یاد یاران

نویسنده

مرگ در تنهائی و تنگدستی…

عبدالله بوتیمار بازیگر قدیمی سینمای ایران در بستر مرگ است: تنگدست و تنها. روزی، روزگاری در کنار رضا بیک ایمانوردی یکی از”بدمن” سینمای ایران بود ودر اوج وحالا در تختی در بیمارستان فیروزگر تهران خفته است.

از ایران رفت سالها و بعد بوطن بازگشت تا دوباره زندگی کند. اما اوباش حاکم بر فرهنگ وهنر ایران، راه حضور او رابسته بودند و فقط باین دلیل که در سالهای بسیار دور نقش” بدمن” را در فیلمها بازی می کرد.
در چند سال اخیر اوضاع مالی نابسامانی داشت . تلاش کرد تا با حضور در یکی دو کار سینمایی از فقر بگریزد ، اما به اومجوز بازیگری ندادند. و این ضربه روحی از فقر کشنده تر بود. زندگی در
در یک اتاق اجاره ای در یکی از جنوبی‌ترین نقاط تهران وفرسنگها دور از تنها دخترش که در آلمان زندگی را می‌گذراند، بیشتر قابل تحمل بود تا “نه” بیرحمانه به حضور در صحنه. قلبش تاب نیاورد و سکته کرد.


بوتیمار متولد سال ۱۳۱۲ در بادکوبه بود و از سال ۱۳۳۰ فعالیت هنری‌اش را در تئا‌تر پارس با منوچهر قاسمی و کامل حلمی شروع کرد. بوتیمار ن از ابتدای دهه چهل با بازی در فیلم سینمایی «یک قدم تا مرگ» ساخته ساموئل خاچکیان به سینما آمد.
بوتیمار در مدت فعالیت سینمایی خود در ۵۰ فیلم بلند سینمایی و از جمله «دلهره»، «ضربت»، «یک قدم تا مرگ»، «اضطراب»، «دزد سیاهپوش»، «کردی از جنوب شهر»، «بی‌عشق هرگز»، «میخک سفید» و «می‌خک نقره‌ای» ایفای نقش کرد. بوتیمار در زمینه دوبله هم فعالیت داشت .

عبدالله بوتیمار در دوران اوج خود در کنار رضا بیک ایمان وردی جا گرفت” بد من” اول سینمای ایران قرار گرفت. بیک ایمانوردی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به آمریکا رفت و تا دقایقی پیش از مرگ در اتوبان های ایالات متحده برای گذران زندگی کامیون می راند.



آخرین حرف های عبدالله بوتیمار:

 در آلمان هم فیلم دوبله می‌کردم

مردی جا افتاده با موهای سپید و چشمانی سبز رنگ، شلوار مشکی، کتی مخملی به رنگ قهوه‌ای با سیگاری در لای انگشت پاسخگوی از سینما می گوید:” من هرگز از عشقم دور نبودم و در آلمان هر‌گاه در کوچه و خیابان می‌دیدیم که در گوشه‌ای از شهر پروژکتوری روشن است و عده‌ای مشغول ضبط تصویر هستند بلافاصله به نزدیکی آن‌ها می‌رفتم و شیوه کاری کار گردان‌ها و هنرپیشه‌ها را زیر نظر می‌گرفتیم. “

بطور دقیق چند سال بود که از ایران رفته بودید؟
در حدود ۲۲ سال پیش بود که به منظور ملاقات با فرزندانم به کشور آلمان سفر کردم و به اصرار آن‌ها در‌‌ همان کشور ماندگار شدم.

در تمام این مدت در آلمان بودید؟
خیر! گاهی به کشور فرانسه هم سفر می‌کردم و مدتی البته کوتاه هم در آن کشور بودم.

فعالیت هنریتان را از چه سالی آغاز کردید؟
من متولد سال ۱۳۱۲ در باد کوبه هستم و از سال ۱۳۳۰ فعالیت هنری‌ام را در تا‌تر پارس با آقایان منوچهر قاسمی، کامل حلمی و دیگر دوستان شروع کردم. به خاطر دارم که در آن زمان چیزی در حدود ۳ یا ۴ ماه یک تا‌تر را تمرین می‌کردیم تا در یک صبح جمعه آن را اجرا کنیم.

چه شد که به عالم سینما وارد شدید؟
از طریق روابطی که با کارگردانان تئا‌تر و هنرپیشه‌ها داشتم کم کم با بازی در یکی دو فیلم وارد عرصه سینما شدم و در طول مدت زمان فعالیت هنری‌ام در ۵۰ فیلم بلند سینمایی بازی کردم.

نام تعدادی از آن‌ها را به خاطر دارید؟
دلهره، ضربت، یک قدم تا مرگ، اضطراب، دزد سیاهپوش، کردی از جنوب شهر، بی‌عشق هرگز، می‌خک سفید، میخک نقره‌ای و بسیاری دیگر که در حال حاظر حضور ذهن ندارم.

از چه سالی فعالیت خود را به عنوان یک دوبلور آغاز کردید؟
سال ۱۳۳۸ بود که در تا‌تر آناهیتا کار می‌کردم و از‌‌ همان زمان وارد دنیای دوبله شدم.

در این مدت که در ایران نبودید فعالیت هنری داشتید؟
بله! من در آلمان عضو انجمن فرهنگی آن کشور بودم.

زبان آلمانی را در کشور خودمان فرا گرفته بودید؟
خیر! وقتی به آلمان رفتم سال ۱۳۶۰ بود. فرزندانم پس از اینکه به دیدارشان رفتم از من خواستند تا در آلمان بمانم و من هم که تصمیم به اقامت در آن کشور داشتم بلافاصله به فرا گرفتن زبان آلمانی مشغول شدم و اولین فعالیت‌های هنری‌ام را با تا‌تر در آلمان شروع کردم.

نمایشنامه‌های ایرانی هم کار می‌کردید؟
بله! چندین اثر از آثار آقایان بیضایی و بهرنگی را به زبان ایرانی و آلمانی در آنجا کار کردیم تا اینکه بار دیگر به کار دوبله در آن کشور مشغول شدم.

شرایط دوبله در آلمان به چه صورت است؟
آنجا به ازای هر یک کلمه، ۴ یورو حق الزحمه پرداخت می‌کنند. هر فیلمی یا برنامه‌ای را هم که دوبله کنی بلافاصله پس از خروج از استودیو دستمزدت را نقد می‌پردازند.

چه کسی شما را برای دوبله انتخاب می‌کرد؟
مدیران دوبلاژ با من در تماس بودند و هر‌گاه قرار بود در فیلمی حرف بزنم از ۱۵ روز قبل قرار کاری متن دوبله فیلم که مربوط به خودم می‌شد به دستم می‌رسید تا بر روی آن کار کنم.

خاطره‌ای از فعالیت گویندگان در آلمان ندارید؟
روزی در اتاق ضبط صدا بین دو گوینده نشسته بودم و خب آن‌ها هم اصلا خبر نداشتند که من آلمانی نیستم. چون ظاهر من هم شبیه به خود آن‌ها بود تصور می‌کردند که من یک دوبلور غریبه آلمانی هستم. وقتی کار دوبله شروع شد چیزی در حدود ۵ بار در یک قطعه نسبتا طولانی را تکرار کردیم .دلیل اصلی آن هم اشتباه گویندگان آلمانی بود و من در هر ۵ مرتبه بدون اشکال متن خودم را گقتم. تا اینکه صدای اتاق صدابردار به داخل وصل شد و به دو گوینده‌ای که در رو طرف من نشسته بودند گفت: “خجالت نمی‌کشید این مرد (بوتیمار) یک خارجی است و آنوقت شما دوباره اشتباه می‌کنید. “اینجا بود که آن‌ها به من نگاه می‌کردند و پرسیدند شما کجایی هستید. من هم گفتم ایرانی هستم.

دلیل این تفاوت را در چه می‌دانید؟
در دقت و وسواس که دوبله ایران نسبت به این امر خطیر بکار گرفته می‌شد و خب من نیز در همین دستگاه کار کرده بودم و بقولی سطح کاری‌ام در حد دوبله قدرتمند ایران بود.

با این حساب در طول این مدت از فضای دوبله جدا نبودید؟
خیر! من هرگز از عشقم دور نبودم و در آلمان هر‌گاه در کوچه و خیابان می‌دیدم که در گوشه‌ای از شهر پروژکتوری روشن است و عده‌ای مشغول ضبط تصویر هستند بلافاصله به نزدیکی آن‌ها می‌رفتم و شیوه کاری کار گردان‌ها و هنر پیشه‌ها را زیر نظر می‌گرفتم.

در این مدت طولانی هرگز به وطن باز نگشته بودید؟
چند بار آمدم اما خیلی کوتاه و بلافاصله به آلمان باز گشتم.

حالا که به ایران بازگشته‌اید باز هم قصد رفتن دارید؟
خیر! این بار آمده‌ام تا باز هم در کشورم و برای مردم خوب عزیزم که هموطنان واقعی خودم هستند کار کنم.

چه شد که در فصل بهار به ایران آمدید؟
سال گذشته در آلمان بودم که خبر درگذشت خانم ژاله کاظمی را شنیدم و متاسفانه نتوانستم برای شرکت در مراسم وی به تهران بیایم اما امسال برنامه‌هایم را طوری هماهنگ کردم تا در سالگرد درگذشت همکار سابقم حضور داشته باشم.

حالا قصد دارید در عالم دوبله فعالیت کنید یا تا‌تر و سینما؟
برایم فرقی نمی‌کند این‌ها همه جزو علایق شخصی من است که به آن‌ها عشق می‌ورزم. در دوبله و سینما برای انجام هر نوع خدمتی آمادگی کامل دارم.

فیلم ها

۱ - واسطه‌ها (۱۳۵۶)
۲ - اضطراب (۱۳۵۴)
۳ - زیبای پررو (۱۳۵۴)
۴ - هیچ کسی بابا نمی‌شه (۱۳۵۴)
۵ - کوثر (۱۳۵۳)
۶ - موسرخه (۱۳۵۳)
۷ - نبرد عقاب‌ها (۱۳۵۳)
۸ - خیالاتی (۱۳۵۲)
۹ - شلاق (۱۳۵۲)
۱۰ - طاهر (۱۳۵۲)
۱۱ - گریز از مرگ (۱۳۵۲)
۱۲ - مرد‌ها و نامرد‌ها (۱۳۵۲)
۱۳ - هفت دلاور (۱۳۵۲)
۱۴ - فرار از زندگی (۱۳۵۱)
۱۵ - می‌خک سفید (۱۳۵۱)
۱۶ - ارادتمند شما عزرائیل (۱۳۴۹)
۱۷ - بارگاه شیطان (۱۳۴۹)
۱۸ - شب اعلام (۱۳۴۹)
۱۹ - قصه شب یلدا (۱۳۴۹)
۲۰ - مردی از جنوب شهر (۱۳۴۹)
۲۱ - قلب‌های طلایی (۱۳۴۸)
۲۲ - ملعون (۱۳۴۸)
۲۳ - بازی شانس (۱۳۴۷)
۲۴ - چاکر شما کوچولو (۱۳۴۷)
۲۵ - دزد سیاهپوش (۱۳۴۷)
۲۶ - سر سخت (۱۳۴۷)
۲۷ - سنگ صبور (۱۳۴۷)
۲۸ - لوطی قرن بیستم (۱۳۴۷)
۲۹ - دنیای قهرمانان (۱۳۴۶)
۳۰ - سرنوشت (۱۳۴۶)
۳۱ - فردای باشکوه (۱۳۴۶)
۳۲ - مرد دو چهره (۱۳۴۶)
۳۳ - مردی از اصفهان (۱۳۴۶)
۳۴ - هفت شهر عشق (۱۳۴۶)
۳۵ - بی‌عشق هرگز (۱۳۴۵)
۳۶ - عصیان (۱۳۴۵)
۳۷ - مأمور ۱۱۴ (۱۳۴۵)
۳۸ - خروس جنگی (۱۳۴۴)
۳۹ - دنیای پول (۱۳۴۴)
۴۰ - زن و عروسک‌هایش (۱۳۴۴)
۴۱ - سرسام (۱۳۴۴)
۴۲ - شیطان در می‌زند (۱۳۴۳)
۴۳ - ضربت (۱۳۴۳)
۴۴ - جاده مرگ (۱۳۴۲)
۴۵ - دلهره (۱۳۴۱)
۴۶ - ساحل دور نیست (۱۳۴۱)
۴۷ - یک قدم تا مرگ (۱۳۴۰)