رهبر، اختیاردار ملت است

نویسنده
جلال یعقوبی

» تاکید تندروها بر بی اثر بودن رای مردم

حجت الاسلام علیرضا پناهیان چند روز پیش در سخنانی گفت: “اصلاً ولایت همین اختیار تو را می‌خواهد و دادن اختیار سخت است. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد از خانۀ شما استفاده کند، در اختیار او قرار می‌دهید تا مثلاً روضه یا مراسم دیگری در آن برگزار کند ولی سند آن را به نام فرد تقاضاکننده‌ نمی‌زنید. این فرق اطاعت و ولایت است. کسی که ولایت را می‌پذیرد، خودش را وقف کرده است و اختیار خود را به طور کامل به «ولی» داده است.”

هواداران تندرو آیت‌الله خامنه‌ای، رای و خواست مردم را در مشروعیت و تداوم حکومت بی‌اثر می‌دانند و با استفاده از نظریه “ولایت” شیعی، حکومت فقیه را تقدیس و خارج از اراده مردم تفسیر می‌کنند. آنان رای مردم را تزئینی و تنها از بابت مصلحت زمان می‌دانند. زمانی آیت‌الله مصباح‌یزدی درباره برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی گفته بود: “[ولی‌فقیه] گاهی مصلحت می‌بیند بگوید شما رای بدهید هرچه شما رای دادید من قبول می کنم.[…] انتخابات ریاست جمهوری اعتبارش به رضایت اوست، مصلحت دیده که در این شرایط مردم رای بدهند. اما حقیقت این است که آنها دارند پیشنهاد می‌کنند و می‌گویند این فرد را می‌خواهیم اما الامر الیکم. شما باید نصب کنید، نخواستی نصب نکن.”

 آیت الله محسن اراکی، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هم در سومین همایش نظریه مردم سالاری دینی گفت: “یک پایه حکومت و نهاد حاکمیت، مشروعیت و پایه دیگر آن قدرت یا اعمال حاکمیت است؛ بنابراین اگر حاکمیتی مشروعیت داشته باشد، باید پذیرش نیز داشته باشد که این پذیرش از راه‌هایی همچون زور، تطمیع، تهدید یا سویه‌های استدلالی و اغنایی انجام می‌شود.”

 او اضافه کرده بود: “نقش مردم نقش فاعلی است نه نقش مشروعیت بخشی.”

بر این اساس چون مشروعیت حکومت از جانب مردم نیست، برای پایه دیگر حکومت که محسن اراکی آن‌را “ قدرت یا اعمال حاکمیت” نامیده بود، راه‌هایی چون “زور، تطمیع، تهدید” هم به‌کار می‌آید.

بی جهت نیست که آیت‌الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان می گوید افرادی که “ خدمتگزار خدا” هستند، “ولو اینکه در اقلیّت باشند” وظیفه دارند نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنند. آیت‌الله مصباح یزدی هم یکبار گفته بود: “وقتی حکومت حق تشکیل شد، مادامی که یار و یاور دارد، رئیس حکومت باید از نظام دفاع کند. پس از تشکیل حکومت اسلامی صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرف ها برای تغییر حکوت اسلامی نیست. چون وقتی حکومت حق و الهی تشیکل شد باید از آن دفاع کرد، کار تا هر جا بکشد برای حفظ حکومت کمیت ملاک نیست. ملاک این است که تعداد ی ازافراد از امام(ع) یا ولایت فقیه مشروع حمایت کنند که بتوانند حکومت را حفظ کنند. گاهی ممکن است با ۹۰ درصد، گاهی با ۸۰ درصد و گاهی با ۵۰ یا ۴۰ درصد. او مامور است که حکومت اسلامی را حفظ کند.”

فقیهان تندرو حامی آیت‌الله خامنه‌ای اساسا رای و خواست مردم را برای حکومت اسلامی مشروعیت بخش نمی‌داند و نظریه‌ای با عنوان نظریه “کشف” را مطرح کرده‌اند. بر اساس این نظریه ولی‌فقیه توسط مردم یا خبرگان کشف می‌شود و مردم حق نصب یا انتخاب او را ندارند و بنا براین حق عزل او را هم نخواهند داشت.

 آیت‌الله مصباح‌یزدی در اینباره می‌نویسد: “ما با تحقیق فقط می‌خواهیم «کشف» کنیم که آیا چنین صلاحیتی در او وجود دارد یا ندارد. بنابراین، کار ما «خلق و ایجاد» آن صلاحیت نیست بلکه «کشف و شناسایی» آن است. در مورد ولیّ فقیه هم مسأله به همین ترتیب است. یعنی با نصب عام از ناحیه خداوند و امام زمان(علیه السلام) فقیه حقّ حاکمیت پیدا کرده و مشروعیت دارد و ما فقط کارمان این است که این حقّ حاکمیت را که واقعا و در خارج و قبل از تحقیق ما وجود دارد، کشف و شناسایی نماییم. با این بیان معلوم می‌شود که تعیین نمایندگان مجلس خبرگان رهبری از جانب مردم و بعد هم تعیین رهبر بوسیله این نمایندگان، حقیقت و ماهیتش چیزی غیر از آن چه گفتیم، یعنی کشف و شناسایی فردی که واجد صلاحیت و مشروعیت برای منصب ولایت فقیه و رهبری است نخواهد بود.”

او اخیرا بار دیگر تاکید کرده است: “مشروعیت قانون اساسی به خاطر امضای حضرت امام خمینی(ره) به‌عنوان ولی‌فقیه است. چون مشروعیت حکومت به وی بستگی دارد. بنابر نظر حضرت‌امام(ره) اگر همه مردم به شخصی به‌عنوان رئیس‌جمهور رأی دهند، اما ولایت‌‌فقیه او را نصب نکند، طاغوت خواهد بود.”

در این رویکرد، جایگاه “ولی‌فقیه” بالاتر از همه نهادها، حتی بالاتر از قانون اساسی که حکومت بر اساس آن تاسیس شده و بالاتر از مجلس خبرگان که رهبر را انتخاب کرده است، خواهد بود.

در همین راستاست که فروردین ماه گذشته یکی از اعضای مجلس خبرگان صریحا اعلام کرد: “نظارت مجلس خبرگان بر رهبر در هیچ جای قانون نیامده است. هیچ اصلی در قانون اساسی وجود ندارد که دال بر نظارت مجلس خبرگان بر رهبری باشد. این تلقی اشتباه است.”

پیش از آن نیز حجت‌الاسلام سید عباس نبوی در جلسه انصارحزب‌الله خبر داد که آیت‌الله خامنه‌ای نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد خود را نپذیرفته است. او گفته بود: “در اواخر همین دوره که کمیسیون نظارت بر رهبری، مسائل را مطرح و دنبال می‌کرد، آقا فرموده بودند که نظارت باید از نقطه بقای شرایط رهبری آغاز شود. اول شما بررسی می‌کنید که رهبری بر این شرایط باقی هست یا خیر، اگر باقی هست آن وقت در مورد خرده‌ریز‌ها نمی‌پذیرم که شما وارد جزئیات شوید واگر هم نیست بیایید و بگویید به این دلایل مثلا این یک شرط از بین رفته است. اما اینکه بگویید شرایط هست و کاملا وجود دارد، اما ما می‌خواهیم درباره این موارد که مثلا چرا این آقا را به فلان سمت برگزیدید و چرا به فلانی اجازه داده‌اید، نمی‌شود.”

در این صورت نقش مردم در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ آیت‌الله نوری همدانی به این پرسش پاسخ داده است. او روز سوم بهمن ماه در دیدار با اعضای کمیته مساجد ستاد دهه فجر گفته است: “امروز میلیون‌ها نفر حاضرند خونشان را برای اسلام و رهبری فدا کنند و این از برکات انقلاب اسلامی ایران است. ما با پشتوانه مردمی دیگر احتیاجی به سلاح‌های هسته‌ای نداریم.”

آیت‌الله محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی نیز به نقش دیگر مردم اشاره می‌کند. او که اواخر دی‌ماه برای تغییر امام جمعه ارومیه به این شهر رفته بود، اعلام کرده است که “ملت ایران همواره مدیون تدبیر رهبر انقلاب بوده‌اند. ایران کشوری است که هرگز زیر بار ظلم سلطه‌گران نرفته و با رهبری حکیمانه ولایت فقیه همواره عزت و اقتدار خود را در برابر بیگانگان و ابرقدرت‌ها حفظ کرده است.”