امیدهای طلائی ایران در المپیک

نویسنده

chinaolympic.jpg

گروه ورزش روز

پنج هفته دیگر بازی های المپیک 2008 پکن در کشور چین آغاز می شود و ایران که 54 شرکت کننده در این ‏المپیک دارد، به امید سه طلا تا ده مدال طلائی را که 9 نابغه ورزش ایران از آغاز تاکنون به ارمغان آورده اند، ‏افزایش دهند.‏

گروه ورزش روز نگاهی دارد به این امیدهای طلایی. مصاحبه با یکی از آنها که سخت امیدوار است و نظری کوتاه ‏به منش و روش علی دایی.‏

غلامرضا تختی(کشتی)، امامعلی حبیبی(کشتی)، عبداله موحد(کشتی)، محمد نصیری(وزنه برداری)، رسول ‏خادم(کشتی)، علیرضا دبیر(کشتی)، حسین توکلی(وزنه برداری)، هادی ساعی(کاراته) و حسین رضازاده(وزنه ‏برداری - دوبار)، اینها همان نه نابغه ورزش ما هستند که در طول نیم قرن گذشته از 1956 ملبورن تا 2004 آتن ده ‏مدال طلای المپیکی برای کشور ما به ارمغان آورده اند. این مدالها در سه رشته خلاصه می شوند: کشتی آزاد پنج طلا، ‏وزنه برداری چهار طلا و کاراته یک طلا. اصولا همه 46 مدال طلا و نقره و برنز ایران در همین سه رشته به دست ‏آمده است که اولین آن مدال برنزی بود که جعفر سلماسی در رشته وزنه برداری و در المپیک 1948 به گردن آویخت. ‏نگاهی به این لیست نشان می دهد که طلائی های ورزش ما همیشه چهره هائی استثنائی بوده اند که هرازگاهی مانند ‏ستاره ای در آسمان ورزش ما درخشیده و زمانی بعد افول کرده اند بی آنکه پشتوانه ای داشته باشند و ردپائی ماندگار ‏از خود به یادگار بگذارند.‏

 

چرا چنین بوده؟ ساده ترین جواب به این سوال این است که ورزش ما هیچگاه برنامه ریزی مناسب و ریشه ای نداشته، ‏کمتر آدم اهلی مسئولیت آنرا بر عهده گرفته و به ندرت استعدادیابی مناسب در رشته های گوناگون انجام شده و درنتیجه ‏استعدادهای آشکار و پنهان درست پرورش نیافته اند. این کارها امروزه در کشورهائی حتی کم سابقه تر و کم مایه تر، ‏بهتر از ایران به انجام می رسد. استعدادهای ورزشی ما تصادفی پیدا شده، درخشیده و رفته اند و کسی برای نگهداری ‏آنان و سپس بهره برداری از دانائی و تجربه هایشان برای آیندگان برنامه ای مدون و مناسب طراحی نکرده است ‏وگرنه چگونه ممکن است حاصل حضور شصت ساله ملتی بزرگ و ریشه دار، در بازیهای المپیک همین ده مدال طلا ‏باشد؟ تازه نیمی از این مدال ها در یک رشته سنتی و بومی (کشتی آزاد)، چهار مدال در یک رشته سنتی دیگر (وزنه ‏برداری) و تنها یک مدال در رشته ای غیر بومی (کاراته) به دست آمده است!‏

حالا داریم به المپیکی دیگر می رویم. قرار بود با 54 ورزشکاردر دوازده رشته مختلف در این بازیها شرکت کنیم اما ‏تا امروز که این مطلب نوشته می شود 51 تن از آنان سهمیه ورود به المپیک 2008 پکن را کسب کرده اند و سه تن ‏دیگر در انتظار مسابقات ورودی در همین روزها هستند تا معلوم شود می توانند به المپیک برسند یا نه؟ امیدداران ما ‏برای کسب مدال بازهم در همان سه رشته خلاصه شده اند با این تفاوت که این بار یک استعداد استثنائی دیگر در رشته ‏دوومیدانی (پرتاب دیسک) بنام احسان حدادی ظهور کرده است. حدادی در مسابقات جایزه بزرگ و لیگ طلائی ‏دوومیدانی در اروپا همه قهرمانان بزرگ این رشته را شکست داد و با 89 متر و 32 سانتیمتر رکوردی باور نکردنی ‏برای آسیا به جای گذاشت که تنها 57 سانتیمتر با رکورد المپیک فاصله دارد.‏

با این رکورد احسان حدادی امید بزرگ ما برای طلای المپیک پکن بشمار می رود. پس از او بازهم حسین رضازاده ‏قرار دارد که در اردوی اردبیل مشغول تمرین است. اگرچه خبرهای رسیده حاکی از آن است که رضازاده با روزهای ‏اوج خود فاصله زیادی دارد، اما هنوز امیدوار است که با رکوردی حتی سی کیلو کمتر از رکورد جهانی خود در ‏مجموع دو حرکت یکضرب و دوضرب، بتواند برای سومین بار به مدال طلای المپیک دست یابد، چرا که حریفانش از ‏جمله “جابرسالم” وزنه بردار بلغاری الاصل قطر با او فاصله زیادی دارند. رضازاده اگر بتواند سومین طلای المپیک ‏خود را بگیرد، بعنوان برترین وزنه بردار سنگین وزن تاریخ این رشته معرفی می شود. “خلیل موتلو” وزنه بردار ‏سبک وزن ترکیه که برای کسب چهارمین مدال طلای المپیکی خود به پکن می آید، اگر موفق به این کار شود برترین ‏وزنه بردار تاریخ همه وزنها شناخته خواهد شد.‏

پس از حدادی و رضا زاده، حمید سوریان کشتی گیر فرنگی کار ایران در وزن 55 کیلو گرم قرار دارد که سه مدال ‏طلای جهانی در این وزن بر گردن دارد و مراد محمدی در وزن 60 کیلوی کشتی آزاد که یکبار قهرمان جهان شده و ‏در مسابقات بین المللی جام تختی در کرمانشاه نیز با آمادگی مطلوب به قهرمانی رسید. فردین معصومی کشتی گیر ‏سنگین وزن آزاد (بالای 120 کیلوگرم) و قهرمان آسیا در این وزن نیز پس از کسب عنوان قهرمانی در جام تختی قول ‏داده است که در المپیک طلا بگیرد تا ببینیم چه می شود و دوماه دیگر کدام یک ازاین چهره ها با قرار گرفتن برسکوی ‏قهرمانی المپیک به مجموعه استثنائی های ورزش ایران افزون خواهد شد؟

‎ ‎زیاده خواهی های دبیر کل‎ ‎

دبیر کل کمیته ملی المپیک ایران اعلام کرد که امیدوار است در المپیک 2008 پکن بیشتر از دوره های قبل مدال ‏بگیریم تا جایگاه ایران در رده بندی نهائی مدال ها از دوره های قبل بالاتر باشد. در المپیک 2004 آتن تنها یک مدال ‏طلا بوسیله حسین رضازاده برای ایران به دست آمد، در حالیکه دوره قبل در المپیک 2002 سیدنی، کشور ما بوسیله ‏رضا زاده و حسین توکلی در وزنه برداری و علیرضا دبیر در کشتی آزاد، سه مدال طلا گرفته بود که با شرایط موجود ‏رسیدن به این حد نصاب در بازیهای پکن چندان آسان نیست.‏

علی کفاشیان گفته است: اولین گروه از کاروان ایران برای المپیک 2008 پکن که از 18 مرداد تا سوم شهریور ماه در ‏چین برگزار می شود، تیم ملی بسکتبال ایران خواهد بود. این تیم که در طول پنجاه سال گذشته برای اولین بار است به ‏این بازیها راه پیدا می کند، پانزده مرداد عازم پکن می شود. آخرین گروه نیز تکواندوکاران و تیم ملی کشتی آزاد ‏خواهد بود. اعزام قهرمانان رشته های انفرادی و تیمی به پکن از روی برنامه برگزاری مسابقات رشته های گوناگون ‏ورزشی در این بازیها انجام می گیرد.‏

کفاشیان که خود زمانی از دوندگان تیم ملی دوومیدانی ایران بوده و مدتی نیز ریاست فدراسیون دوومیدانی را برعهده ‏داشته، اینک علاوه بر کمیته ملی المپیک، رئیس فدراسیون فوتبال ایران است. او در مورد کار آماده سازی تیم های ‏اعزامی به المپیک به خبرگزاری مهر گفته است که این کار طبق برنامه تنظیمی فدراسیون ها پیش می رود و مشکلی ‏وجود ندارد. این حرف در حالی زده می شود که مسئول کمیته پزشکی ستاد تدارکاتی بازیهای المپیک در نشست ‏مسئولین مختلف این ستاد عنوان کرده است که: “مشکلاتی در رستوران مجموعه ورزشی آزادی وجود داشت که ‏هرچند پس از تدارکات لازم بهتر شده ولی هنوز هم مشکلاتی وجود دارد که نیاز به بازرسی های مستمر دارد.“‏

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دکتر مرادی اعلام کرده است که معاینات متمرکز و نهائی ورزشکاران ‏اعزامی به بازیهای المپیک نیمه اول تیر ماه انجام خواهد شد. وی در مورد احتمال “دوپینگ” ورزشکاران ایرانی می ‏گوید:‏‎ ‎‏”در بخش کنترل دوپینگ مشکل تامین اعتبار داشتیم. تاکنون از تعدادی از قهرمانان تست دوپینگ گرفته شده و ‏از تعدادی دیگر نیز این تست در حال انجام است. حداقل یکبار از همه ورزشکاران تست گرفته می شود که در مورد ‏ورزشهای قدرتی تعداد تست دوپینگ آنان بیشتر خواهد بود و نتیجه را هم دوروز بعد اعلام خواهیم گرفت.“‏

اما در این میان حرفهای محمد رضا کردی، مسئول کمیته علمی ستاد تدارکاتی بازیهای المپیک از همه جالب تر است ‏که می گوید:‏‎ ‎‏”در بازدیدهائی که از اردوی ورزشکاران المپیکی داشتیم، قهرمانان با اشاره به تاثیر حضور رئیس ‏جمهوری در اردوی تیم ملی فوتبال، علاقمند بودند که آقای احمدی نژاد در اردوی المپیک نیز حضور پیدا کند تا ‏اعضای کاروان ورزشی المپیک روحیه بیشتری بگیرند.“‏

‏ بنا به گفته وی، در این کمیته دو موضوع در اولویت قرار دارد: پرواز زدگی و “ریکاوری”. در مورد پرواز زدگی ‏برای تیم ملی بسکتبال که اولین گروه اعزامی خواهد بود کلاس آموزشی گذاشته شده و تا زمان اعزام برای همه رشته ‏ها این کلاسها برگزار خواهد شد. اما در بخش “ریکاوری” هدف آشنا کردن ورزشکاران با مسائل روانشناسی، تغذیه و ‏جلوگیری از تمرین زدگی است.‏

 

امسال برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، دختران ایرانی نیز در بازیهای المپیک شرکت می کنند. یکی از آنان ‏‏”لیلا رجبی” است که اهل “بلاروس” است و پس از ازدواج با یک دونده ایرانی (پیمان رجبی) مسلمان شده وبه تبعیت ‏ایران درآمده است. او اگر از بند مصدومیت رها شود و رکورد ورودی را بیاورد، در پرتاب وزنه بانوان امید به کسب ‏مدال نیز دارد. دختر ایرانی دیگر سارا خوش جمال فکری است که در رشته تکواندو شرکت می کند. او در رقابتهای ‏گزینشی المپیک در قاره آسیا که به میزبانی ویتنام برگزار شد، موفق به کسب سهمیه المپیک شد و سپس در اردو سه ‏بار در مقابل رقیب اصلی خود فاطمه نعمتی به پیروزی رسید تا جواز حضور در بازیهای المپیک 2008 پکن را به ‏دست آورد.‏

 

‎ ‎احسان حدادی: رکورد المپیک را می زنم!‏‎ ‎

تنها بیست و سه سال دارد با 196 سانتیمتر قد و 98 کیلو وزن، فرمی ایده آل برای پرتاب دیسک. بهار امسال سه بار ‏در مسابقات جایزه بزرگ اروپا توانست رکورد آسیا را بشکند و بر قهرمانان المپیک و جهان “ویرجیلیوس آلکنا” از ‏لیتوانی و “گردکانتر” از استونی پیروز شود. احسان حدادی حالا رکوردی برابر با 69 متر و 32 سانتیمتر دارد و به ‏نوشته “میشائیل بوچر” مفسرسایت خبری فدراسیون جهانی دوومیدانی امید اول مدال در این رشته در المپیک 2008 ‏پکن بشمار می رود. “ احسان سال گذشته در مسابقات جهانی اوزاکا با 64 متر و 53 سانتیمترهفتم شد، اما امسال او را ‏در جایگاه متفاوتی دیده ایم. رکورد کنونی او کافی بود که بتواند در اوزاکا برایش مدال طلای جهان را به ارمغان ‏بیاورد، اگر همین اندازه را در پکن حفظ کند، طلای المپیک دور از دسترس این جوان ایرانی نخواهد بود.“‏

توانائی های احسان حدادی برای کسب طلای المپیک را، انگیزه بالای او تکمیل می کند تا این جوان خوش قیافه و ‏خوش قد و قامت بالاتر از همه وزنه برداران و کشتی گیران ما، امید اول ایران برای طلای المپیک باشد. همین انگیزه ‏باعث می شود با وجود اینکه هنوز معلوم نیست بودجه لازم برای اروی دوهفته ای او و مربیش در ایتالیا فراهم شود، ‏با قدرت به خبرنگاران بگوید که در پکن رکورد المپیک را خواهد زد! حدادی که در یک گفت و گوی خبری در تهران ‏با خبرنگاران سخن می گفت، خاطر نشان ساخت:‏‎ ‎‏” پس از موفقیتهای اخیرم در مسابقات اروپائی اکنون با مربیم به این ‏نتیجه رسیده ایم که تا المپیک در هیچ مسابقه دیگری شرکت نکنم، بهمین جهت حضورم در مسابقات بین المللی فرانسه ‏و اسپانیا معلوم نیست و در مورد حضور در لیگ دوومیدانی ایران هم تصمیمی نگرفته ایم. تمام هدف من این است که ‏در بازیهای المپیک پکن در آماده ترین شرایط خود باشم و بهمین جهت از سه روز پیش دوره جدید تمرینات بدن سازی ‏خود را شروع کرده ام و این روند را تا المپیک ادامه می دهم.“‏

وی در مورد شگفتی ساز بودنش در مسابقات اروپائی گفت:‏‎ ‎‏”من قبلا تنها یک مدال طلای جوانان جهان و چند مدال ‏آسیائی داشتم که اینها در میدانهای جهانی ارزشی ندارند و بهمین جهت برایشان چندان شناخته شده نبودم. پس از مسابقه ‏اول در هنگلو هلند، همه با تعجب نگاهم می کردند. اما وقتی در مسابقات لیگ طلائی برلین در حضور 70 هزار ‏تماشاگر پیروز شدم، علاقمندان می رفتند و عکسهایم را از سایت های اینترنتی چاپ می کردند و می آوردند تا برایشان ‏امضا کنم.“‏

پرتابگر ایرانی معتقد است که باید به رکوردی بالاتر از 70 متر برسد تا طلای المپیک را بگیرد: هدف من رسیدن به ‏رکوردی بالاتر از 70 متر است. بدنم هم آمادگی این کار را دارد. رکورد المپیک هم اکنون 69 متر و 89 سانتیمتر ‏است که به احتمال زیاد اگر مشکلی پیش نیاید این رکورد را در پکن خواهم شکست. این مسئله در توانائی من است. من ‏تمرینات خوبی داشتم. در مورد محل اصلی اردوی آمادگی من تصمیمی گرفته نشده است. فعلا سه هفته به ارومیه می ‏روم و اگر شرایط مهیا شد مدتی را در ایتالیا تمرین می کنم. اگر ایتالیا نشد دوهفته به ساری می روم و پس از آن ‏تمریناتم را در تهران ادامه می دهم. حضور در اردوی خارجی سخت است و هزینه بسیاری دارد. من دوست دارم در ‏ایران شرایطی فراهم شود که بتوانم همینجا تمرین کنم.‏

مربی حدادی یک مربی کارکشته و 76 سال روسی است بنام “کیم بوخانسف” که از چهار سال پیش شاگرد خود را ‏زیر نظر دارد. او هم در این نشست خبری تصریح کرد: ما برای طلای المپیک می جنگیم. البته میدان المپیک به قدری ‏سخت است که نمی توانم بگویم حتما مدال می گیریم. در آنجا هرکس آماده تر باشد مدال می گیرد که من امیدوارم ‏احسان از همه آماده تر باشد. او زحمت زیادی می کشد و پشتکاری مثال زدنی دارد. خیلی از ورزشکاران حاضر ‏نیستند بخاطر تمرین از تفریحاتشان بگذرند اما حدادی برای قهرمانی این کار را می کند.‏

مصطفی کریمی رئیس فدراسیون دوومیدانی ایران نیز حدادی را گوهری گرانبها برای ورزش ایران می داند و اظهار ‏امیدواری می کند که وی بتواند در پکن به مدال طلا برسد: حدادی می تواند دوومیدانی ما را در دنیا پرآوازه کند. هم ‏اکنون با عنوانهائی که حدادی کسب کرده، فدراسیون های آسیائی با دیده احترام به ما می نگرند. می خواهیم این غربتی ‏را که دوومیدانی ایران داشته با مدال المپیکی حدادی از بین ببریم تا به این رشته ورزش مادر توجه بیشتری شود.‏

 

‎ ‎دایی بزرگ، دایی کوچک!‏‎ ‎

علی دایی سرمربی تیم فوتبال ایران از آن چهره هائی است که نمی توان در مورد او بی طرف بود. غرور و تعصب ‏دایی، هم در دوران بازیگری و هم در دوران مربیگری موجب شده که عده ای اصلا او را دوست نداشته باشند و این ‏برجسته ترین فوتبالیست تاریخ کشورمان را بیش از اندازه متکبر و مغرور بدانند.‏

‏ در مقابل، تعداد بسیاری همین غرور و تعصب دایی را می ستایند و اعتقاد دارند که رکورددار گلهای ملی جهان این ‏بار می تواند نه تنها ایران را برای چهارمین بار راهی جام جهانی فوتبال بکند بلکه ممکن است با او بتوانیم برای ‏نخستین بار از گروه مقدماتی این مسابقات که سال 2010 در آفریقای جنوبی برگزار می شود، بالا بیائیم و به دور دوم ‏برسیم. آرزوئی که در سه دوره حضورمان در این جام که از قضا دوبار آن با کاپیتانی خود دایی بوده، برآورده نشده ‏است.‏

وقتی که چند ماه پیش تیم ملی فوتبال ایران پس از ماهها سردرگمی بالاخره علی دایی را بالای سر خود دید و گزینه ‏های دیگر ازجمله افشین قطبی از سوی فدراسیون کنار گذاشته شدند، امید به حضور دوباره در جام جهانی بسیار کم ‏بود. هر مربی سرشناس خارجی که فدراسیون با وی وارد گفت و گو می شد، از حضور در ایران خودداری می کرد. ‏رای آخر بر افشین قطبی قرار گرفت که از کره جنوبی آمده و سرمربی پرسپولیس شده بود و این تیم را هم به مقام ‏قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران رساند. اما هنگامی که حتی نام قطبی از سوی رسانه ها بعنوان سرمربی جدید تیم ملی ‏فوتبال ایران اعلام شد، ناگهان علی دایی را به این سمت معرفی کردند. قطبی هم پس از لیگ برتر دیگر در ایران نماند ‏و به کره جنوبی که همسرش اهل آنجاست، برگشت.‏

حالا کاپیتان سابق و قدرتمند تیم ملی پس از یک دوره مربیگری موفق در تیم باشگاهی “سایپا” که به قهرمانی این تیم ‏در مسابقات لیگ برترسال 1386 انجامید، سر مربی تیم ملی شده بود. تیمی از هم پاشیده را در اختیار او گذاشتند تا ‏آنرا راهی جام جهانی کند. دایی اولین کاری که کرد، با احترام اما به مرور همه چهره های قدیمی و نامدار را از تیم به ‏بهانه مصدومیت، آماده نبودن و تمرین نکردن در کنار تیم کنار گذاشت تا مانند جام جهانی قبل دردسرساز نباشند. ‏دعوت از مهدی مهدوی کیا را بعلت مصدومیت و دور بودن از بازیهای باشگاهی بوندس لیگا در آلمان، به آینده ای ‏حواله کرد که هنوز از راه نرسیده است. وحید هاشمیان هم خود نوشت که در دور اول نمی تواند تیم ملی را همراهی ‏کند که همین بهانه کافی است تا در دوم هم علی دایی او را به تیم فرا نخواند.‏

علی کریمی را در آغاز از قطر آورد و بجای مهدوی کیا کاپیتان تیم کرد. اما این کلاه برای سر کریمی گشاد بود. او که ‏بعلت پرهیز از تمرینات سخت و مرتب، تیمی چون بایرن مونیخ آلمان را از دست داد و به قطر رفت تا آنجا از دست ‏تمرینات طاقت فرسا در امان باشد، دائم منتظر بود که مهدوی کیا از راه بیاید و بازوبند کاپیتانی و همراه آن مسئولیت ‏سرگروه بودن را از او بگیرد. دست آخر هم آنقدر از اوضاع فدراسیون و تیم ملی شکایت کرد که در یک واکنش ‏انضباطی از تیم ملی کنارش گذاشتند که بعد رئیس فدراسیون فوتبال فاش ساخت این کار هم با صلاحدید دایی انجام شده ‏است. دایی ضمن ستایش از توانائی های او می گوید که هر وقت آماده و دم دست بود، کریمی را به تیم دعوت خواهد ‏کرد که البته این یکی هم در شرایط سخت کمتر در دسترس است!‏

به این ترتیب، از بازیکنان نامدار اما دردسرساز تنها علیرضا واحدی نیکبخت باقی مانده بود که قبل از دایی با افشین ‏قطبی هم در پرسپولیس درگیری داشت و می گویند یکی از دلایل رفتن قطبی از ایران هم او بوده است. اما دایی زرنگ ‏تر از قطبی بود. نیکبخت را در بازیهای اول به میدان آورد ولی در سه بازی آخر بعلت مصدومیت و کم تمرینی او را ‏هم از سر راه خود برداشت و روی نیمکت ذخیره ها نشاند. نیکبخت هم تحمل نکرد و اجازه گرفت و از اردو رفت. ‏دست آخر دایی، جواد نکونام بازیکن قدرتمند، با تکنیک و خوش اخلاق عضو باشگاه “اوساسونا” را به کاپیتانی تیم ‏ملی برگزید تا به سردستگی او تیم را راهی دور دوم رقابتهای جام جهانی کند.‏

 

وقتی تیم ملی سه بازی دور رفت خود را با سوریه، کویت و امارات متحده عربی مساوی کرد، بسیاری از علاقمندان ‏به فوتبال این تیم را ناکام بزرگ مسابقات مقدماتی می دانستند اما علی دایی دائم می گفت که با همین تیم به دور دوم می ‏رویم. او در دور برگشت با تیمی جوان که روز به روز بهتر می شد، هر سه تیم را شکست داد و بعنوان نخستین تیم ‏گروه پنج منطقه اقیانوسیه وآسیا به دور دوم این رقابتها راه یافت. عربستان، استرالیا، کره جنوبی، کره شمالی، ژاپن، ‏ازبکستان، و بحرین قبلا انتخاب شده بودند. فطر در بازی آخر عراق را شکست داد و به گروه پیوست و تیم آخر ‏امارت بود که با وجود باخت سنگین سه بریک در خاک خود به سوریه، چون معدل گل بهتری از حریف داشت از این ‏گروه به دنبال ایران بالا آمد.‏

تیم ملی ایران از 20 تا 30 تیرماه در اسپانیا‎ ‎‏ واگر شد پس از آن در جمهوری چک اردو خواهد زد تا برای دور دوم ‏رقابتها آماده شود. در دور دوم، ده تیم حاضر از روی قرعه به دو گروه پنج تیمی تقسیم‎ ‎‏ شده و بازیهای خود را به ‏شکل دوره ای برگزار می کنند. در پایان، تیمهای اول و دوم گروه به جام جهانی صعود می کنند. تیمهای سوم هر گروه ‏مسابقه ای با هم انجام می دهند و برنده در بازی “پلی آف” به دیدار نیوزلند می رود تا به این ترتیب نماینده پنجم منطقه ‏آسیا و اقیانوسیه در جام جهانی آفریقای جنوبی هم مشخص شود. قرعه کشی دور دوم روز جمعه انجام شد و تیم ملی ‏ایران در گروه “ب” با کره جنوبی، کره شمالی، عربستان و امارات متحده عربی همگروه شد که بالا آمدن از آن نسبتا ‏آسانتر از گروه “الف” است که در آن تیمهای استرالیا، عربستان سعودی، ازبکستان، قطر و ژاپن قرار دارند.‏

علی دایی اگر بتواند از این مسیرتیمش را به جام جهانی برساند، یکی دیگر از کارهای ناممکن زندگی ورزشی خود را ‏ممکن کرده است. معمولا در چنین مواقعی همه مخالفان هم باید از مربی تیم ملی حمایت کنند تا او موفق شود، اما ‏مخالفان دایی آنقدر مخالفند که حتی علائق ملی را هم نادیده می گیرند. مثلا در وبلاگ “انعکاس” نویسنده ای بدون ‏توجه به سوابق درخشانش، او را “مربی بی دانش و فرافکن تیم ملی” خوانده است که هنوز هم رمل و اسطرلاب و ‏انقلابی بازی را مهمتر از دانش فوتبال می داند و یا پرویز قلیچ خانی کاپیتان تیم ملی ایران قبل از انقلاب که حالا ‏درموضع یک سوپر انقلابی چپ، کاپیتان دشمنان جامعه باز شده است، در گفت و گوئی با صدای آمریکا که از آن بوی ‏حسادت و تسویه حساب می آمد، علی دایی را کم تجربه تر و کوچک تر از آن دانست که سرمربی تیم ملی فوتبال ایران ‏باشد. اما دایی همچنان با غرور و مقداری تکبر مدعی است به جام جهانی می رویم! چگونه؟ همچنانکه پس از پیروزی ‏بر تیم ملی سوریه در این کشور و هنگامی که اعضای تیم را به زیارت زینبیه برده بود، با زیرکی مخصوص به خود ‏گفت: با لطف و عنایت حضرت رقیه و حضرت زینب و البته با تغییر تاکتیک تیمی در مواقع ضروری!‏