انفجار بیروت و مذاکرات هسته ای

حسین علیزاده
حسین علیزاده

با اوج گرفتن جنگ داخلی سوریه، یک یک همسایه های این کشور تحت الشعاع این جنگ داخلی قرار گرفته اند. افزون بر سیل آوارگانی که سرازیر لبنان شده اند، دو قطبی شدن لبنان به هواداران و مخالفان حضور حزب الله در جنگ کنار بشار اسد، تاکنون حزب الله را هدف چندین و چند عملیات انتحاری قرار داده است که هر یک تعداد زیادی مجروح و مقتول به جا گذاشته است.

از نیمه ماه اوت ۲۰۱۳ تاکنون تعداد حملاتی که در مناطق تحت کنترل حزب الله صورت گرفته به ۶ مورد می رسد. دو مورد از این تعداد عملیات انتحاری علیه نمایندگی فرهنگی ایران در بیروت صورت گرفته که هر بار دو عملیات انتحاری پی در پی را در بر داشته است. (عملیات انتحاری دوم به صورت تله و پس از گرد آمدن مردم برای کمک به مصدومان انجام گرفت تا میزان خسارت جانی را افزایش دهد.)

نحستین عملیات انتحاری علیه نمایندگی فرهنگی ایران در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۳ صورت گرفت که طی آن ۲۷ نفر از مردم عادی و همچنین ۶ نفر از شهروندان ایرانی (از جمله نماینده فرهنگی ایران) کشته و بالغ بر ۱۵۰ نفر زخمی شدند. (مراجعه شود به مقاله: انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها)

این عملیات هم زمان با حضور تیم ملی فوتبال ایران در بیروت در چارچوب بازی های مقدماتی جام ملت های آسیا (۲۰۱۵) انجام شد که در نتیجه تهدیدی که متوجه بازیکنان و تماشاگران بود، تصمیم گرفته شد بازی در استادیوم خالی از تماشاگر انجام شود؛ تصمیمی که نشان از ناامن شدن لبنان برای ایران و ایرانیان داشت.

 

هم زمانی انفجار دوم و مذاکرات هسته ای

در جدیدترین مورد، در ۱۹ فوریه ۲۰۱۴ نمایندگی فرهنگی ایران برای بار دیگر هدف عملیات انتحاری قرار گرفت که دستکم تعداد ۶ کشته و بیش از ۸۰ مصدوم برجا گذاشت.

این انفجار، هم زمان با مذاکرات هسته ای ایران با ۵+۱ در ژنو صورت گرفت. بدین ترتیب در حالی که تیم مذاکره کننده هسته ای ایران به سرپرستی ظریف، وزیر خارجه ایران، سرگرم مذاکرات حساس ژنو پیرامون مسأله هسته ای بود، گروهان تروریستی “عبدالله العزام” وابسته به القاعده با قبول مسئولیت این انفجار اعلام داشت که منظور از این اقدام پاسخ به حضور نظامی ایران و حزب الله در کنار بشار اسد بوده است.

این پیام در حالی مخابره شد که طرف های اصلی مذاکرات هسته ای یعنی امریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان همگی جانب اپوزسیون سوریه (ائتلاف ملی سوریه) را گرفته اند.

به دیگر سخن، در حالی که هیات مذاکره کننده هسته ای ایرانی سرگرم گفت و گو در پرونده هسته ای بود، خبر حمله به اهداف ایران در خاک لبنان، موجب تضعیف موقعیت مذاکراتی طرف ایرانی را فراهم ساخت که علاوه بر وظیفه اصلی خود (ترسیمی صلح آمیز از برنامه هسته ای)، باید حضور نظامی خود را در سوریه نیز منکر شود.

انکار حقیقتی چنین آشکار در حالی که حزب الله (متحد جمهوری اسلامی) رسما در جنگ سوریه به نفع بشار اسد ورود کرده، تردیدها در مورد دیگر ادعای تهران مبنی بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای را بیش از پیش دامن می زد.

گرچه دلیلی در دست نیست که بمب گذاری بیروت به قصد تاثیرگذاری بر مذاکرات هسته ای صورت گرفت ولی هم زمانی این دو رویداد، موجب شد تا وظیفه تیم مذاکره کننده هسته ای در قانع کردن طرف های مقابل دشوارتر باشد.

به عبارت دیگر، اگر طرف های غربی که جانب اپوزسیون سوریه را دارند، شاهدند که جمهوری اسلامی بی دفاع در بیروت آماج حملات متعدد انتحاری قرار گرفته و پاسخی ندارد، چرا نباید در مذاکرات هسته ای تا می توانند سخت و سخت تر نگیرند؟

اشتباه استراتژیک تهران در دفاع بی حد و حصر از بشار اسد، موجب شده که اینک عملا پیوندی بین پرونده سوریه و پرونده هسته ای در آن واحد حاصل گردد تا در نتیجه آن طرف های غربی بر این باور باشند اگر تمامی دارایی های بلوکه شده ایران را (که گفته می شود بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار است) آزاد کنند، جمهوری اسلامی بخشی از آن را مصروف حمایت مالی – تسلیحاتی از بشار اسد خواهد کرد.

این در حالی است که پس از اولین انفجار در برابر نمایندگی فرهنگی ایران در بیروت، حسن نصرالله و برخی از نمایندگان مجلس انگشت اتهام را به سوی عربستان اشاره رفتند. ماجد الماجد تبعه سعودی که هدایت گروهان عبدالله عزام را برعهده داشت، مسئولیت انفجارها را برعهده گرفته بود. (مراجعه شود به مقاله: لبنان؛ دور باطل انفجارهای خونین)

حال با گره خوردن پرونده انفجار بیروت به عربستان از یک سو و گره خوردن پرونده سوریه به پرونده هسته ای از سوی دیگر، بدیهی است که ریاض مایل نباشد فشار تحریم ها از روی دوش ایران برداشته شود چرا که رفع زودرَس تحریم ها، به گمان ریاض و متحدان غربی اش دست تهران را در کمک به بشار اسد باز می کند در حالی که این نه خواسته ریاض است و نه دولت های غربی حامی اپوزسیون سوریه.