نزدیک به ۵۰۰ تن ازمربیان پیش دبستانی صبح روز یکشنبه ۱۶ شهریور مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند. رسانه های اصولگرا مثل فارس و تسنیم تعداد معترضان را هزار نفر نوشته بودند و با آب و تاب بیشتری این تجمعات را پوشش داده بودند. مربیان معترض از شهرهای مختلف برای پیگیری حقوق قانونی خود به تهران آمده بودند. در میان آنها، مربیانی از استانها و شهرهای خراسان شمالی، کردستان، قزوین، گیلان، زنجان، خوی، اردبیل، اراک، صومعه سرا حضور داشتند. تقریبا همه آنها خانمهای جوان با پوشش چادر مشکی بودند. تجمع مربیان بعد از آن برگزار شد که فشار نمایندگان مجلس بر وزیر آموزش و پرورش برای برگزاری” آزمون استخدامی مربیان پیش دبستانی و معلمان خرید خدمت” به نتیجه نرسید. مربیان پیش دبستانی از طریق اینتر نت برای تجمع ۱۶ شهریور از طریق پیام های کوتاه با هم قرار گذاشته بودند: “مترو امام خمینی پیاده میشین خط صادقیه سوار بشین. میدان حرّ که پیاده شدین دست راست خ پاستور، بیا نهاد ریاست جمهوری. ایستگاه امام علی هم می تونید پیاده بشین نزدیکتره”. در پیام دیگری که برای تجمع ۱۷ شهریور در خیابان قرنی آمده: “مترو ایستگاه میدان فردوسی باید پیاده بشین. میدان فردوسی خ شهید سپهبد قرنی روبروی هتل مرمر. در ضمن کسی با ما کاری ندارد چون ما فرهنگی هستیم… ۴ تا پلیس دیدی فرار نکن اونها برای امنیت هستند با ما کاری ندارند ما اینهمه رفتیم کسی با ما کاری نداشت و برخوردشون محترمانه بوده”.
یکی از مربیان پیش دبستانی به ایلنا گفت: “معترضان به نمایندگی از حداقل ۳۰ هزار مربی پیش دبستانی کل کشور در واکنش به صدور بخشنامه اخراج مربیان پیش دبستانی، اجرا نشدن قانون تعیین تکلیف این مربیان، استنکاف دولت از تخصیص ردیف بودجه استخدامی و توهین آقای عسگری آزاد، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور در صحن علنی مجلس - که مربیان پیش دبستانی را بی سواد خوانده بود ـ تجمع کردهاند.” در جلسه غیر علنی ۲۵ تیرماه مجلس، عسگری آزاد در انتقاد از استخدام های بی رویه دولت سابق به استخدام ده ها نفر بیسواد مطلق به عنوان نیروی خدماتی در آموزش و پرورش اشاره کرده بود. ظاهرا انتقاد از بیسوادی استخدام شده ها ارتباطی با مربیان پیش دبستانی نداشت. محمد بطحایی، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش دقایقی در جمع معترضان مقابل وزارت آموزش و پرورش حاضر شد. او در خصوص استخدامها گفت: “هیچ برنامهای برای استخدام نیرویهای جدید در وزارت آموزش و پرورش نداریم… براساس مصوبهی مجلس در صورت نیاز، استخدام باید از طریق آزمون باشد و مربیان پیش دبستانی در اولویت استخدام قرار دارند. اما وقتی قرار نیست استخدام داشته باشیم، نمی توانیم آزمون برگزار کنیم.” مربیان ابتدا در پیاده رو مقابل ساختمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش تجمع کرده بودند، به تدریج وارد خیابان شده و باعث کندی جریان ترافیک شدند. خبری از نیروهای ویژه ضد شورش نبود و رفتار ماموران پلیس که به نظر می رسید از کلانتری های منطقه آمده اند با تجمع کنندگان محترمانه بود. ماموران اما پلاکاردهای تجمع کنندگان را از آنها گرفتند.
روز قبل مربیان پیش دبستانی در مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری شعار دادند: “نیروی بازنشسته به جای ما نشسته”، “دولت تدبیر و امید، کو تدبیر کو امید؟”، “مربی پیش دبستان باید بشه استخدام”، “مستخدم مدرسه به جای ما نشسته”، “میگن وزیر عادله چرا از ما غافله”، “نه آزمون نه تبصره، استخدام حق منه” و… وزیر آموزش و پرورش دو ماه پیش زیر فشار نمایندگان مجلس، قول داد که آزمون استخدامی مربیان پیش دبستانی را در تاریخ ۱۷ مرداد برگزار کند، اما این آزمون به دلیل آنچه “اختصاص نیافتن ردیف بودجه از سوی دولت” اعلام شد، برگزار نشد. دولت به دلایل زیر تاکنون مجوز استخدام نیروی جدید به آموزش و پرورش نداده است: الف –ـ آموزش و پرورش حدود یکصد هزار نیروی مازاد برنیاز دارد. بخشی از آنها رسما مازاد بر نیاز و بیکار هستند و برای بخشی دیگر ابلاغ مشاغل صوری در مدارس و ادارات صادر شده و عملا کاری انجام نمی دهند. منابع غیر رسمی تعداد نیروهای واقعا مازاد را حدود ۲۵۰ هزار نفر می دانند. ب-ـ آموزش و پرورش در سال جاری ۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد. بنابر این نمی تواند حقوق افراد استخدامی را بپردازد. ج ـ تناسب منطقی بین تعداد کارکنان و دانش آموزان از بین رفته است، در حالی که در ۱۵ سال گذشته بین ۶ تا ۷ میلیون نفر ( حدود یک سوم ) از تعداد دانش آموزان کاسته شده، تعداد کارکنان آموزش و پرورش تغییری نکرده است. د-ـ ۹۹ درصد بودجه وزارتخانه صرف پرداخت حقوق کارکنان می شود و عملا پولی برای کیفیت بخشی و امور دیگر باقی نمی ماند.
روند واگذاری دوره پیش دبستانی به غیر انتفاعی ها از سال ۸۶ شروع شد و دوره پیشدبستانی که آموزش کودکان ۴ و ۵ ساله را برعهده دارد، درسال ۸۶ تبدیل به یک دوره “غیراجباری و غیررسمی” شد که بهصورت غیردولتی و با مشارکت مردمی ( پولی ) اداره میشود. با این حال تا سال ۹۰ کلاس های پیش دبستانی ضمیمه مدارس ابتدایی با دریافت شهریه ای متعادل، تعدادی از کودکان ۵ ساله را پوشش می دادند. اما بعد از اجرای طرح ۶-۳-۳ و اضافه شدن پایه ششم به دوره ابتدایی، به دلیل کمبود کلاس درس، مدارس مکلف شدند که کلاس پیش دبستانی ضمیمه تشکیل ندهند. پیامد تعطیل کلاس های ضمیمه مدارس دولتی، بیکاری چند هزار تن از مربیان پیش دبستانی بود. در حالی که صدور مجوز، نظارت بر عملکرد، تدوین محتوای کتب و برنامه و حتی تایید صلاحیت مربیان پیش دبستانی با ادارات آموزش و پرورش است، اما آموزش و پرورش مسئولیت تاسیس و اداره مراکز پیش دبستانی دولتی را نمی پذیرد و همچنان بر این نظر پافشاری می کند که دوره پیش دبستانی دوره ای غیر دولتی و غیر الزامی است و آموزش و پرورش مسئول تامین فضای آموزشی، استخدام، عقد قرارداد و پرداخت حقوق به مربیان این مراکز نیست. مسئولان آموزش و پرورش به استناد سند تحول بنیادین می گویند که فقط تعلیم و تربیت کودکان ۶ سال به بالا از کلاس اول ابتدایی تا پایان متوسطه با آموزش و پرورش است. حمیدرضا حاجی بابایی وزیر سابق برای مربیان پیش دبستانی بیکارشده در دوره وزارت خود راه حل جالبی ارائه داد: “معلمان پیش دبستانی می توانند با یکدیگر جمع شوند (مثلا ۵یا ۱۰ نفر) و مجوز یک مرکز را بگیرند در این صورت هم کار دارند و هم حقوق و هم اینکه می توانند خودشان را بیمه کنند و هر مدرسه ای هم که کلاس خالی دارد می تواند به این افراد آن ها را اجاره دهد چه در شیفت صبح و چه در شیفت بعد از ظهر”.
مجلس پیش از اینکه آموزش و پرورش را ملزم به استخدام مربیان پیش دبستانی کند باید آموزش و پرورش را ملزم به برگزاری دوره یکساله اجباری پیش دبستانی برای کودکان ۵ ساله کند. وقتی دوره پیش دبستانی، رسما یک دوره “غیر اجباری و غیر رسمی” است، مجلس بر اساس چه منطقی، وزارت آموزش و پرورش را ملزم به استخدام مربیان پیش دبستانی کرده است؟ در سند تحول آموزش و پرورش حداقل دو بند الزام آور وجود دارد که آموزش و پرورش را ملزم به توسعه پیش دبستانی ها بخصوص در مناطق محروم و دو زبانه کرده است. نمایندگان مجلس باید تلاش خود را روی اجباری و رسمی شدن دوره پیش دبستانی برای تمام کودکان ایرانی بگذارند. این نیاز جامعه امروز ایران است. وزارت آموزش و پرورش در برنامه جهانی “آموزش برای همه” از جمله متعهد به توسعه دوره پیش دبستانی است و سال ۲۰۱۵ باید گزارش نهایی خود را به یونسکو اعلام کند. در زمینه آموزش پیش از دبستان در سالهای گذشته قدم هایی به عقب برداشته شده است.
از طرف دیگر نمایندگان مجلس باید نگاهشان به آموزش و پرورش به عنوان بنگاه کاریابی برای جوانان حوزه انتخابیه شان تغییر دهند. در ده سال گذشته، فشار برای استخدام های بی رویه از طریق مصوبه های کارشناسی نشده و ورود حداقل ۲۵۰ هزار نیروی آموزش ندیده و دارای مدرک تحصیلی گوناگون و اغلب غیر مرتبط، نیروی انسانی این وزارتخانه را ناکارآمد تر و غیرحرفه ای تر کرده است. البته دولت و مجلس وظیفه دارند برای اشتغال فارغ التحصیلان بیکار دانشگاه ها فکری بکند اما اینکه وزارت فقیر و درمانده آموزش و پرورش با تحمل چندین تکلیف غیر مرتبط سیاسی و عقیدتی و اجرایی، عهده دار حل معضل بیکاری فارغ التحصیلان هم بشود، ظلم به کودکان این سرزمین است. مجلس و دولت وظیفه دارند قفل اقتصاد کشور را با تدبیر باز کنند. تنها در شرایط رونق اقتصادی فشار جویندگان کار برای ورود به دستگاه های دولتی کاهش می یابد. اما اگر اقتصاد شکوفا نشود صف متقاضیان استخدام پشت درهای کارگزینی آموزش و پرورش روز به روز طولانی تر می شود و تعداد بیشتری از جویندگان کار برای ورود به دستگاه های دولتی، به اعتراضات خیابانی روی می آورند.