ایران، علیاکبر ولایتی در مصاحبه با پرس تی وی، شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی، تاکید کرده بود: “ما برای فروش نفت محتاج لطف هیچ کشوری از جمله غرب نیستیم. نفت کالایی نیست که روی زمین بماند و خودشان میدانند که اگر نفت ایران منها شود از نفت دنیا، حتما قیمت نفت خیلی بالاتر میرود.”
او تهدید کرده بود: “تهران اجازه نخواهد داد دیگران بتوانند نفت بفروشند و ایران نتواند.” در همان روزها، محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد هم از انسداد تنگه هرمز در صورت تحریم نفت ایران سخن گفته بود. او تهدید کرده بود: “اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.”
چند ماه بعد اخباری در مورد طرح انسداد تنگه هرمز از سوی گروهی از نمایندگان مجلس منتشر شد. جواد کریمیقدوسی از نمایندگان طراح این پیشنهاد گفته بود: “این طرح بر اجرای مفاد کنوانسیون ۱۹۸۵ ژنو و کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا برای جلوگیری و جبران ضرر ناشی از تحریم های نفتی است. مطابق این ماده واحده دولت جمهوری اسلامی ایران موظف می شود تا بر اساس حق حاکمیت خود از عبور نفتکش هایی که نفت خود را به مقصد کشورهای طراح تحریم نفتی علیه ایران (اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل غاصب)، حمل می کنند، جلوگیری نماید.”
در دی ماه ۱۳۹۱ و با افزایش تحریمها علیه، محمدحسن آصفری، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد: “اگر مشاهده کنیم که فشار غرب و اروپا در رابطه با تحریمها در حال افزایش است، از تنگه هرمز به عنوان یک فرصت استفاده کرده و برای بستن آن اقدام میکنیم.”
در همان روزها سایت رجانیوز طی مقالهای با عنوان “آیا ایران واقعا در نبرد نظامی با امریکا در خلیج فارس دوام میآورد؟” نوشت: “بستن تنگه هرمز به معنای غرق یک نفتکش نیست که سه روز بعد مشکل بر طرف شود. بستن تنگه در سال ۶۵ تا ۶۷ اتفاق افتاد و بیش از ۳۰۰ کشتی تجاری وابسته به غرب و ناو فوق پیشرفته ساموئل بیرابرتز را درون خود بلعید!”
نویسنده این سایت اضافه کرده بود: “در سال ۶۶ و ۶۷ آمریکا به سادگی ناوچههای ارتش را غرق کرد اما به هیچ وجه نتوانست در مقابل قایقهای تقریباً تند رو سپاه کاری کند. این قایقها امروز با سرعتی سه برابر ناو هواپیمابر حرکت میکند و این یعنی ناظر توان دیدن هدف را ندارد. ثانیاً این قایقها مجهز به موشکهای میان برد فوق سریع در تعداد زیادند. تصور کنید زمانی که صد موشک یکباره به سوی ناوگان پنجم رها شود! چه میکنند؟ چه میتوانند بکنند؟”
تهدیدهای مکرر به بستن تنگه هرمز هیچگاه عملی نشد. بعدها مشخص شد که علت عقبنشینی ناگهانی جمهوری اسلامی نامه باراک اوباما به سیدعلی خامنهای بوده است. علی مطهری نماینده تهران طی گفتگویی درباره محتوای این نامه گفته بود: “در این نامه هم گفته شده که بستن تنگه هرمز خط قرمز ماست و هم اینکه درخواست مذاکره مستقیم کردهاند.”
هیاهوی بسیار بر سر آنچه که خارج از توان نظامی جمهوری اسلامی بود، بعدها به کنایهای، حتی در میان راستگرایان حکومت هم تبدیل شد. سال گذشته، بعد از آنکه چند تن از سربازان ایران در مرز سراوان گروگان گرفته شده و نظامیان جمهوری اسلامی ناتوان از حل مشکل بودند، سایت الف طی یادداشتی نوشت: “تاریخ فراموش نمیکند که ما موشک زمین به هوا میسازیم و تنگه هرمز را میبندیم و اسرائیل را در خاک خودش به خاک مینشانیم و بر بدنه ناو وینسنت آرم سپاه پاسداران میزنیم، ریگی را در آسمان خفت میکنیم، اما جای جایش که میرسد منتظر لطف و منت دولت پاکستان میمانیم تا شاید درگیری را بر منافع بیشمار خود ترجیح دهد و پنج نیروی نظامی ما را آزاد کند. زهی خیال باطل.”
آرزوی بستن تنگه هرمز، هنوز هم در میان برخی از مسئولان جمهوری اسلامی هوادارانی دارد. با اینهمه ظاهرا هنوز با یکدیگر هماهنگ نکردهاند.
چنانچه هفته گذشته سرتیپ پاسدارعلی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگویی با شبکه العالم، باز نگه داشتن تنگه هرمز را “وظیفهای شرعی” برای انتقال انرژی از منطقه خلیج فارس به جهان دانست و گفت: “انتقال انرژی منطقه خلیج فارس به دیگر مناطق دنیا از طریق تنگه هرمز حکمی شرعی برای ما دارد، به لحاظ اینکه اگر این نباشد برای مردم دنیا زحمت به وجود میآید.” او تاکید داشت: “مسلما به خاطر منافع ما و کشورهای منطقه مایل هستیم که تنگه هرمز برای ما و دیگران باز باشد.” و اینکه “آمریکاییها عامل بسته شدن تنگه هرمز خواهند بود، این امر به خاطر دخالتهایی است که آمریکاییها نباید در منطقه بکنند ولی قبلا انجام دادند، و در آینده هم امکان دارد انجام دهند. اگر این اتفاق بیفتد ناامنی در منطقه تنگه هرمز به وجود میآید.”