رضا مختاری از بازیگران پیشکسوت تئاتر ایران است که این روزها درنمایش “کوچه عاشقی” به کارگردانی نصرالله قادری و درتالار سنگلج به ایفای نقش می پردازد. با این هنرمند بزرگ تئاتر ایران به گفت و گو نشسته ایم.
بازیگری! هرروزبدتر ازدیروز
آقای مختاری،همکاری شما درنمایش “کوچه عاشقی”چگونه شکل گرفت؟
من ونصرذالله قادری سال هاست که یکدیگر را می شناسیم و از دوستان بسیار قدیمی هستیم. ایشان با نحوه و ارائه کاراکترهای من در نمایش ها آشناست ومن هم به خوبی تفکرات ایشان را می دانم. چندین نمایش را به کمک یکدیگر به صحنه برده ایم که اجراهای موفقی بوده اند. دراین نمایش هم به بنده لطف داشته اند ونقش حاج حلبی ررا به من پیشنهاد نمودند.
درمورد شخصیت حاج حلبی بیشتر بگویید.
این شخصیت یکی از نقش های بسیار جذاب نمایشنامه کوچه عاشقی است.فردی مذهبی که برای اینکه پیشرو او در جهان حاضر باشد هرکاری می کند.تفکرات و اعتقادات این فرد مضحک است و در شکل اجرایان به من کمک شایان توجهی کرد. حاج حلبی نمونه اغراق شده افرادی است که تلاش می کنند تا ظلم وجور در جهان بیشتر شود تا اتفقاق مهمی بیفتد.
حاج حلبی در نگاه ابتدایی دارای عقاید بسیار کمیکی است اما با رشد و پیشرفت درام دست اوبرای مخاطب رو میشود. چند وجهی شدن این نمایش تا چه میزانی تاثیر متن و چه مقداری وام گرفته از نیروی شما در بازیگری بوده است؟
همه هفت نفر در کوچه عاشقی دستی در حیله گری دارند. ریشه اصلی اتفاق در متن موجود بود و اصلا نویسنده دست بازیگران را برای ارائه کاراکترهای چند محوری باز گذاشته بود. هریک از این افراد برای خود دارای مشخصه های بخ خصوصی هستنند و نوع ارتباط آنها با بازیگران و افراد روبرویشان متفاوت است.متن بسیار شفاف است و بازیگر با ید کمی باهوش باشد تا بتواند لقمه را درست آماده سازد.
درنمایش شخصیت حاج حلبی، مهرداد جان واکبرخان تجدد زاویه نشین تلاش دارند تا بار کمیک نمایش را به دوش کشند.این هماهنگی و اجرا تا چه میزانی منحصر به قدرت بداهه گویی است؟
همه لحظات بداهه نمایش قبل ازاجرا با کارگردان هماهنگ می شود. در چنین نمایشی امکان ندارد که قبل ازاجرا و با ناهماهنگی دست به بیان کلمات ،بیان و رفتاری زنیم که از قبل مطرح نشده باشد.
این اتفاق به دلیل زبان خاص نمایش نیست؟
بله. کاملا درست است. دیالوگ نویسی کوچه عاشقی به گونه ایاست که همه بازیگران برای خود نشانه هایی دارند و هرکس بخواهد آنها را به هم بریزد باقی بازیگران درروی صحنه مات ومبهوت می مانند. هردیالوگ وابسته به و تنیده به دیالگو قبل و بعد است. همه بازیگران این نمایش قدرت بداهه گویی دارند اما هدایت آنها درنحوه بازی کردن توسط کارگردان بهدرستی شکل گرفته است.
حلبی در نمایش بیش از هرکسی با لوطی اکبرخان بادامکچی در ارتباط است و تفکرات خود را با او در میان می گذارد. لوطی اکبر نمونه بارز فردی است که تلفیقی از سیاست وتجارت دران شکوفا شده است. جایگاه حلبی در این میان به چه شکلی بوده که انتقال و ارتباط را قابل هضم کرده است؟
به هرحال فرمانده داخلی این افراد لوطی اکبر است. به دلیل اینکه او ثروت دارد. قدرت دارد و در نهایت سیاست. البته سیات گذار اصلی نمایش موسیو است و لوطی اکبر نوکر دربست او. ولی یادمان باشد که همه احزاب و گروههای موجود درنمایش از اکبرخان به عنوان یک رهبر حساب می برند. شرایط حاج حلبی هم همین گونه است.
عنصر جادو و جادوگری درابتدای نمایش وجود دارد به عنوان یکی از مشخصه های حلبی وجود دارد اما درطول نمایش ناگهان به فراموشی سپرده می شود. چرا؟
یکی از اعتقادات افراد این طوری همین مبحث جادو و جادوگری است. سعی کرده ایم در ابتدای نمایش آن را انتقال دهیم اما در همه جای نمایش دلیلی برای نشان دادن وجود نداشت. چون اصلا جای مشخصی برایاین کار و ضرورت اجرای وجه جادوگری نبود. البته در طول نمایش آن عنصر درعصایی که دردست است دیده می شود.
آقای مختاری،وضعیت بازیگری در سال 87 را چگونه ارزیابی می کنید؟
این یک مبحث بسیار کلی است و در یک مصاحبه نمی شود درمورد ان نظر داد.ولی متاسفانه باید بگویم با وجود استعدادهای بسیار خوبی که درایران است عدم تمرینات کافی باعث شده است تااغلب با نقش ها بسیار ساده برخورد کنند و غم نان هم شکل بازیگری را تحت تاثیر خود قرار داده است. هر بازیگربرای امرار معاش دست به کارهایی می زند که اصلا درکلاس و شخصیت هنری فرد نیست و در نهایت جوابش را روی صحنه می بیند.این طور که پیداست وضعیت نه تنهاخوب نمی شود که هرروز بدتر ازدیروز پیش می رود.
به نظرتان اشکال از بازیگران است یا دولتمردان؟
همه چیز را نمی شود به گردن دولتمردان انداخت.بخشی از مشکل انها هستند وبخش دیگر جریانی است که خود بازیگر برای خود فراهم می آورد. چگونگی برخورد با نقش و انتخاب متن و از این دست کارهای تکنیکی که به حاکمان ربطی ندارد.
مهم ترین فاکتور شما برای قبول ایفای نقش در یک نمایش چیست؟
متن خوب می تواند بسیار ازمشکلات کارکردن را ازقبل برای همه دست اندرکاران یک گروه تئاتری حل و فصل کند. پس از آن کارگردان و تفکرات او. درکنار همه اینها قرارداد خوب و پرداخت دستمزد به موقع(می خندد)