عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان میگوید “مجلس میتواند مجری انتخابات را تغییر دهد” ما هم می گوییم مجری انتخابات که هیچ، مجلس خود انتخابات و نتیجه و هفت جد و آبایش را هم می تواند تغییر بدهد، اگر و فقط اگر آقا بخواهد. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان باز میگوید “قانون انتخابات موجود، متعلق به اواسط دهه ۶۰ است و این قانون نمیتواند جوابگوی نیازهای امروزی جامعه باشد.”
ما هم می گوییم، قانون انتخابات که متعلق به اواسط دهه شصت است، خود نظام هم که متعلق به اواخر دهه پنجاه است، نمی تواند جوابگوی نیازهای امروزی جامعه باشد.
دوباره عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان میگوید: “وقتی قانونی پاسخگوی نیازهای روز ما نیست، ما هم نباید اصراری بر حفظ آن داشته باشیم.” ما هم می گوییم خدا پدر و مادرت را بیامرزد، اگر یک حرف درست توی زندگیت زده باشی همین یکی بود، وقتی نظام پاسخگوی نیاز های روز ما که هیچ، دیروز و پریروز ما هم نیست، ما هیچ اصراری بر حفظ آن نداریم . اتفاقا حالا که عقبه اش هم از سه طرف شکاف برداشته، خیلی هم اصرار داریم زود تر جر بخورد، پایش را از روی صورت مردم بر دارد.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان اینبار با تاکید بیشتری میگوید: “مجلس هم مجری انتخابات را میتواند تغییر دهد و هم میتواند در مواردی به بحثهای نظارتی ورود کند.”
ما هم با تاکیدبیشتری می گوییم شما فعلا یک فکری به حال راس امور که در مجلس ورود کرده بکنید، بعد به بحث های نظارتی هم می رسیم. خیلی عجله نکنید. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان که خیلی عصبانی شده، میگوید: “قانونگذار این تفسیر را نداشته که انتخابات امری اجرایی است و انحصارا در حیطه وظایف قوه مجریه است.” ما هم در حالی که یک لیوان آب می دهیم دستش، می گوییم قانونگذار اساسا تفسیری نداشته، یک جان نا قابل و یک تن ناسالم داشته که آن را هم انحصارا برای همین قوه مجریه گذاشته وسط. آن لیوان آبی هم که دادیم برای خوردن نبود… دادیم بریزد همان جایی که دارد می سوزد.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در حالی که سعی می کند آب را بریزد همان جایی که می سوزد، میگوید: “از نظر من امکان دارد که انتخابات به یک نهاد دیگر غیر از دولت واگذار شود، اما این نظر شخصی من است نه نظر شورای نگهبان.”
ما هم که چشممان آب نمی خورد دستش برسد به آنجایی که می سوزد، می گوییم: هر وقت خواستیم نظر شخصی خودت را بدانیم، تلفن می زنیم، از خودت می پرسیم. الان شما سخنگوی شورای نگهبان هستی. بلد نیستی به جای آنها حرف بزنی، بلد هم نیستی به جای خودت حرف نزنی؟ پس این همه سال چی یاد گرفتی؟ عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان همینطور که دارد فکر می کند در طول اینهمه سال چی یاد گرفته، میگوید:“شورای نگهبان احیای مجدد “هیات نظارت بر قانون اساسی” از طرف احمدینژاد را قبول ندارد.” ما هم در حالی که داریم به اسب حضرت عباس فکر می کنیم ، سعی می کنیم چیزی نگوییم.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان از سکوت ایجاد شده، استفاده می کند و میگوید: “مقاومت جنتی در تحمل اراجیفی که برخی عناصر ضد انقلاب مطرح میکنند بسیار بالا است” ما هم با اینکه نمی توانیم ارتباط منطقی و درستی بین شقیقه و شمبلیله برقرار کنیم، بالاخره تصمیم می گیریم جنتی را بگذاریم جای شمبلیله و می گوییم: … اصلا این یکی را شما خودتان بگویید. یعنی نه که بگوئید، فقط حدس بزنید. البته حدس زدن درباره جنتی یک کمی سخت است، یعنی باید یک دور کامل تاریخ جهان را مرور کنیم، تاریخ 124 هزار تا پیامبر، تمدن سومر، قبطیان، یونان باستان، جنگ ایران و یونان، توفان نوح، همه را مرور کنیم، تازه آیا متوجه شدید، آیا نشدید. همه اش که نمی شود ما بگوییم.