ماه آخر سال 85 را با ضرب و شتم و دستگیری پلیس از 13 اسفند به بعد به پایان رساندیم و روزهای اول سال 86 را هم دوباره با دستگیری و زندان و “قتل های بی سر نخ” (14 فروردین، اعتماد ملی) شروع کردیم. در طی سه ماه اول سال با رفتارها، مصاحبه ها و اظهار نظرهای متفاوت مسئولین نیروی انتظامی و دستگاه قضایی روبرو بودیم. هر روز روزنامه ها گزارش های متفاوت از خشونت های رو به گسترش قتل، تجاوز، آزار و اذیت، فیلمبرداری و اخاذی، اعتیاد، سرقت، شوهر کشی، زن کشی، خودکشی و خودسوزی و…. را مشاهده می کنیم ودرمی یابیم “خشونت حادثه نیست، مشکل اجتماعی است” به عوامل اصلی بروز این خشونت ها که فقر، بیکاری، نابرابری و به خصوص نداشتن حمایت های قانونی است پی می بریم.
در این آشفته بازار با شکل های مختلفی از خشونت های قانونی و غیرقانونی روبرو می شویم. به گزیده هایی از سر تیترهای متفاوت روزنامه ها در مورد زنان، کودکان و به خصوص اصلی ترین و مهمترین دغدغه ی نیروی انتظامی و بعضی از مسئولین دستگاه قضایی در رابطه با حجاب زنان نگاهی داشته باشیم:
“مبارزه با بدحجابی شنبه آغاز می شود” (29 فروردین، همشهری)
“برخورد با سرریز های اجتماعی” (30 فروردین، همشهری)
“برخورد با مانکن ها” (30 فروردین، همشهری)
“طرح برخورد با بدحجابی با ما هماهنگ نشده است” (25 فروردین، آینده نو)
“سردار! شما که نگفتید؛ ما هم که نگفتیم! پس کی گفت؟!” (8 اردیبهشت، اعتمادملی)
“کنترل تلفن همراه توسط نیروهای پلیس” (18 اردیبهشت، اعتمادملی)
“فرمانده نیروی انتظامی به کمیسیون امنیت ملی فراخوانده شد” (4 اردیبهشت، اعتمادملی)
“برخورد با مفاسد اجتماعی نباید نتیجه ی عکس بدهد” (4 اردیبهشت، همشهری)
70 درصد بدحجاب ها اعتماد به نفس ندارند: الف. شلوار کوتاه، شال نواری. ب: اقدامات متفاوت با قبل. پ: افراد بدحجاب فاقد هویت. ج: بخش فرهنگی خوب عمل نکرده. د: برخورد ارشادی، انتظامی و قضایی با زنان خیابانی. ر: توقف خودرو به علت بدحجابی. (20 فروردین، آینده نو)
بحران مهریه؛ کی داده؛ کی گرفته؟! (22 فروردین، همشهری)
بررسی برنامه مبارزه با بدحجابی در مجلس (23 فروردین، همشهری)
“60 درصد ورودی زندان ها افراد بی سابقه هستند” (30 فروردین، همشهری)
“زندان خشن ترین و ظالمانه ترین مجازات است” (10 خرداد، همشهری)
“جنایات جنسی و کم توجهی فرهنگی” (1 خرداد همشهری)
“وزیر کشور خواستار ترویج ازدواج موقت در بین جوانان شد” (12 خرداد، همشهری)
“قانونمندی آشنایی پیش از ازدواج جوانان (ازدواج موقت). (21 خرداد، همشهری)
به نظر می رسد پرداختن به علل و ریشه یابی کردن تمام خشونت هایی که در بالا ذکر شد، در مقابل حجاب زنان از اولویت کمتری برخوردار باشد!
در ادامه نه همه ی اخبار خشونت، بلکه گزیده هایی از این اخبار را آورده ایم تا خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل.
قتل، زن کشی
14 فروردین، اعتماد ملی: زن جوانی که جسدش در مجتمع تجاری متروکه ای در بومهن کشف شد، با 12 ضربه چاقو از پای درآمده بود. مظنون که یک سرایدار افغانی است از هنگام وقوع جنایت ناپدید شده بود که در 18 فروردین دستگیر و به قتل اعتراف کرد.
در خبر دیگری آمده: جمجمه زنی در کنار یک کارگاه مجسمه سازی در حاشیه دره بومهن کشف شد. در حال حاضر این موضوع که آیا این جمجمه می تواند متعلق به زنی باشد که جسد مثله شده وی اواخر بهمن ماه 85 بدون سر در منطقه ولنجک تهران کشف شده بود در حال بررسی است.
19 فروردین، آینده نو: جسد یک دختر 23 تا 25 ساله که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود در جنوب تهران، در نقطه خلوتی در ترمینال مسافربری جنوب پیدا شد.
20 فروردین، آینده نو: دختر 15 ساله توسط خواستگارش به قتل رسید. در محله سهل آباد شیراز جوان 18 ساله که دختر را با شلیک گلوله کشته بود سر او را از تن جدا کرد. این جوان انگیزه خود را مخالفت خانواده دختر برای ازدواج با او اعلام کرد.
29 فروردین، آینده نو: داماد با شیشه نوشابه مادر زنش را کشت. زن 66 ساله که دچار ضربه مغزی شده بود در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت. داماد 45 ساله خود را تسلیم پلیس کرد ولی منکر هرگونه دست داشتن در قتل مادر زنش شد.
4 اردیبهشت، همشهری: در کرج زنی که به خاطر همسر صیغه ای اش قتل دوست همسرش را به گردن گرفته بود از قاضی دادگاه درخواست رسیدگی مجدد کرد. این زن گفت: همسرم او را با چاقو زد ولی در کلانتری به من التماس کرد که نجاتش دهم و من هم قتل را به گردن گرفتم ولی او در حقم نامردی کرد برای همین میخواهم حقیقت را بگویم.
8 اردیبهشت، همشهری: نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده 4 نوجوان 18، 17 و 15 ساله در شعبه 2 دادگاه کیفری تهران آغاز شد. این نوجوانان متهم به تعرض و کشتن 2 پسر بچه ی مرودشتی و انداختن اجساد به رودخانه کر شدند.
متهمان در بازجویی های خود گفتند: قربانیان را به بهانه موتورسواری فریب داده و پس از انتقال به خارج از شهر به آنها تعرض کرده و از ترس اینکه مبادا رازشان فاش شود، دست و پای آنها را می بستند و به داخل رودخانه کر می انداختند. اجساد این دو پسربچه در رودخانه پیدا شد.
16 اردیبهشت، ایران: در یافت آباد، نوعروس 19 ساله که به طرز فجیعی با ضربات چاقو مورد حمله شوهرش قرار گرفته بود در آستانه مرگ است. این نوعروس که به سختی می توانست حرف بزند گفت: 6 ماه قبل به زور و اصرار خانواده ام با این پسر ازدواج کردم. روز حادثه به خانه آمد و گفت می خواهم ترا بکشم و طلاهایت را بفروشم و به خارج بروم. فکر کردم شوخی می کند، او مرا روی زمین خواباند و در حین حرف زدن ناگهان از جیبش چاقویی درآورد و به پهلویم فرو کرد و چند ضربه دیگر به شکم و سینه ام زد. گفتم به شرطی تمام پولها و طلاهایم را می دهم که مرا به بیمارستان برسانی. او که به دنبال پیدا کردن چادرم رفت به سختی خودم را به طبقه پایین رساندم. خواهر شوهرم مرا به بیمارستان آورد. باز هم نمی خواستم از شوهرم شکایت کنم ولی چون در این مدت اصلا احوال مرا نپرسیده من شکایت می کنم.
2 خرداد، همشهری: مردی که متهم است همسر سوم خود را با شلیک گلوله به صورتش به قتل رسانده، مدعی شد که او خودکشی کرده است. این در حالی است که متهم تمام نقاط خانه را به دوربین مداربسته مجهز کرده بود. خانواده همسر 17 ساله ی این مرد گفتند: او همیشه دخترمان را آزار میداد و بشدت او را کنترل می کرد. این مرد در بازجویی گفت: همسر اولم به خاطر تجدید فراش من طلاق گرفت و همسر دومم به خاطر مسایل مالی. او در توجیه داشتن اسلحه گفت: چون من قاضی بودم و پرونده های مهمی داشتم همیشه با خودم اسلحه حمل می کردم. کارشناس اسلحه گفت: فاصله شلیک بین 30 تا 70 سانت را نمی توان خودزنی دانست.
6 خرداد، همشهری: دختر 4 ساله که شاهد قتل مادرش به دست پدر بود، راز این قتل را فاش کرد. این مرد که به خاطر ازدواج کردن با زن دیگری، همسرش را به قتل رسانده و جسد او را در گندمزاری در جنوب تهران به آتش کشیده بود در پای میز محاکمه گفت: من اعتیاد داشتم و مواد هم می فروختم، با همسرم اختلاف داشتم و از زندگی با او راضی نبودم.
10 خرداد، همشهری: در شهریار مرد جوان با ادعای رابطه پنهانی همسرش با مرد دیگری، هر دوی آنها را هدف ضربات چاقوی خود قرار داد که بر اثر آن مرد غریبه به قتل رسید.
16 خرداد، همشهری: مردی به کلانتری خواجه ربیع مشهد رفت و ادعا کرد که پس از قتل یک زن، همسر خود را نیز مجروح کرده است. او در بازجویی در باره انگیزه اش گفت: وقتی متوجه شدم این زن، زنان شوهردار را اغفال می کند، تصمیم گرفتم او را بکشم و چون همسرم با مردی رابطه داشت او را نیز مجروح کردم.
19 خرداد، همشهری: زن 60 ساله ای که کارمند دانشگاه تهران بود و بیشتر وقت خود را صرف امور فرهنگی برای کودکان و نوجوانان بزهکار می کرد، به دست نظافتچی خود به قتل رسید و جسدش مثله شده و درون چمدانی در خانه اش کشف شد. نظافتچی در بازجویی گفت: می دانستم وضع مالی خوبی دارد بعد از کشتن او هر چه گشتم پول و طلاهایش را پیدا نکردم، از اثاثیه خانه اش به سرقت بردم.
20 خرداد، همشهری: تازه داماد جوان که 20 روز از ازدواجش می گذشت برادر همسرش را با ضربات چاقو به قتل رساند. او گفت: در همین 20 روزی که از ازدواجمان می گذشت اختلاف شدیدی با همسرم داشتم، او به خانه پدرش رفت و من برای بازگردان او به آنجا رفتم و با برادرش درگیر شدم.
تجاوز
15 فروردین، همشهری: جوانی که به اتهام آزار و اذیت یک نوجوان دبیرستانی بازداشت شده است در بازجویی های خود گفت: 8 ماه قبل پسر جوانی در یکی از بوستانهای تهران مرا اغفال کرد و مورد اذیت و تعرض قرار داد و من تصمیم گرفتم از دیگر جوانان انتقام بگیرم.
21 فروردین، همشهری: مردی که دختر 18 ساله ی کر و لالی را در ورامین ربوده بود، و او را به نانوایی متروکه ای برده و هشت روز مورد آزار و اذیت خود قرار داده بود، به اتهامش اعتراف کرد.
26 فروردین، همشهری: مرد 65 ساله با جعل عناوینی چون مأمور بهزیستی، وکیل دادگستری و مأمور اطلاعات، زنان و دختران را فریب داده به خانه اش می کشاند و از صحنه های تعرض به آنها فیلم برداری می کرد، از سوی دادگستری اصفهان به اعدام محکوم شد. در همین رابطه 37 زن و دختر جوان که مورد تعرض این مرد قرار گرفته بودند به دادگاه احضار شدند.
30 فروردین، همشهری: دختر نوجوان روی نیمکت پارک پشت منزلشان نشسته بود؛ دو پسر جوان با ایجاد مزاحمت و بعد با تهدید به وسیله چاقو او را به منزلی در شرق تهران برده و به شدت کتک زده و قصد تعرض به او را داشتند که با مقاومت دختر روبرو شدند و دختر موفق به فرار شد.
4 اردیبهشت، همشهری: دختر دانشجو که توسط 2 مرد جوان ربوده شده و در حین تعرض از او فیلمبرداری کرده بودند، به پلیس شکایت کرد. این دختر گفت: در یکی از شهرهای شمالی کشور تحصیل می کنم، به عنوان مسافر سوار خودروی آنها شدم، با تهدید مرا به خانه ای در خارج از شهر برده و مورد آزار و اذیت قرارم دادند. از ترس آبرویم سکوت کردم ولی برای دومین بار در تهران مرا ربودند و دوباره به من تعرض کرده و فیلمبرداری کردند.
6 اردیبهشت، همشهری: جوانی که 3 دختر و پسر را به زور سوار مینی بوس قرمز رنگ خود کرده و آنها را به بیابانهای اطراف شهرری کشانده و مورد تعرض قرارداده بود، با طرح شکایت یکی از پسران دستگیر شد. در بازجویی ها مشخص شد که این جوان قبلا هم همین کار را با دختران و پسران دیگری کرده است.
8 اردیبهشت، اعتمادملی: در منطقه قاسم آباد مشهد، مردی که دو دختر 7 ساله را در راه مدرسه ربوده و مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده بود، با راهنمایی این دو کودک دستگیر شد.
9 اردیبهشت، همشهری: یک راننده تاکسی گفت: بعد از سوار شدن دختر دبیرستانی به تاکسی، دو پسر جوان هم سوار شدند. دختر به من گفت این دو جوان مزاحم من شده اند ولی پسرها گفتند این دختر از اقوام ماست و از خانه فرار کرده و این یک مسئله خانوادگی است. من حرف پسرها را باور کردم تا اینکه مقابل باغی حوالی کرج آنها دختر را به زور به داخل باغ بردند. از مأموران و بسیج کمک خواستم برای نجات دختر. مأموران موفق به پیدا کردن آن دو جوان نشدند ولی بسیج امر به معروف و نهی از منکر آن دو را پیدا کرده و به دستگاه قضایی سپردند. دیوان عالی کشور هم این دو پسر جوان را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم کرد.
16 اردیبهشت، ایران: 6 جوان با تشکیل شبکه ای برای جلوگیری از شکایت طعمه های خود، از صحنه تعرض و آزار به آنها فیلمبرداری می کردند. قربانیان این شبکه اغفال و تعرض دختران نوجوان بودند که یکی از این قربانیان دختر 15 ساله ای است که از ترس آبرو بارها و بارها مورد تعرض این نوجوانان قرار گرفته است.
23 اردیبهشت، همشهری: پسر جوانی که با تهدید چاقو دختران جوان را به خانه اش کشانده و مورد تعرض قرار داده و از آنها فیلمبرداری می کرده است، هنوز تحت تعقیب پلیس است.
23 خرداد، هم میهن: یک مرد با کشاندن زنان خیابانی به باغی در ملارد کرج، به تهیه فیلم های سیاه دست می زد و آنها را به خارج از ایران می فرستاد.
شوهرکشی
6 اردیبهشت، همشهری: زنی که با دوست شوهرش نقشه قتل شوهرش را کشیده بود دستگیر شد. در شهریار جسد مرد مثله شده ای که در رودخانه رها شده بود، پیدا شد. در این رابطه همسر این مرد اعتراف کرد که با دوست شوهرش قرار ازدواج گذاشته و با همدستی او شوهرش را مثله کرده و به رودخانه انداخته اند.
10 خرداد، ایران: در حوالی پارک جنگلی ساری، زن جوان وقتی از آزار و اذیت شوهرش به تنگ آمده بود با شلیک 14 گلوله به زندگی وی پایان داد. این زن در بازجویی هایش گفت: از نخستین روز ازدواجمان بارها با ضربات چاقوی او مجروح شده و به بیمارستان رفته ام. او به شدت عصبی و خشمگین بود. دقایقی قبل از مرگ با چوب ضربه ای به سرم زد که خون از سرم جاری شد و در حالی که هنوز فحش و ناسزا می گفت، از من خواست اسلحه اش را بیاورم. مطمئنم اگر من او را نمی کشتم او مرا می کشت.
خودکشی، خودسوزی
20 فروردین، آینده نو: نوجوان 14 ساله ای در لویزان تهران خود را حلق آویز کرد. این نوجوان در نامه ای که از خود به جای گذاشته، علت خودکشی خود را اختلاف با خانواده اش عنوان کرده است.
1 اردیبهشت، اعتمادملی: دختر 21 ساله در مقابل چشمان ده ها مسافر خود را مقابل قطار ایستگاه مترو امام خمینی انداخت. پزشکان توصیه کردند که این دختر جوان که دو دست وی از مچ قطع شده و همینطور از ناحیه سر و قفسه سینه هم به شدت آسیب دیده، را برای عمل پیوند اعضاء به یک بیمارستان مجهز انتقال دهند. در این خبر دلیل خودکشی این دختر قید نشده است.
26 اردیبهشت، همشهری: در اصفهان دختری با ریختن بنزین در خانه، مادر، خواهر و خودش را به آتش کشید. او در اعترافاتش گفت: چهار ساله بودم که پدرم مرد. از روستای دهاقان به اصفهان آمدیم ولی هر روز وضع مالی مان بدتر می شد. تا اینکه من و خواهرم در دانشگاه قبول شدیم ولی به خاطر وضع بد مالی نتوانستیم به تحصیل ادامه دهیم و من دچار ناراحتی روحی شدم. روز حادثه وقتی مادر و خواهرم خواب بودند، گالن بنزین را در خانه و اتاق خالی کردم و کبریت زدم. کمی بنزین روی پایم ریخت و پایم هم آتش گرفت به سختی خودم را به حیاط رساندم، می خواستم پیش آنها برگردم ولی نتوانستم.
31 اردیبهشت، همشهری: زن جوان دو کودک 3 و 7 ساله ی خود را در جاده چالوس به رودخانه انداخت و خود نیز قصد خودکشی داشت که مردم مانعش شدند. او در بازجویی گفت: به خاطر اختلاف شدیدی که با همسرم داشتم تصمیم گرفتم خودم و بچه هایم را از دست او راحت کنم. همسر این زن در مقابل این سئوال که چرا طلاقش ندادی؟ گفت: نمی خواستم بچه هایم آواره شوند.
7 خرداد، خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان: خودسوزی و خودکشی 5 دختر و پسر جوان. یک دختر جوان کرد به نام وحیده. پ اهل روستای الواج ارومیه بدلایل نامعلومی خودسوزی کرد و جان باخت. در همین رابطه سعیده. د، 15 ساله اهل روستای سرشیو مریوان و انتها. ت، اهل مریوان اقدام به خودسوزی کردند که سعیده جان باخت و انتها نیر راهی بیمارستان شده و با مرگ در حال دست و پنجه نرم کردن است. در همین زمینه یک جوان 18 ساله و محصل، اهل مریوان به نام عبدالله. ب، خود را حلق آویز کرد و در سنندج نیز جوانی که گفته می شود به دلیل فقر مالی در کنار پل مشهور شهر سنندج در جلو انظار عموم، خود را به آتش کشیده بود، در دم جان سپرد.
قتل ناموسی
19 فروردین، آینده نو: سه برادر، خواهر جوان خود را به دلیل رابطه با خواستگارش در شهرستان بانه به قتل رسانده و جسد او را کنار منزل خواستگار رها کردند.
24 اردیبهشت، هم میهن: زنده به گور شدن دختر به دست پدرش. “نجات” در یکی از روستاهای اهواز بعد از مرگ شوهرش با جوانی آشنا می شود ولی در دادگاه نمی تواند ثابت کند بچه اش از اوست. مرد انکار می کند. دختر “نجات” در زندان متولد می شود، قاضی پرونده زن را به پدرش می سپارد تا وضع روحی و جسمی اش بهتر شود و بعد به پرونده اش رسیدگی کند. پدر “نجات” را به خانه می برد ولی بعد از دوسال او را زنده به گور می کند. پدر می گوید: از حرفهای مردم خسته شده بودم، تصمیم گرفتم او را بکشم، نیمه شب بیدارش کردم با هم چای خوردیم، او را به بیابان بردم و بین دو نخل گوری کندم- او هم در کندن قبر به من کمک کرد- درون قبر دراز کشید، خاک را روی پاهایش بعد شکم و سینه اش ریختم ولی حرفی نزد. وقتی می خواستم روی صورتش خاک بریزم گفت: بابا مواظب دخترم باش.
22 خرداد، هم میهن: در روستای “درب جوقا”، مردی به علت سوء ظن و بدبینی دو دختر 3 و 6 ساله اش را کشت و همسر و یک دختر دیگرش را با ضربات چاقوی قالیبافی و درفش، مجروح کرد. این مرد در اعترافاتش گفت: احساس می کردم همسرم موضوعی را از من پنهان می کند.
سایر جرائم
20 فروردین، آینده نو: زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد. این زن به قاضی گفته است: همسرم عاشق هنرپیشه ای شده است و تمام خانه را از عکسها و فیلمهای او پر کرده است. من و دختر کوچکم را کتک می زند و کلا اخلاق و رفتارش قابل تحمل نیست. قاضی دادگاه پس از شنیدن حرفهای این زن پرونده را به مرکز مشاوره دادگاه می فرستد تا پس از جلسه مشاوره با همسر این زن، این مشکل جزئی! حل شود.
10 اردیبهشت، ایران: اعضای شبکه زورگیری موسوم به “عادل غول” که با طعمه قرار دادن دختران فراری، ماشین های مدل بالا را به دام انداخته و از آنان اخاذی می کرد، متلاشی شد!
در خبر دیگری آمده: بعد از 4 سال، مادر شوهر لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه چون عروسم غذا درست نکرده بود و استراحت می کرد، او را به باد کتک گرفتم تا اینکه بیهوش شد. دخترانم او را به بیمارستان رساندند و من از خبر مرگ او هم خیلی ترسیده بودم و نمی توانستم حقیقت را بگویم.
12 اردیبهشت، ایران: ماجرای ازدواج خانم دکتر با نوزدهمین خواستگار. این زن 47 ساله که به 18 خواستگار خود جواب رد داده بود به دادگاه خانواده مراجعه کرد تا اجازه ازدواج بگیرد! وی اظهار داشت: بعد از مرگ مادرم، با پدرم زندگی کرده ام. او همیشه با ازدواج من مخالت می کرد. بالاخره تصمیم گرفتم با یک پزشک که همسرش را از دست داده بود ازدواج کنم. ولی باز پدرم مخالف بود و به من اجازه ازدواج نداد. من او را ترک کردم و حالا به دادگاه خانواده آمده ام تا دادگاه اجازه ازدواج مرا صادر کند!
15 اردیبهشت، ایران: پسر جوان وقتی با پاسخ منفی از سوی خانواده دختر مورد علاقه اش روبرو شد به صورت او اسید پاشید. این حادثه در شهرستان میاندوآب رخ داد و دختر جوان که از ناحیه چشم، صورت و دست به شدت آسیب دیده، در بیمارستان بستری است.
20 اردیبهشت، همشهری: دستگیری کارمند زندان قبل از توزیع قرص های روان گردان. این مرد اعتراف به انتقال 3 کیلو و 700 گرم انواع قرص های روان گردان به یکی از زندانها کرد. وی گفت: چند زندانی مرا وسوسه کردند و گفتند این کار سود خوبی دارد.
30 اردیبهشت، همشهری: جوان 25 ساله وقتی به خاطر مصرف مخدر کراک با اعتراض والدینش روبرو شد، پدرش را کشت و مادرش را به شدت مجروح کرد.
7 خرداد، همشهری: جوانی که بعد از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه اش، وی را در متروی صادقیه هدف گلوله قرار داده بود، دستگیر شد.
قتل زن نیکوکار
خدیجه آریایی پور (3خرداد) در خانه اش توسط مردی 28 ساله که نظافت می کرد به قتل رسید و جسدش به شکل اسف باری در چمدانی جاسازی شد.
آریایی پور در شورای کتاب کودک کتابدار بود وی همیشه لباس سفید به تن می کرد که آن را نشانه خدمت به مردم می دانست. آریایی پور از اولین کسانی بود که به کانون اصلاح تربیت رفت و کتابخانه کانون را راه اندازی کرد. آریایی پور در مدت خدمت خود توانست آزادی 420 مددجو را با جلب رضایت شاکیان و پرداخت دیه فراهم کند و به آنها زندگی دوباره ببخشد اما هیچیک از این فعالیت ها درجهت کاهش خشونت نتوانست وی را از خشونت نجات دهد !
منبع: زنستان